در این گفت‌و‌گو با حجت‌الاسلام علی ملانوری، قائم‌مقام بنیاد خیریه آلاء در ارتباط با فضای خیرخواهی ایران، نقاط قوت و ضعف آن و چالش‌ها و راهکارهای حل این چالش‌های در ایران به صحبت نشسته‌ایم. 

حجت‌الاسلام علی ملانوری دارای تحصیلات حوزوی و همچنین کارشناسی علوم سیاسی و کارشناسی ارشد فلسفه اخلاق است و سابقه فعالیت در مقامِ مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان کرمان، مدیر کل فرهنگ و ارشاد اسلامی استان سمنان و مدیر کل هماهنگی امور استان‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در کارنامه دارد. همچنین در حوزه علمی و پژوهشی نیز سابقه عضویت در هیئت علمی موسسه فرهنگی و آموزشی شبستان دانش و تدریس دروس تاریخ اسلام و حکمت هنر اسلامی را داراست.

به ‌عنوان اولین پرسش، اگر فضای خیرخواهی ایران را در ارتباط با مجموعه‌ی عوامل اثرگذار بر آن مانند عوامل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و بین‌المللی در نظر بگیریم، شما این فضا را چطور ارزیابی می‌فرمایید؟

از نظر من مجموعه عوامل، بسترهای فرهنگی، باورها و ارزش‌ها را هم شامل می‌شود، و همین من را مقداری مجاب می‌کند که بگویم شرایط متوسط و امیدوارکننده‌ای داریم، به‌خصوص شکل‌گیری گروه‌های داوطلب در سال‌های اخیر و شبکه‌سازی بین مؤسسات خیریه امیدهای زیادی را در دل انسان می‌آفریند.

از سوی دیگر اما به لحاظ مسائل حقوقی و مسائل سیاسی، شرایط ما شرایط خوبی نیست. بنابراین به‌خاطر مزایا و معایبی که وجود دارد می‌توانم بگویم در یک شرایط متوسط رو به رشد قرار داریم اما اگر جداگانه ابعاد را بررسی کنیم، طبیعتاً وضعیت بسیار متفاوت است.

حجت الاسلام و المسلمین علی ملانوری

به نظر شما می‌توانیم فضای سیاسی را در آینده همانند فضای اجتماعی و فرهنگی برای نیکوکاری مساعد ببینیم و اینکه بستر فرهنگی و اجتماعی نیکوکاری در ایران را چطور می‌بینید؟

بی‌تردید رشد و اصلاح به یکباره و فوری امکان‌پذیر نیست، اما به تدریج و پلکانی امکان‌پذیر است. مثلاً ممکن است از وضع موجود که در وضع متفرقی در صدور مجوزها هستیم، نتوانیم یک شبه، یک ساله و حتی ۵ ساله به وضع متحدالشکلی که یک ‌نظام جامع است برسیم، ولی می‌توانیم بگوییم همان طور که اگر بانک‌های وابسته به نیروهای نظامی و انتظامی را در بانک سپه را ادغام کرده‌ایم که این مشکل بانک‌داری ما را حل نکرد ولی یک مشکل را حل کرد، کار ۵-۶ بانک موازی را به یک‌جا رساند.

اینجا نیز باید رشد پلکانی اتفاق بیفتد. من معتقدم که مشکلات بسیار جدی داریم ولی این مشکلات نیز قابل حل است اما قطعاً و در کوتاه مدت به صورت یکجا قابل حل نیستند. این‌ها را به‌صورت یک طرح تدریجی پلکانی قابل ارزیابی ببینیم که ۵ سال دیگر آن‌جا ایستاده‌ایم. 

علی‌رغم وجود مشکلات بسیار در زمینه زیرساخت سیاسی و حقوقی، در زمینه فرهنگی و مذهبی با یک میراث غنی روبه‌رو هستیم. کشوری که اسلام را در درون فرهنگ خودش گرفته است و آن را بومی کرده است و تحولات عظیم علمی، پزشکی و تمدنی در این بستر انجام داده است قطعاً بنیان‌های فرهنگی نیکوکارانه عظیمی دارد، البته که پیش از اسلام هم این رگه‌های تمدنی و فرهنگی وجود داشته است اما این موضوع در دوران اسلام بسیار شکوفا شد. 

مثلاً در دوره صفویه، وقف یکی از موضوعاتی است که کشور بر اساس آن اداره می‌شده است. یک موضوع دیگر که به سال‌های اخیر مربوط می‌شود. مردم هر چقدر فاصله سیاسی_اجتماعی با دولت و حکومت داشته باشند، وقتی یک آسیبی به هم‌نوعانشان وارد می‌شود دور آن کار جمع می‌شوند.

ما تجربه‌های بی‌شماری را دیده‌ایم؛ از تجربه‌ی بزرگ مثل سیل یا کرونا، تا یک تجربه کوچک خانوادگی و محله‌ای در همین تهران که می‌گویند هیچ همسایه‌ای، همسایه‌ی خود را نمی‌شناسد، بارها در زمره تجربیات همه ما بوده است که اتفاقی برای خانواده‌ای در کوچه‌ای می‌افتد و دیگران اجتماع می‌کنند و قبل از اینکه نهادهای دولتی وارد عمل شوند رسیدگی می‌کنند.

بیشتر بخوانید:

چرا سرمایه اجتماعی برای خیریه ها مهم است؟

تجربه‌ی زیسته‌ی ما می‌گوید که مردم ایران هر زمانی که بخواهد آسیبی به کلیت ملت‌شان وارد شود، فارغ از حکومت و سیاست با هم متحد می‌شوند، اختلافات سیاسی را کنار می‌گذارند و آن مسئله را حل می‌کنند. 

نمونه‌اش را شما دیده‌اید، مثلاً در شرایط اقتصادی بسیار سخت، همه ناراحت و عصبانی‌اند، اما در همین شرایط یک اتفاق می‌افتد، همه بر سر حل آن مسئله اجتماع می‌کنند و به نظر من این بستر به لحاظ فرهنگی-تاریخی و به لحاظ تجربی معاصر با تجربه‌ی زیسته‌ای که ما داریم، تجربه‌ای که با جنگ آغاز شده و با سیل و زلزله ادامه پیدا کرده، برای فضای نیکوکاری بسیار مستعد است.

از نظر شما طی چند سال گذشته، یعنی تقریباً از سال ۹۵ تا به الان، چه رخدادهای مهمی در حوزه خیریه اتفاق افتاده که این محیط را تحت تأثیر قرار داده است؟

دو سه موضوع بسیار مهم است. یکی اینکه گفتمان اصلاح وضع موجود که از گذشته در بین نهادهای خیریه مورد بحث بوده است تبدیل به یک گفتمان نسبتا‌ً عمومی شود و مؤسسات خیریه و اندکی قانون‌گذاران و سیاستمداران به این نتیجه برسند که ما نیازمند تلاش بیشتر در جهت بهبود وضع محیط نیکوکاری در ایران هستیم.

یکی دیگر از امتیازات، شبکه‌ای شدن مؤسسات و مراکز خیریه به شکل تخصصی است که ما سابقاً، تجربه این کار را نداشتیم. توسعه فضای مجازی یک مزیت برای اصلاح محیط خیرخواهانه در ایران است، چون جمع‌آوری و دسترسی آسان به منابع خیریه جزو امتیازاتی است که در این چند سال اتفاق افتاده است و به صورت مشخص درگیری با بیماری کرونا در سراسر جهان و در کشور ما به شکل خاص به دامن زدن فعالیت‌های خیرخواهانه چه از نظر فعالیت‌های داوطلبانه و چه از نظر جمع‌آوری منابع خرد و پیوند بین مردم و سیاست‌گذاران جزو عوامل مؤثر طی ۵ سال گذشته قلمداد می‌شود.

از شما به عنوان یکی از مدیران بنیاد آلا این پرسش را دارم که از منظر اثرگذاری بر فضای خیرخواهی و نیکوکاری، بنیاد را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

از همان دوره‌ای که بنیاد آلا به جز فعالیت‌های خیرخواهانه، مطالعه‌ی نیکوکاری را پیش رو قرار داد، به ایجاد گفتمان بهبود شرایط و گفتمان ضرورت تغییر محیط خیر در ایران، کمک زیادی کرد. این کار مسبوق به سابقه نبود، اگرچه ممکن است تا رسیدن به نتیجه راه بسیاری باشد، ولی آغاز یک حرکت خوب در موفقیت آن کار سهم بالایی دارد، هرچند موفقیت در گذر زمان به دست می‌آید.

مثلاً اینکه با ارائه آموزش‌های خیرخواهانه به توانمندسازی برخی از مؤسسات خیریه، ارائه مشاوره به برخی از کسانی که می‌خواستند بنایی را برای کار خیر تأسیس کنند، و از نظر مسائل حقوقی و قانونی که مؤسسات خیریه دارند کمک و تسهیل‌گری کرده است که همه این‌ها مهم بوده است و تا میزانی، این تحولات که در ۵ سال اخیر دیده‌ایم، هم از نظر وسعت و جغرافیا و هم از نظر تنوع موضوعات، وزن بخش سوم یا وزن حوزه خیریه در کشور را افزایش می‌دهد.

برای مطالعه:

معرفی کامل‌ترین بانک اطلاعاتی خیریه ایران

به عنوان یک فرد درگیر در فعالیت‌های غیر دولتی، در بازه‌ی ۵ ساله‌ی پیش رو چه سیمایی را برای وضعیت نیکوکاری ایران ترسیم می‌کنید؟

من فکر می‌کنم ما اصلاحات جدی قانونی در ۵ سال آینده خواهیم داشت. اگرچه مطمئن نیستم که ما صاحب قانون جامع امر خیر در ایران خواهیم شد، ولی قطعاً اصلاحات جدی در این حوزه به وجود خواهد آمد و به صورت مستقیم بر کوچک شدن اقتصاد دولتی و از یک طرف بزرگ شدن اقتصاد خصوصی و اقتصاد بخش سوم که اقتصاد خیریه‌هاست اثر خواهد گذاشت.

من امید زیادی به توسعه‌ی آی‌تی، فضای مجازی و شبکه‌های ارتباطی دارم و فکر می‌کنم به همان میزانی که در ۵ سال گذشته به توسعه نیکوکاری و سامان‌دهی گروه‌های خیریه کمک کرده است، در ۵ سال آینده احتمالاً به میزان بیشتری کمک خواهد کرد.

ایجاد کسب و کارها و فرایندهایی که الزاماً به ساختمان‌ها و ساخت و سازهای فیزیکی وابسته نیست، تحولات چشم‌گیری را خواهد داشت. در حال حاضر امکاناتی فراهم است که اگر این مقدمات شکوفا شود، می‌تواند در ۵ سال آینده به توسعه فرهنگ نیکوکاری در ایران کمک کند.

به نظر شما از آنجا که سازمان‌های خیرخواهانه و نیکوکاری در دهه 80 و 90 رشد کمی سرسام‌آوری داشتند، آیا این رشد را می‌توان در نیمه اول دهه 1400 نیز تجربه کرد؟

بله، چون یک سرنوشت محتوم است، مثلاً در حال حاضر در نقاط مختلف حضور پیدا می‌کنیم و این تقاضا مشهود است و بر این اساس برآوردم این است که شاهد توسعه مؤسسات خیریه در ۵ سال پیش رو خواهیم بود.

علی ملانوری

به عنوان آخرین پرسش، از نظر شما چه تغییراتی می‌تواند به بهبود فضای خیرخواهی در ایران کمک کند؟

از همه مهم‌تر در توسعه نیکوکاری در ایران، رسیدگی به مسائل قانونی و مسائل حقوقی است. هم مسائل موجود در بخش حقوقی و قانونی و هم مسائل مهم در اقتصاد و حتی حقوق شهروندی. اما در این حوزه ضعف جدی داریم، و نیاز به به‌روزرسانی و جامع کردن قوانین و ضوابط موجود یعنی قانون جامع امر خیر در ایران داریم که بسترساز مدیریت جامع امر خیر، مدیریت بهره‌ورانه و مدیریت دانش‌بنیان نیکوکاری در ایران است.

رسیدگی به اصلاح ساختارهای موقوفات در ایران یکی از نیازمندی‌های جدی کشور است و چون سرمایه‌ی اصلی‌اش در حوزه امر خیر به شکل سنتی روی موقوفات، احیای موقوفات از دست رفته و توسعه موقوفات موجود است، یکی از ضرورت‌هایی که باید تعیین و تکلیف شود، موقوفاتی است که موضوعاتش از بین رفته است. یک موضوع دیگر به صورت جدی فرهنگ‌سازی است. یک موضوع دیگری که می‌توانیم بگوییم، پروژه پژوهشی است. 

در واقع ما در تعاریف حوزه نیکوکاری به یک بازنگری نیاز داریم که از طریق پژوهش میسر می‌شود. ما الان در زمینه فعالان امر خیر با یک نوع دوقطبی پیدا و پنهان مواجه هستیم. یک گروهی که دنبال بعضی از مسائل اجتماعی و امروزی هستند، یک عده که دنبال مسائل دینی هستند، یا بسیاری از نهادهای خیریه که در تعریف موجود قرار نمی‌گیرند. یکی از دلایلی که نیکوکاری در ۵ سال آینده از نظر بنگاه‌هایش توسعه پیدا می‌کند، این است که احتمالاً همین بازتعریف‌ها صورت می‌پذیرد، مثلاً تمام هیئت‌ها و مساجد و تکایای ما در واقع نوعی موسسات خیریه هستند. 

علی ملانوری

همانطور که در غرب نیز خیریه‌های مذهبی وجود دارد. عملاً یک مسجد از یک مسیر نیکوکارانه اداره می‌شود، غذا می‌دهد، به محرومین اطراف آن مسجد رسیدگی می‌کند، صندوق قرض‌الحسنه دارد، منابعش را صرف مراسم، نیایش و عبادت‌های مذهبی می‌کند که همه‌اش از محل خیریه‌هاست و پول مردم را جمع می‌کند. 

ما نتوانستیم این بازتعریف را داشته باشیم، اگر هم از نظر مصادیق امر خیر بازتعریف داشته باشیم، این بازتعریف باید از نظر مفاهیم و تعاریف نیکوکاری صورت بگیرد. علاوه بر این، این بازتعریف مفاهیم، باید در ساختارها و در مصادیق هم صورت بگیرد. اگر بخواهید سازمان خیریه را در سایت وزارت کشور ثبت نام کنید به نام NGO است و از یک مرحله‌ای به بعد سؤال می‌پرسد که زمینه‌ی  NGO شما چیست و آن را در خیریه‌ها می‌گذارد. یعنی آن NGO که برای محیط زیست کار می‌کند و منابعش عام‌المنفعه است، سودآوری هم ندارد، خیریه نیست؟

این موضوع امر خیرش محیط زیست است. چون ما یک بازتعریفی نتوانستیم داشته باشیم، باید مصادیق را فهرست کنیم و بگوییم مثلاً رسیدگی به ایتام امر خیر است، تهیه جهیزیه هم امر خیر است، همینطور نگهداری و ممانعت از خشک شدن جنگل‌های هیرکانی هم یک امر خیر است. حالا اگر کسی منابع، وقت و سرمایه‌اش را صرف لاک‌پشت‌های پوزه‌عقابی در قشم می‌کند به آن NGO می‌گویند، ولی آن شخصی که جهیزیه تهیه می‌کند، به سازمانش خیریه می‌گویند، در صورتی که در ماهیت این دو سازمان تفاوتی وجود ندارد. 

به علاوه آنکه عده‌ای هم اصلاً در فهرست نیستند. در حال حاضر همه هیئت‌های مذهبی یک مجوز از سازمان تبلیغات دارند، کافی است که ما جایی این را لینک کنیم، یعنی بگوییم همه‌ی مجوزهایی که دولتی نیست خصوصی است و به معنای سودآوری مطلق هم نیست و این به بخش سوم وارد می‌شود و شما ممکن است تعداد خیریه‌هایتان که مثلاً ۲۵ هزار یا ۳۰ هزار تا است، حدود ۲۰۰ هزار تا شود و در شرایط جهانی به ما رشد بدهد.

بیشتر بخوانید:

فرهنگ نیکوکاری: 10 راه گسترش+تاثیرات اجتماعی

مسجد و هیئت یک خیریه فعال است اما مجوزش را تحت عنوان خیریه نگرفته است، تحت عنوان هیئت عزاداری از سازمان تبلیغات، یا تحت عنوان گروه داوطلبی از بسیج گرفته است.

بنابراین حرف آخر من این است که ما به یک نوع بازنگری جدی از نظر مفاهیم و مصادیق در امر خیر و نهادها وکلمات حقوقی این کار نیاز داریم که شاید بهترین واژه‌ای که سرجمع بتوان روی همه این‌ها گذاشت، واژه‌ی نیکوکاری است که ایرانی‌ها با آن پیوند بهتری برقرار می‌کنند.

اگر بگوییم نهادهای نیکوکارانه عبارتند از این فهرست، فهرستی که شامل همه‌ی نهادهای عام‌المنفعه شود که از منابع عمومی تأمین می‌شود و قصد سودآوری هم در آن‌ها نیست ولی آدم‌های متخصص روی آن کار می‌کنند و حتی ممکن است شغلشان کار خیریه باشد، در این صورت به مدیریت دانش بنیان امر خیر یک قدم بزرگ نزدیک شده‌ایم.