به صورت کلی محیط خیرخواهی و نیکوکاری ایران را چطور ارزیابی می‌کنید؟

به طور کلی وضعیت نیکوکاری در ایران به دلایل مختلفی در بالاترین نقطه‌ی دنیاست. به نظر من مهم‌ترین دلیلش وجود رهبران و امامانی است که ایثار، فداکاری و از خودگذشتگی‌شان بی‌حد و بی‌نظیر بوده است. مردم ما با ایثار امام حسین (ع)، انفاق حضرت سجاد (ع) در تاریکی‌های شب برای دشمنانشان، انفاقات نیمه‌های شب حضرت صادق (ع) با مخالفینشان و محبت‌های امیرالمؤمنین (ع) در زمان خلافت برای یتیمان که با آن همه عظمت صدای خودشان را به صورت صدای بره درآوردند که یتیمان بخندند، آشنا هستند. 

بنابراین روحیه مردم ما روحیه ایثار است. ما در دوران انقلاب و زمان جنگ مشاهده‌گر این موضوع بودیم که مردم نه تنها از مال بلکه از جوانان و جانشان می‌گذشتند. در سال‌های گذشته قبل از جریان داعش فکر می‌کردم فرهنگ جامعه‌ی کنونی ما مانند فرهنگ دهه‌ی شصت نیست، یعنی نمی‌توانند ایثار گذشته را داشته باشند اما مشاهده کردیم که افرادی عاشقانه برای دفاع از حرم‌ها و مبارزه با داعش رفتند و جانشان را تقدیم کردند. 

اگر مردم ما مطمئن شوند راهی که می‌روند راه خداست، نه تنها مال بلکه جانشان را می‌دهند و اگر زمانی شک کنند که راه خدا و اهل‌بیت نبوده است، عقب‌نشینی کردند. هنگامی‌که مطمئن باشند کار در راه خداست، ایثار و فداکاری می‌کنند، البته ما از فضا نتوانسته‌ایم درست استفاده کنیم و گاهی مردم به دلایل مختلفی عقب نشستند. اولین دلیل این است که خود ما مقداری باعث بی‌اعتمادی مردم شدیم. 

دلیل دوم این است که گاهی مشکلات و موانع قانونی ایجاد کردیم و دلیل آخر این است که گاهی مردم را کنار گذاشتیم، یعنی به جای این‌که مردم را به‌صورت مستقیم در کار خیر شریک کنیم، آنها را بدون دخالت مستقیم در امور و صرفاً گرفتن کمک مالی سهیم کردیم. این سه مانع مهمی است که موجب شده به طور کامل نتوانسته از فرهنگ خوب مردم استفاده شود.

طی چند سال گذشته، یعنی از سال ۹۵ تا به الان، چه رخدادهای مهمی در حوزه‌ی نیکوکاری اتفاق افتاده است که این محیط را تحت تأثیر قرار داده است؟

مردم از لحاظ اقتصادی محدودتر ‌شده‌اند. در حال حاضر کار خیر مردم محدود به کمک به خانواده‌شان شده و قدرت مشارکت در نیکوکاری کم شده است. به نظر من در دوران کرونا ظهور و بروز کار خیر بیشتر شد و مردم نشان دادند که آمادگی بالایی دارند. در دوران کرونا شاهد افرادی بودیم که علی‌رغم پزشک یا پرستار نبودن به‌صورت داوطلبانه به بیماران کرونایی کمک رساندند، هم‌چنین کمک‌های مالی فراوانی کردند و روحیه‌ی ایثار بسیار گسترش پیدا کرد. 

به‌صورت کلی فکر می‌کنم که طی ده سال اخیر از پتانسیل مردم استفاده نکردیم، نه تنها ده سال اخیر بلکه ده سال قبلش هم همین‌طور بود، به این دلیل که قبل از انقلاب مردم اعتمادی به حکومت نداشتند، بعد از انقلاب در بعضی موارد هم همین‌طور است. نه تنها در حکومت بلکه در خود خیریه‌ها نیز بی‌اعتمادی مشاهده می‌شود و بعضی اوقات کار اشتباه را انجام می‌دهند. 

بسیاری اوقات در موارد مختلف شفاف‌سازی وجود ندارد، البته خیریه‌ها ممکن است جهت ثبت‌شان مقداری شفاف‌تر عمل کنند. مورد دیگری که می‌توان به آن اشاره کرد عدم شراکت مستقیم مردم است، به‌طوری‌که تنها پولشان مشارکت داده می‌شود و نه خودشان. 

اگر حکومت در خیریه‌های بزرگ، از کمیته‌ی امداد گرفته تا خیریه‌هایی مانند بنیاد آبادانی، نقش پررنگ‌تری را برای مردم در نظر بگیرد، موفق‌تر عمل می‌کند. مورد دیگری که می‌توان اشاره کرد معرفی کردن افراد نیازمند کمک است. باید برای انجام کار خیر به مردم کمک کنیم یعنی برخوردی مانند پدری که فرزند کوچک دارد نداشته باشیم، مانند پدر باتجربه‌ای که می‌خواهد به جوانی که کار خیر انجام بدهد کمک کنیم.

در بازه‌ی ۵ ساله‌ی پیش رو چه پیشرفت‌ها و تحولاتی را می‌توانیم در محیط خیرخواهی ایران ببینیم؟

آموزه‌های دینی و مذهبی سبب پررنگ‌تر شدن امور خیریه و نیکوکاری در ایران خواهد شد اما مشکلاتی مانند سد قانونی و عدم اعتمادسازی وجود دارد. در سال‌های اخیر در ایران، کار وقف نسبتاً ضعیف عمل کرده است. در حال حاضر اوضاع را مناسب برای ایجاد زمینه‌های تحول و بهبود نمی‌بینم. یک مرکز بسیار ارزشمندی است که می‌خواهد تحولی ایجاد کند و به آن امید داریم، مؤسسه‌ی بسیار ارزشمند و بزرگ خیر ماندگار است.

از نظر شما چه تغییراتی می‌تواند به بهبود فضای خیرخواهی در ایران کمک کند؟

به نظر من بهترین راهکار، توسعه‌ی فرهنگ نیکوکاری و مشارکت شخص مردم است، نه صرفاً پول مردم. زمانی‌که قصد مشارکت مردم را داریم فقط از پول و کمک‌های مالی‌شان استفاده می‌کنیم و کمک مستقیم‌شان را نادیده می‌گیریم. متأسفانه این بزرگ‌ترین مانع است. 

قدم بعدی اعتمادسازی است و لازمه‌ی مهم آن، شفافیت است که به نظر من بالاترین دلیل برای بالا رفتن مشارکت مردم است، البته همه‌چیز نیست و در این‌جا هم نیازمند به مشارکت خود مردم هستیم. قدم بعدی تسهیل‌گری است. موردی را شنیدم ولی نمی‌دانم چقدر واقعیت دارد که آیت الله العظمى مکارم شیرازی گفته بودند یکی از مقلدین ما خمس‌اش را که داده بود، رفته است در کانادا به اداره مالیات ارائه کرده است و آن‌ها از او قبول کردند. 

در کشورهای غیرمسلمان، افراد برای انجام کارهای مذهبی اسلام استقبال بیشتری نسبت به افراد مسلمان داخل ایران دارند. برای انجام کار خیر توسط مردم بهتر می‌توان تسهیل‌گری کرد، البته باید توجه حدأکثری خود را نسبت به کسانی که تحت عنوان نیکوکاری پول‌شویی می‌کنند داشته باشند. از جهتی برای جلوگیری از پول‌شویی، مانع تعداد زیادی از افراد که مایل به انجام کار خیر بوده‌اند شده‌ایم، یعنی نباید اصل مسئله پاک شود و باید فضای قانونی را آماده کنیم.

درمورد هیئت مذهبی و مساجد و سازمان‌های نوعاً دینی صحبتی نکردیم. در تمام کشورهای دنیا که قالب سازمان‌هایی که حول کار خیر هستند سازمان‌های مذهبی‌اند که اکثر کشورهای اروپایی و آمریکای شمالی، کلیساها بانیان اصلی کار خیر و در واقع رساندن کمک‌ها به مردم نیازمند هستند. 

در کشور ما هم این یک صدقه‌ی کاملاً طولانی دارد که در واقع سازمان‌های مردمی مذهبی مثل هیئات مذهبی، مثل مساجد و هر سازمان مذهبی دیگر‌ که در سطح محله در سطح شهر شکل بگیرد پیش قدم بودند در کمک رساندن به مردم، امروزه خیلی از متخصصین این حوزه معتقد که ما با خارج کردن این سازمان‌ها تعریف خیریه‌ها یا به حساب نیاوردن این سازمان‌ها در در واقع پژوهش‌های مرتبط با خیریه بحث راجع به خیری داریم یک پتانسیل عظیمی را از دست میدهیم، پتانسیلی که هم می‌تواند به لحاظ کمی به ما کمک کند در نشان دادن ابعاد در واقع کار خیر در ایران و هم به لحاظ کیفی اگر در واقع این آموزش‌هایی که دارد به خیریه‌ها داده می‌شود.

این در واقع تسهیلات قانون حقوقی که احیاناً برای خیریه‌ها وجود دارد اگر در اختیار هیائت و مساجد هم قرار بگیرد احتمالاً می‌توانیم این پتانسیل هیئت‌ها و مساجد دیده نمی‌شود.

تا زمانی‌که از کودکی خود به یاد دارم خیریه‌ها یا از مساجد یا هیئات به‌وجود آمدند. در اصفهان خیریه‌ای نبوده است که بیرون از مسجد باشد. مسلماً بالاترین پتانسیل‌مان همان مساجد، حسینیه‌ها و هیئات هستند اما درصدی از مردم نیز هستند که ممکن است رفت و آمدشان در مسجد و هیئت کم باشد، آن‌ها نباید فراموش شوند و از پتانسیل غیرهیئتی‌ها و غیرمسجدی‌ها نیز باید استفاده کنیم.

به نظر من هم‌افزایی بین خیریه‌ها باید بیشتر از این باشد. کارهای موازی باید از بین برود، دسترسی به اطلاعات جامع و توانمند‌ی‌های یکدیگر باید میسر شود. دسترسی خیرین به کار خیر باید از طریق خیریه‌ها و فعالیت‌های جدید خیر ماندگار فراهم شود. در حال حاضر خیرینی داریم که دسترسی برایشان ناممکن شده است. بسیاری از مردم وقتی قصد نیکوکاری دارند هیئت و یا مسجدی وجود ندارد که بخواهند کمک کند، در این‌صورت در خیابان یا سر چهارراه به کودکان کار کمک می‌کنند، به این دلیل که دسترسی به فقرای واقعی محدود است و ما باید این دسترسی را فراهم کنیم.