تیم اطلس خیر ایران در ادامه پروژه «سیمای نیکوکاری شهر همدان» با مدیرعامل خیریه سماع فجر به گفتوگو پرداخته است.
پیشنهاد ما:
در ابتدا خودتان را معرفی کنید و بگویید فعالیت مؤسسه خیریه خود را از چه زمانی شروع کردهاید و عمده فعالیتتان تا به امروز در چه زمینهای بوده است؟
من امیرحسین جمالی هستم؛ یکی از اعضای خیریه سماع فجر همدان که از سال 1384 فعالیت خود را آغاز کرده است. ما در ابتدا یک خیریه دانشجویی کوچک داشتیم در دانشگاه بوعلی سینا که بعداً دامنه آن به دانشگاه علوم پزشکی همدان و دانشگاه آزاد نیز گسترش پیدا کرد و هیئت مؤسس و هیئتمدیره آن نیز همه دانشجو بودند. در ادامه بعد از اتمام دوره دانشجویی نیز به کمک خانوادههایمان حمایت از خیریه را ادامه دادیم و مؤسسه نیز به فراخور این شرایط از حالت دانشجویی خارج شد. پیش از این، در زمان دانشجویی، نزدیک به چهل خانواده را تحت پوشش قرار میدادیم و تا آنجا که در توانمان بود در تمامی زمینهها، اعم از خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان و حتی مرمت مسکن، به آنها کمک میکردیم؛ اما در حال حاضر، از آنجا که خیریهمان کوچکتر شده و توان مالیمان نیز کاهش پیدا کرده، میتوانیم از بیست خانواده حمایت کنیم.
به هر حال ما مجموعه کوچکی داریم، از هیچ جایی منبعی دریافت نمیکنیم و به قولی بخش خصوصی محسوب میشویم؛ به همین خاطر در گزینش خانوادههای تحت پوشش خود معیارهای سفت و سختی را در نظر میگیریم تا کمکهای ما به دست کسانی برسد که به جز آن هیچ منبع دیگری نداشته باشند. بر این اساس اولویت ما با خانوادههایی است که یتیماند، درگیر فقر مطلقاند، از کار افتادهاند و فاقد نیروی کار هستند. به عبارت دیگر ما منابع زیادی نداریم و باید بدانیم که آن خانوادهها هیچ منبع درآمد دیگری ندارند.
اگر بخواهید همدان را برای یک فرد غیربومی توصیف کنید، چه میگویید؟
همدان شهر خوش آبوهوایی است و مردمان خوبی دارد. اقتصاد آن بیشتر حول کشاورزی و دامپروری شکل گرفته است و از نظر صنعتی متأسفانه یکی از ضعیفترین شهرهای ایران محسوب میشود. از نظر سیاسی نیز مردم محافظهکار و بیسروصدایی دارد. متأسفانه در اینجا مسئولان دلسوزی نداریم و همین امر باعث شده آمار بیکاری و بهتبع آن آمار اعتیاد و بعضاً جرائم دیگر در همدان افزایش پیدا کند.
در حال حاضر وضعیت خیریههای همدان را چگونه ارزیابی میکنید؟
خیریههایی در همدان موفقاند که بر اساس اعتماد بین مردم و هیئتامنایشان رشد کرده باشند؛ مثل پویندگان مهر. در همدان کار خیریهها بر اساس شناخت پیش میرود. هرچه اعضای خیریهای قدرت نفوذ بالاتری داشته باشند، آن خیریه موفقتر است. یکی دو مورد خیریه سیاسی هم داریم که نام نمیبرم؛ اما آنها هم موفقاند و موفقیتشان را مدیون جایگاهی هستند که بهنوعی از احزاب سیاسی دریافت میکنند. در این میان ارگانهای نظارتی هم متأسفانه قوانین دستوپاگیری تعیین میکنند که فرایند را محدود میکند. در کل میتوانم بگویم عملکرد مردم همدان در زمینه کار خیر و حمایت از مؤسسات مردمنهاد متوسط است؛ نه خیلی خوب و نه خیلی بد.
مهمترین چالشهای پیش روی خیریهها از نظر شما چیست؟
به نظر من اگر اقتصاد ما دستوری نباشد و سرمایه بهدرستی و با عدالت بین مردم تقسیم شود، حتی به یک خیریه مردمنهاد نیازی نخواهد بود. کشور ما آنقدر ثروت دارد که برای رفع نیازهای مردم فرودستش به مشارکت مردم نیازی نداشته باشد. دین و اخلاق جای خود؛ صحبت بنده این است که ما در کشوری زندگی میکنیم که اگر ثروت آن بهدرستی بین مردم تقسیم شود، به خیریه مردمی نیازی نخواهیم داشت.
علاوه بر این، بهجز تعداد محدودی از خیریهها، بیشتر مؤسسات خیریه تنها اسم دارند و در عمل کار چندان مؤثری انجام نمیدهند.
یک مقدار هم درخصوص خیریه خودتان صحبت کنیم. ترکیب آن همان ترکیبی است که از زمان دانشجویی باقی مانده است؟
بله. عدهای از دانشجوها، که از همان موقع کمک میکردند، الان هم با ما در ارتباطاند و کمک میکنند؛ خانوادهها و دوستان هم کمک میکنند. ما بخشی از این کتابها را به بهداشت و درمان اختصاص دادهایم و بخش عمده آنها را نیز صرف سبد کالایی میکنیم که برای خانوادهها تهیه میشود. در هر یک از این سبدها برای یک خانواده سهنفره، یک مرغ، سه کیلو برنج، روغن، حبوبات، شوینده، ماکارونی، سویا، پنیر، چای، قند و شکر میگذاریم تا خانوادهها بتوانند در کنار یارانهای که دریافت میکنند زندگی خودشان را با آن کالاها بچرخانند.
همه نیروهای خیریه شما داوطلباند؟
بله همه داوطلباند. ما اصلاً کارمند نداریم؛ حتی هیچ محلی هم برای دفتر خیریه نداریم. از ابتدا خیلی ساده پیش رفتیم و همینطور هم ادامه میدهیم؛ چراکه چندان در گیرودار اسم و رسم نیستیم.
مهمترین اولویتهای کار خیر همدان را چه میدانید؟
اشتغالزایی. متأسفانه در شهر ما هیچ بینش صنعتیای شکل نگرفته است؛ این در صورتی است که پتانسیلش را دارد. اگر معضل بیکاری ما حل شود و صنعت در این شهر گنجانده شود، به طور قطع شهری بسیار آبادتر از حالت فعلی خواهیم داشت.
با توجه به این وضعیت آینده را چطور میبینید؟
متأسفانه رو به ضعف و افول. توانایی ما برای نگهداری مددجویانمان روزبهروز ضعیفتر میشود. همه خیریهها همین شرایط را دارند. فقر خیلی شدیدتر شده و قدرت کمکرسانی مردم هم بهموازات آن ضعیفتر شده است. دلیل این امر نیز واضح است: این رکود تورمی ناشی از اقتصاد دستوری باعث حذف و نابودی طبقه متوسط شده است. این طبقه متوسط است که همیشه فعالیتهای خیریه و مردمنهاد انجام میدهد و حذف روزافزون آن نیز طبعاً افول خیریهها و امر کمکرسانی را موجب خواهد شد.
بیشتر خوانید:
ارسال نظر