تیم اطلس خیر ایران در ادامه پروژه «سیمای نیکوکاری شهر همدان» با مدیرعامل خیریه توانیاران صبح الوند به گفتوگو پرداخته است.
پیشنهاد ما:
در ابتدا خودتان را معرفی کنید و بگویید فعالیت خیریه خود را از چه زمان و با چه اهدافی شروع کردهاید و عمده فعالیتتان تا به امروز در چه زمینهای بوده است؟
بنده میثم ترکمان هستم؛ متولد 71. مؤسسه نیکوکاری توانیاران صبح الوند از سال 92 تأسیس شده و از سال 93 هم شروع به فعالیت کرده است. بنده سال 93 با این مؤسسه آشنا شدم. ابتدا بهعنوان کارآموز، دورههای آموزشی را طی کردم و جزو برترین کارآموزان آن دوره بین تمامی آموزشگاههای آزاد فنی و حرفهای قرار گرفتم، سپس کار خود را در مقام مدیر آموزشی از سال 94 در این مؤسسه شروع کردم. یکسال بعد، سال 95 یا 96، در سمت مدیر داخلی انتخاب شدم و از بهمن ماه سال 98 تاکنون در مقام مدیرعامل این مؤسسه در خدمت دوستان هستم.
هدف و کار این مؤسسه آموزش فنی و حرفهای، توانبخشی و در نهایت ایجاد اشتغال حمایتشده برای توانیابان جسمی-حرکتی و ناشنوایان و بیماران خاصی است که از نظر جسمی مشکل دارند؛ مثل بیماران اماس.
شرط عضویت مددجویان در اینجا داشتن کارت بهزیستی یا بیماران خاص است؛ یعنی مددجویان باید کارت سازمان بهزیستی داشته باشند و در سازمان بهزیستی پرونده تشکیل داده باشند. این امر دو مزیت دارد: یک اینکه باعث میشود ما بدانیم با چه قشری در ارتباطیم و دو اینکه باعث میشود کسانی که در سازمان بهزیستی پرونده ندارند مجبور شوند پرونده ایجاد کنند و سازمان بهزیستی هم بداند که تعداد این عزیزان چقدر است.
اولین هدف ما این است که بتوانیم توانیابانی را که بهخاطر شرایط جامعه افسرده شدهاند، از منزل بیرون بیاوریم و به آنان امید بدهیم. به این منظور پس از جذب مددجویان بهواسطه یک گروه مشاوره تخصصی به آنها مشاوره میدهیم. در ادامه علاقه و استعداد آنها را ارزیابی میکنیم و به هرکس، بسته به حوزهای که به آن علاقه نشان داده و در آن استعداد دارد، آموزش میدهیم.
در کنار این سالنی هم داریم به اسم کاردرمانی. کاردرمانی ما هم به این شکل است که در فصل تحصیلی از دانشجویان ترم 8 دانشکده کاردرمانی دانشگاه علوم پزشکی درخواست میکنیم کارورزی خود را اینجا بگذرانند، مددجویان را ویزیت کنند و برای آنان کاردرمانی انجام بدهند.
همچنین با کمک دوستان گروهی تشکیل دادیم به اسم پناه، مخفف پزشکان نیکوکار استان همدان، که شامل 12 نفر از متخصصان و فوقتخصصان استان است که هر یک در قسمتهای مختلف مددجویان را بهرایگان ویزیت میکنند و همه مواردی را که در اختیار پزشک باشد رایگان انجام میدهند. این خدمات برای خود مددجویان و خانواده درجه یک آنها ارائه میشود.
در زمینه آموزش نیز آموزش کامپیوتر را چند دورهای برگزار کردیم؛ ولی متأسفانه برای اشتغال در این زمینه نتوانستیم گام مؤثری برداریم. در واقع مددجویان مدرک میگرفتند؛ ولی هیچ شرکتی حاضر به استخدام آنان نمیشد.
بنابراین تصمیم گرفتیم وارد حیطه صنایع پوشاک شویم. به همین خاطر خیاطی آموزش دادیم؛ اما آن هم در ابتدا به همین نتیجه رسیدند. برای همین با شرکتهای گوناگون وارد مذاکره شدیم و خواستیم که لباس کارکنانشان را به ما سفارش بدهkد. اولین شرکتی هم که با آن وارد مذاکره شدیم صنایع غذایی سحر همدان بود. مدیرعامل این شرکت، آقای مهندس توتونچیان، بزرگمردی است که به این بچهها اعتماد کرد و اولین کار را قبول کرد. در ابتدا قیمت تمام شدهمان، با توجه به کندی مددجویان، بالاتر از بازار بود؛ اما ایشان این شرایط را تحمل کرد و از سال 94 تا همین امروز اجازه نداده لباس شرکت سحر خارج از مجموعه ما دوخته شود. کار به جایی رسید که ما، که در سال اول 400 دست تولید داشتیم، امسال قرار است، طبق قراردادهایی که با مشتریهایمان بستیم، نزدیک به 6000 دست تولید کنیم؛ مشتریهایمان هم از تهران، زنجان، قزوین، ارومیه، همدان و سمنان هستند. الان کار مددجویان ما از نظر کیفیت حرف اول را در استان میزند و از نظر قیمت هم برابر است. الحمدلله وضع کارگاهمان خوب است.
نکته حائز اهمیت دیگر این است که ما در استان همدان هیچگونه مناسبسازی داخل شهر نداشتیم؛ از جمله مکانهای عمومی، پیادهروها، ساختمانها و... . سال 93 که اینجا تأسیس شد، آقای مهندس صوفی معاون حملونقل شهرداری استان بودند. ما ایشان را دعوت کردیم اینجا و ایشان با توانیابان و نیازهای آنان آشنا شدند. دو سالی گذشت و ایشان شهردار شدند. بعد از آن تمامی پیادهروها اصلاح و مناسبسازی شد و ما خیلی خوشحال شدیم که توانستیم در این راه گامی برداریم.
مهمترین چالشهای پیش روی خیریهها را چه میدانید؟
الان بیشترین دغدغه ما دغدغه مکان است. قوانینی هم در سازمان بهزیستی در مورد اخذ و تمدید مجوزها هست که فرآیندهای سخت و خستهکنندهای دارد. اینها را ما چندین بار اعلام کردیم که باید اصلاح شود. یک نمونهاش فرمی است که هنگام ثبت مؤسسه به افراد میدهند. این فرم رسماً فرم بازجویی است، که واقعا برای خیر توهینآمیز است. درست نیست که ما بخواهیم وارد زندگی خصوصی دیگران بشویم. این فرم و قوانین اینچنینی به نظر بنده باید اصلاح شود.
من فکر میکنم یک تغییر عظیم از ریشه باید در سازمان بهزیستی رخ دهد. باید دیدگاه این سازمان تغییر کند؛ برای مثال مستمریای که سازمان بهزیستی استان همدان به توانیابان میدهد بسیاری از آنان را راحتطلب کرده و خیلیها، درحالی که امکان کار دارند، کار نمیکنند تا مستمریشان قطع نشود.
وضعیت استان همدان را چگونه ارزیابی میکنید؟
استان همدان بیشتر اقتصادش از طریق گردشگری تأمین میشود؛ اما الان چند سالی است که دیگر آب ندارد. همدانی که آب وهوایش زبانزد بود و همه بهخاطر آب و هوایش به آنجا میآمدند، الان گرفتار بیآبی شده است. ما اقتصاد هم نداریم (همدان استان صنعتیای نیست)؛ حال اگر جریان گردشگری هم به لطف مسئولان از بین برود، فقر اقتصادی در چند سال آینده گریبانگیرمان خواهد شد و زمانی که فقر اقتصادی افزایش یابد، آسیبهای اجتماعی نیز افزایش خواهد یافت.
با این اوصاف، آینده را چطور پیشبینی میکنید؟
من فقط میتوانم دعا کنم که شهرمان، استانمان و کشورمان به سمت و سوی بهتری برود و مسئولان به خودشان بیایند. استان ما ظرفیتهای بسیاری دارد؛ اما بهدرستی از آنها استفاده نمیشود.
بیشتر بخوانید:
نظرات کاربران
باقرشکری
درودخداقوت به مسولین مربوط موسسه وهئیت مدیره محترم موسسه توانیاران صبح الوند تشکرویژه ازمدیرعامل گرامی که مصاحبه شفاف وواضع تر وهدف گذار را ارائه نموده اند وتفکرات مثبت اندیش برای راه حل معلولین ومحرومین استان را مطرح نمودند صمیمانه سپاسگذاریم
ارسال پاسخ