مؤسسۀ فردای روشن در شیراز فعالیت میکند و با رویکرد فرهنگی اداره میشود. از نمونه فعالیتهای این مؤسسه میتوان به اجرای برنامههایی چون ده شب از عید قربان و عید غدیر اشاره کرد که بهمنظور تأمین مناطق فقیر و در جهت ایجاد اعتمادبهنفس و حفظ عزتنفس در کودکان مددجو صورت میپذیرد.
بهطور کلی وضعیت محیط خیرخواهی در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
به نظر من قوانین موجود در خصوص خیریهها، نه نقش مانع و بازدارنده دارند و نه نقش مثبت و مؤثر؛ میتوان نقش آنها را متوسط ارزیابی کرد. بهعکس، نقش مردم در پیشبرد اهداف خیریه مثبت و مؤثر. افرادی که بدبین نیستند و اهداف خیریهها را رصد میکنند، بسیارند و نقش مفیدی نیز دارند.
کمکهای مردمی نیز تا حدی راضیکننده و متوسطاند. کمبودن کمکهای مردمی به دلیل نگاه منفی مردم به نقش خیریه در خدمترسانی نیست؛ بلکه بهخاطر ضعف مالی آنها است. با ضعیفشدن قدرت خرید مردم، قدرت کمک آنها به خیریهها نیز ضعیف خواهد شد.
از نظر سیاسی به نظر میرسد در دولت جدید برای پیشبرد اهداف خیریهها برنامههایی وجود دارد؛ اما این بدین معنی نیست که در صحنه عمل نیز کاری صورت بپذیرد. دولت قبل، حمایت برای پیشبرد اهداف خیریهها چندان حمایتی نکرد. امروزه جلساتی که استانداری و مدیران مربوطه در خصوص امور خیریهها دارند نشان از اهمیت خیریهها در نگاه دولت جدید دارد. در واقع در دولت فعلی برنامهریزیها و بازبینیهایی صورت میگیرد که در دولتهای قبل شاهد آن نبودیم.
در ایران کمکهای خیر به طور بیحدومرز به سراسر کشور ارسال میشود؛ اما نظارت بر خیریهها ازجمله مسائلی است که به آن توجهی نمیشود. باید بر گردش حساب خیریهها نظارت شود تا سوءاستفادۀ مالی صورت نگیرد؛ اما متأسفانه در اینگونه مسائل ضعف قانونی بسیاری دیده میشود.
بهعلاوه، کمکهای بینالمللی نیز به دلیل تحریم ایران بامانع روبهرو هستند. در کل باتوجهبه اینکه نظام مالیاتی نیز به خیریهها معافیت صددرصد میدهد، باید خیریهها و فعالیت و گردش مالی آنها تحت نظارت قرار بگیرد.
چه عواملی را طی پنج سال گذشته بر فضای خیرخواهی در ایران مؤثر میدانید؟
مردم ایران همانطور که مشخص است مردمی احساساتیاند و جنبۀ همدلی بسیار بالایی با سایر مردم مناطق محروم دارند. میتوانم بگویم از زلزله سر پل ذهاب تا به امروز همدلی و کمک مردم به یکدیگر بسیار بیشتر شده است. بعضی میگویند زلزله و کرونا نقش منفی داشته، اما بهزعم من نقش آنها مثبت تلقی میشود؛ چراکه مردم به سمت خیریه و گروههای جهادی رفتند. خیریهها درصدد انجام فعالیت مثمرثمر برای مردم بودند و مردم نیز در این شرایط توانستند کار خیر گروههای جهادی و خیریهها را رصد کنند.
ما بهعنوان گروههای جهادی در صحنه عمل کردیم و مردم فعالیت و خدمات ما را دیدند و به ما اعتماد کردند. آنها تنها به کمیتة امداد نگاه منفی دارند که البته این موضوع محصول شایعهپراکنیها و جوسازیهایی است که علیه کمیته امداد به راه افتاده است. بهعنوانمثال گفته میشود خدمترسانی آنچنان که درخور و شایستة کمیتة امداد است، انجام نمیشود.
که در واقع این شایعهپراکنیها هدفمند از روی دشمنی به یک نهاد خدمترسان مثل کمیته امداد است. درمجموع بنده معتقدم در زمینة خلأهای قانونی و نهادهای نظارتی باید بازبینیهای بسیاری صورت بگیرد. درمجموع بنده معتقدم در زمینة خلأهای قانونی و نهادهای نظارتی باید بازبینیهای بسیاری صورت بگیرد.
فضای خیرخواهی ایران را طی پنج سال آینده چطور ارزیابی میکنید؟
به نظر من گروههای جهادی و خیریههایی که شفافیت مالی دارند پیشرفت میکنند؛ نه ازاینجهت کمکهای دولت، بلکه بهخاطر حمایتهای مردم از اینگونه سازمانهای مردمنهاد. اگر برنامههایی که در جلسات دولت بیان میکنند، مصوب و اجرا شود پیشرفت قابلتوجهی نیز از جانب دولت صورت میگیرد.
اگر بخواهید بهعنوان یک سیاستگذار پیشنهادهایی را برای بهبود فضای خیرخواهی در ایران ارائه دهید، آن پیشنهادها چه خواهند بود؟
اولین پیشنهاد من این است که سامانۀ جامعی احداث شود که تمام گروههای جهادی و نهادهای خیریهای و البته مددجویان مورد هدف ذیل آن ثبت شوند تا بتوانیم جامعه آماری خوبی در این زمینه داشته باشیم.
نکته دوم اینکه باید ساماندهی منسجمی برای مراکز خیریه و سمنها صورت پذیرد تا هر خیریه کار تخصصی خود را انجام دهد. تنها مشکل و ضعف در کشور عدم انجام کار تخصصی است. عدم کار تخصصی، خیریهها را به سمت چند سویی شدن پیش میبرد.
نکتۀ بعدی انجام کار فرهنگی است؛ چراکه لازمۀ حلشدن آسیبهای اجتماعی موجود در کشور، کار فرهنگی است. نکتۀ آخر نیز آموزش درست و اصولی در زمینة امور خیریه است. مسئولین و مؤسسات باید به آموزشهای مناسبی بپردازند که سرمایهگذاری درست در جهت تأمین منابع مالی مددجویان را تحت پوشش قرار دهد.
ارسال نظر