در ادامه مصاحبه‌های محیط خیرخواهی، اطلس خیر ایران به صحبت با خانم لیلی رضایی، مدیرعامل مؤسسه خیریه بهنام دهش‌‌پور پرداختیم. در این مصاحبه نیز همچون مصاحبه‌های پیشین، به بررسی وضعیت محیط خیرخواهی ایران، چالش‌ها و راهکارهای پیشنهادی از دیدگاه ایشان پرداختیم.


وضعیت محیط خیرخواهی در ایران را با توجه به عوامل حقوقی، قانونی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی چگونه می‌بینید و آن را چطور ارزیابی و توصیف می‌کنید؟

ابتدا در مورد فضای بین‌الملل باید موضوعاتی را مطرح کنم. برای دریافت و ارسال کمک‌های خیریه، نگاه ما از اشخاص حقیقی بین‌المللی باید به سمت همکاری با موسسات همسو در خارج که الزاماً می‌تواند ایرانی هم نباشند، برگردد. بنابراین نگاه بین‌المللی کردن نیاز به حل یک سری معضلات دارد که نه دست ماست و نه آن‌ها ریسک می‌کنند

افراد پولشان را به خانواده‌یشان می‌دهند تا کمک کنند. این یک برنامه‌ریزی بسیار گسترده، شفاف و اعتمادسازی می‌خواهد. ما بدون اجازۀ ادارۀ اتباع از هیچ کس نمی‌توانیم کمک دریافت کنیم؛ باید همه‌چیز تحت نظر اداره اتباع باشد. تا یک سری مسائل مربوط به کمک‌های بین‌‎المللی حل نشود ما نمی‌توانیم به آن‌ها به شدت وارد شویم.

نحوه پاسخگویی پیام از دریافت کمک بسیار مهم است. قوانین شفاف و روشن باید وجود داشته باشند، مثلا اداره اتباع مشخص کند که با چه کسانی معامله شود و از چه کسانی پول دریافت نشود، مثلا خیریۀ واجد شرایطی را معرفی کنند.

در مورد ارسال کمک‌ها، من یادم است که یونیسف یک‌ سری کمک‌ فرستاده بود. می‌خواستند این کمک‌ها را به جای دیگر بفرستند اما سرعت عمل آنقدر کم بود که وسایل دیگر به درد نخوردند. البته هلال احمر ممکن است سرعت لازم را داشته باشد، چون ما در بحران‌ها که با هلال احمر کار کردیم، بسیار خوب عمل کردند اما در مورد محموله‌هایی که از خارج کشور می‌آید، من فکر نمی‌کنم که کار آسانی باشد.

بیشتر بخوانید:

معرفی خیریه بهنام دهش پور

در ارتباط با عوامل سیاسی، در حوزه سلامت من فکر می‌کنم ربطی به شرایط سیاسی ندارد. ببینید وقتی که کرونا هست، دیگر شرایط سیاسی در نظر گرفته نمی‌شود. زمانی که بیمارستانی نیاز به دستگاه دارد، به شرایط سیاسی کار ندارد. اگر چه که خیلی از مدیران ارشد سیاسی هستند اما در لایه‌های میانی بیشتر همان به نیازهای روز حوزۀ سلامت توجه می‌کنند. در واقع خیریه‌ها در حوزۀ سلامت بازوی کمکی دولت هستند و اصولا جایی برای ما مانع‌تراشی نمی‌شود.

با وجودی که خیلی جاها ما مشتاقیم که برایمان برنامه‌ریزی شود و نقشه راهی برایمان ترسیم شود و یک سری دستورالعمل‌های مطلوب نوشته شود، بدون وجود این‌ها یک سری کارها مشمول زمان زیاد می‌شود و ارزش خودش را از دست می‌دهد. همه می‌خواهند در حوزۀ سلامت چون هدف سلامتی مردم است، کار به طور صحیح انجام شود ولی آن کمبودهایی که وجود دارد و آن آموزش‌های درستی که داده نشده است باعث می‌شود که کارها کند پیش برود.

در این چند وقت ما از سمت فضای سیاسی مانع‌تراشی ندیدیم. البته همیشه جریان برعکس بوده و درشکه جلوتر از اسب‌ها حرکت می‌کرده است! یعنی مثلا ما پیگیر این بودیم که فلان جا دستگاه چطور شد. این می‌تواند به دلیل تعویض مدیریت‌ها باشد در حالی که در بسیاری سمت‌ها نیاز به تعویض مدیریت وجود ندارد. زمانی که فرد دیگری را در آن سمت می‌گذارند؛ دو سال زمان می‌برد تا فرآیند و مراحل آن کار را یاد بگیرد.

تعویض مدیریت‌ها در زیر سطح کلان نیازی نیست، کار توسط لایه‌های میانی انجام می‌شود و اگر آن‌ها کار را بلد باشند و در آن تبحر داشته باشند دیگر نیازی به تعویض نیست. موسسات هم خودشان صرف اینکه دارند کمک می‌کنند دلیل بر این نیست که شخصیت مطالبه‌گری داشته و در هر چیزی دخالت کنند.

موسسات باید بدانند که به خاطرِ کمک کردن منتی بر سر مریض یا بیمارستان ندارند که بخواهند از روابط‌شان استفاده کنند. در همه جای دنیا در حوزۀ سلامت خیرین و شرکت‌های بزرگ برای انجام مسئولیت اجتماعی‌شان فعال هستند.

برای مطالعه:

دوراهی اخلاقی خیریه و اقتصاد سرمایه‌داری

آن بخشی که سخت می‌شود دست افراد نیست بلکه شرایط است. شرایط را نتوانستند مدیریت کنند، زیرساخت‌ها آماده نشدند. برای شرایط باید فکری شود، شرایط بی‌ثباتی را باید برایش فکری کرد چون برای همه فرسایشی شده است.

این موضوعی که ما داریم درباره آن حرف میزنیم به فاکتوری برمی‌گردد که دست ما نیست. آن‌چه ما در این چند سال از وضع موجود دیدیم این است که همه سعی می‌کنند کمک باشند برای اینکه هرکسی در مملکت ما منصبی دارد، به زعم خودش می‌خواهد بهترین کار را کند اما زعم خودش ممکن است کمی ایراد داشته باشد. ما در طول فعالیتمان به مشکلی با دولت برنخوردیم چون ما کمک به استقرار نظام جمهوری اسلامی هستیم؛ مریض اگر گرفتار شود ناراضی خواهد بود.

موسسات خیریه حوزۀ سلامت پایه‌های حکومت هستند. ما رو در روی هم نیستیم. من وضعیت خیریه‌ها را بسیار مثبت و امیدوارکننده می‌دانم، البته با تاکید بر حوزۀ سلامت که خودم فعالیت دارم. خیریه‌ها شبکه ایجاد کردند. این شبکه باعث افزایش هم‌افزایی شده و رقابت در حوزه سلامت تبدیل به رفاقت شده است. شبکه‌ها بسیار موثر بودند، در حوزه سلامت خیریه‌ها بسیار تخصصی‌ترش کردند و از هم بسیار چیزهای مختلف یاد گرفتند.

شبکه‌ها چون در سیستم هم‌افزایی است و به صورت اتحادیه نیست و نیروها با هم تعامل دارند، فضا به سمت مثبتی حرکت کرده است. البته به نظرم خیریه‌ها با چالش‌هایی نیز رو به رو هستند، نداشتن برنامه جامع و یا داشتن و اعلام نکردن آن. باید ظرفیت‌های موجود و مطلوب را مشخص کنند، آن زمان خیرین خیلی هدفمندتر می‌توانند همکاری کنند.

بخشش و اهدا

چه عواملی را طی پنج سال گذشته بر فضای خیرخواهی در ایران موثرتر می‌دانید؟

نمی‌شود قضاوت کرد چون کرونا آمد. به نظر من به علت کرونا سه سال است که نه فقط کشور ما بلکه همه دنیا تعطیل است. بهترین پروژه‌ها در جهان با شکست مواجه شدند بنابراین من در این مورد ترجیح میدهم که قضاوت نکنم چون با پدیده‌ای روبه‌رو بودیم که همه چیز را بهم ریخته است.

به نظرم مهم‌ترین چالش خیریه‌ها در حوزه سلامت در پنج سال اخیر، تضعیف بیمه‌های پایه یعنی همان بیمه‌های طرح تحول سلامت. زیرساخت‌هایش آماده نبود اما می‌توانستند آن را کمی جلو ببرند. مثلا می‌توانستند که از هر کس که یارانه داشت، هزار تومن کم کنند و به بیمه طرح تحول سلامت اختصاص دهند. طرح تحول سلامت بسیار کار خوبی بود که باید مدیریت می‌شد.

نیکوکاری در حوزه سلامت

فضای خیرخواهی ایران را طی پنج سال آینده چطور توصیف می‌کنید و چه تغییراتی را برای آن متصور می‌شوید؟

ابتدا مدیران باید انتخاب شوند چون فعلا معلوم نیست که هرکس در چه سمتی است. همه چیز در حالت تعلیق است. بهترین کار این است که آدم درست را در سر جای خودش بگذارند یعنی کسی که آن کار را بلد باشد. دولت‌ها همه‌شان یکی هستند، فرقی ندارند. دولت باید برنامه بدهد، فشارها بسیار زیاد هستند چون هیچ‌چیزی قابل پیش‌بینی نیست. دولت آقای رییسی هم با چالش‌های بسیاری مواجه خواهد بود، به هر حال امیدواریم که مشکلات حل شوند.

اگر بخواهید به عنوان یک سیاست‌گذار پیشنهاداتی را برای بهبود فضای خیرخواهی در ایران ارائه دهید، آن پیشنهادات چه خواهند بود؟

من خیلی اعتقاد به شبکه دارم و برای تاسیس و حفظ آن زحمت کشیدم اما متاسفانه در مملکت ما کارها خیلی زود به سمت نمایشی شدن می‌روند. هنوز هم اعتقاد دارم که اگر موسسات سلامت بتوانند در این شبکه‌ها قوی عمل کنند؛ برنامه تشخیص زودهنگام و ارتقای فرهنگ سلامت را پیش بگیرند و به همراه دولت و سازمان‌های مختلف بتوانند همکاری کنند، وضعیت بهتر خواهد شد.

حال من اگر سیاستگذار بودم اولین کاری که می‌کردم، ظرفیت‌های موجود را بررسی می‌کردم و سعی می‌کردم آن را به سمت وضعیت مطلوب ببرم. تا زمانی که برنامه‌ای جامع نباشد، کارها پیش نخواهند رفت.