در این جا می‌توانید بخش دوم مصاحبه از هدایت بهاءالدینی را مطالعه کنید. پیش از آن برای آشنایی با خیریه‌های فارس به‌خصوص خیریه نرجس شیراز می‌توانید لینک‌های زیر را دنبال کنید: 

بانک اطلاعاتی خیر فارس

صفحه اختصاصی خیریه نرجس شیراز

وب‌سایت خیریه نرجس شیراز

اگر بخواهید استان فارس را از منظر پتانسیل‌ها، چشم‌اندازها، مسائل و مشکلات ارزیابی کنید، به چه مواردی اشاره خواهید کرد؟

همه می‌دانند که شهر شیراز، پایتخت تاریخ، فرهنگ و ادب ایران است؛ وجود مرقد شاه‌چراغ (ع) و آثار باستانی فراوان از جمله تخت‌جمشید، پاسارگاد، تخت ابونصر، بازار، مسجد و حمام وکیل، ارگ کریم‌خان، همچنین آرامگاه حافظ، سعدی، ملاصدرا، خواجوی کرمانی، گردشگاه‌ها و باغ‌های فراوان من‌جمله باغ ارم، باغ عفیف‌آباد، باغ جهان‌نما، باغ ملی ... در شهر شیراز و در استان فارس باعث شده استان فارس یکی از سه مقصد گردشگری ایران‌گردان و جهان‌گردان باشد. مردم فارس، مردمی خونگرم، زنده و پویا هستند و می‌توانند الگوی مناسبی برای سایر استان‌ها باشند. شیراز مایه افتخار ایران است.

نیروهای داوطلب

اولویت و نیازهای شهر شیراز بیشتر به کدام حوزه تخصصی خیریه مربوط می‌شود؟

مشکل اصلی در فعالیت‌های خیریه نبود متخصصین فن و فقدان شاخص‌های نیازسنجی است که پیش‌تر نیز به آن اشاره کردم. سازمان‌ها باید بتوانند مشکلاتشان را با همفکری و همیاری یکدیگر حل کنند و از افراد متخصص برای حل مشکلات پیش رو استفاده کنند. تخصصی‌شدن از مسائل اصلی پیش رو است؛ چراکه از خلال آن می‌توانیم، نیازسنجی انجام دهیم.

یکی از مشکلاتی که ما در سطح کشور و استان داریم این است که کارها به دست افراد غیرمتخصص انجام می‌شود. درواقع برخی افراد برای پیشبرد اهداف خود نام خیریه را یدک می‌کشند و از خیریه به‌عنوان پلی برای رسیدن به اهداف خود بهره می‌برند. همه می‌دانیم مشکلاتی از جمله وجود کودکان کار، کودکان خیابانی، افراد زباله گرد، زنان و کودکان بی‌سرپرست و بدسرپرست، زنان مطلقه، معلولین جسمی، حرکتی و ذهنی، نابینایان، ناشنوایان، افراد اوتیستیک، سالمندان فاقد خانواده، بیماران مزمن روانی، معتادان بهبودیافته، معتادان درگیر مصرف مواد مخدر در جامعه وجود دارند که بحث اشتغال‌زایی و تأمین نیازهای فردی، اجتماعی، روانی، بهداشتی، درمانی، آموزشی و اقتصادی برای این افراد و رسیدگی به مشکلاتشان مسئله‌ای مهم و اساسی است. 

وظیفه خیریه‌ها توانمند کردن این‌گونه افراد است. خانواده‌ها و باند‌هایی نیز وجود دارند که از این افراد بهره‌کشی می‌کنند. از طرف دیگر خیریه نماهایی نیز وجود دارند که متأسفانه از منابع و امکاناتی که خیرین و نیک‌اندیشان با صفای باطنی و باور انسانی خود در اختیار آن‌ها قرار می‌دهند، سوءاستفاده نموده و شوربختانه با عملکرد زشت، غیرانسانی و غیرحرفه‌ای خود موجبات ازبین‌رفتن اعتماد خیرین و نیکوکاران به خیریه‌های راستین را فراهم می‌کنند.

مهم‌ترین چالش خیریه‌ها در استان فارس را چه می‌دانید؟

بروز بی‌اعتمادی میان خیریه‌ها، عموم مردم و نیکوکاران از مهم‌ترین چالش‌های پیش روی خیریه‌ها است. جو امنیتی همیشه برای خیریه‌ها دردسرساز بوده است. اگر مسئولین و دست‌اندرکاران خیریه‌ها بتوانند قداست، پاک‌دستی و عام‌المنفعه بودن خیریه‌ها را حفظ کنند، بسیاری از مشکلات حل و چالش‌ها به فرصت تبدیل خواهد شد. دست‌اندرکاران خیریه‌ها باید قبل از آن‌که مشکلی به وجود آید، ورودی و خروجی کار را ببینند.

به‌عنوان نمونه، ما در خیریه مردمی نرجس کارمان را به روش سیستمی انجام می‌دهیم، به‌محض ورود هر نیک‌اندیش، نوع و میزان هدایا یا خدمات نیکوکارانه ایشان در سیستم ثبت و قبل از خروجشان از مجموعه، پیامک تأییدیه مبنی بر رسید و دریافت کمک مادی یا معنوی، به انضمام پیام تشکر و قدردانی و کد نیکوکاری منحصربه‌فرد صادر شده به شماره تماسی که اعلام نموده‌اند ارسال می‌شود.

کمک به دیگران

 بعد از دو هفته تا یک ماه دیگر نیز کلیپ یا گزارشی در خصوص چگونگی و نحوۀ مصرف هدایای نقدی و غیرنقدی از جمله اقلام غذایی و کمک غذایی، البسه، دارو، پوشک جهت استحضار نیکوکاران گرامی منتشر می‌شود. ازآنجایی‌که شفاف‌سازی اقدامات، از بدو شروع فعالیت مؤسسه مد نظر مؤسسین، هیئت‌امنا و هیئت‌مدیره بوده است، کلیۀ اسناد مالی مؤسسه که تحت نظارت دائم و مورد تأیید ممیزان و ذی‌حسابان محترم ادارۀ امور اقتصادی و دارایی قرار دارد، در هر ساعت از اوقات اداری جهت مشاهده و بررسی نیکوکاران و عموم افراد در دسترس است.

ما معتقدیم توانایی برنامه‌ریزی و کنترل برنامه‌هایمان را داریم، اما متأسفانه سازمان‌های نظارتی از حالت نظارت واقعی فاصله گرفته و به سمت مچ‌گیری پیش رفته‌اند. سازمان‌های نظارتی به‌جای آنکه خیریه‌ها را به سمت اهداف عالی هدایت کنند، عمدتاً آن‌ها را از طی مسیر راستین باز می‌دارند و در واقع از سازمان‌های نظارتی جز یأس و ناامیدی چیزی نصیب خیریه‌ها نمی‌شود.

چه رویدادهایی را بر فضای خیرخواهی در چند سال اخیر مؤثر می‌دانید؟

در اوج شیوع کرونا، مشارکت‌های مردمی برخلاف تصورات اولیه چندبرابر شد، ما در این دوران تماس‌های تلفنی خود را با خیرین حفظ کردیم و در زمانه‌ای که سازمان‌های وابسته به دولت با شکست مواجه شدند، رشد چشمگیری داشتیم. متأسفانه برای گزارش عملکرد مجموعه نتوانستیم با بانیان خیر جلسات حضوری تشکیل دهیم؛ اما شرح دریافتی و هزینه‌ها را در سایت و نشریه مجموعه و در فضای مجازی منتشر می‌کردیم.

از سالیان قبل و تا پیش از همه‌گیری کرونا هرسال به مدت ده شب در ماه مبارک رمضان، و هر شب حدود هزار خیر را به مجموعه دعوت کرده و کمک‌های مالی بسیاری را جذب می‌کردیم؛ در دوره شیوع کرونا اگرچه این برنامه‌‌ها برگزار نشد، اما ارتباط خود را از طریق فضای مجازی با نیکوکاران حفظ کرده، اطلاع‌رسانی و گزارش‌دهی را ارتقا داده و توانستیم مشارکت‌های جدید و بیشتری را جلب نماییم. تورم لجام‌گسیخته و بی‌ثباتی قیمت‌ها تأثیرات مخرب‌تری از کرونا بر فضای نیکوکاری گذاشت. 

بیشتر بخوانید:

نقش های اجتماعی خیریه: ایجاد عدالت و برابری

ما ماهیانه به‌اندازه 500-1000 کیلو گوشت، به خیریه‌هایی مشابه خود در سطح استان کمک می‌کردیم. لوازم و هرآنچه مازاد بود را به مراکز و خیریه‌های دیگر اهدا می‌کردیم (با فتوای آیت‌الله مکارم شیرازی)؛ اما امروزه امکان این کارها وجود ندارد. به نظر بنده مسئلۀ تورم از مسائل اجتماعی-اقتصادی و مشکلات ناشی از کرونا بدتر است.

یکی دیگر از مسائل تأثیرگذار، نقش دولت است. دولت کارهایی که وظیفه بخش دولتی است و از انجام آن ناتوان است را به بخش خصوصی و مردم واگذار می‌کند. کارها به مردم واگذار می‌شود بدون آنکه حمایتی در این خصوص انجام گیرد. برای مثال در سال جاری افزایش حقوق کارکنان خیریه‌ها و شرکت‌ها را 40 تا 50 درصد اعلام کرده‌اند، درصورتی‌که افزایش حقوق کارکنان بخش دولتی تنها ده درصد بوده است.

سؤالی که پیش می‌آید این است که بخش غیردولتی، خیریه‌ها و تشکل‌های هیئت‌امنایی این افزایش هزینه‌ها را چگونه باید تأمین کنند؟

مگر آنکه بخش دولتی سهم سازمان‌های اجتماعی و مردم نهاد از کمک‌های حمایتی خود را بیشتر کند که چنین اتفاقی نیز نمی‌افتد. این در صورتی است که من باید حقوق کارمندان را با افزایش 50% واریز کنم؛ چراکه از مستحق‌ترین افرادند.

این افراد کارهای سختی چون کار با کودکان دارای اختلال روانی را برعهده دارند، باید آن‌ها را حمام ببرند، موهای زاید کودک را بزند، به او غذا بدهند و... ؛ بنابراین ما می‌مانیم با افرادی که باید به آن‌ها بابت زحمات و خدماتشان حقوق بدهیم. در کنار این چالش‌ها بعضاً با خیرینی نیز مواجهیم که مثلاً کارخانه، شرکت یا کارگاه تولیدی دارند؛ اما به دلیل رکود اقتصادی و کاهش قدرت خرید جامعه، قادر به جبران ضرر و زیان خود نیستند و چون سودآوری فعالیت اقتصادی آنان در سراشیبی است، نمی‌توانند همانند سابق از خیریه‌ها و در نتیجه از نیازمندان و معلولین حمایت کنند.

وضعیت فعالیت‌های نیکوکاری و خیریه در چند سال آینده را چگونه می‌بینید؟

امیدوارم که با اصلاح افراد اوضاع بهتری رقم بخورد. من با توجه به پویایی و تلاش جوانان متخصص و توانمند، و با درنظرداشتن انبوه جوانانی که جهت همکاری داوطلبانه با مؤسسه در زمینه‌های مختلف فرم و درخواست تکمیل می‌کنند، افق روشنی را برای آینده بحث نیک‌اندیشی می‌بینیم. البته کارهای جمعی باید بیشتر انجام شود. ارگان‌های دولتی نباید مانع فعالیت باشند؛ بلکه باید همراهی بهتری را با سازمان‌های خیریه‌ای صورت دهند.

اگر شما در سطح استانی سیاست‌گذار بودید، چه تغییراتی جهت بهتر کردن اوضاع ایجاد می‌کردید؟

من با بیست و هشت سال سابقه مدیریت کلان در سازمان بهزیستی و با حدود سی‌سال خدمت در مؤسسۀ خیریۀ نرجس شیراز، با اطمینان می‌توانم بگویم که فقط جوابگوی خداوند هستم. سیستم دولتی به دلیل ماهیت و نوع مأموریت‌های تشکیلاتی خود که متأسفانه با بروکراسی، عدم شایسته‌سالاری و اولویت‌دادن به اهداف گروهی و سیاسی بجای اهداف ملی و جمعی پیوند خورده نمی‌تواند جدا از کل کشور و در سطح یک استان تغییرات خاصی ایجاد نماید. 

واقعیت این است که نظام و سیستم اداری در برخورد با بخش خصوصی و عموم مردم و حل مشکلات اصلی جامعه نقش سد و مانع را دارد.

شاید من و همکاران من در سایر مراکز غیردولتی و خصوصی بتوانیم به‌دشواری برخلاف مسیر و جهت رودخانه خروشان اما به‌شدت ناکارآمد سیستم دولتی شنا کنیم و مجموعه خود را به هر زحمتی به سرمنزل مقصود نزدیک کنیم، اما مدیران و مسئولین شاغل در سیستم و نظام اداری هرچقدر هم توانمند باشند، نخواهند توانست به‌صورت جزیره‌ای و موزاییکی مجموعه تحت مدیریت خود را از آفات نظام بروکراسی اداری مصون و محفوظ بدارند و این مهم نیازمند تغییر نگرش کلی در نظام اداری کشور است که امری غیرمحتمل و تصویری رؤیایی به نظر می‌رسد چرا که سیستم اداری امروز ما عمری تقریباً یک‌صد و پنجاه‌ساله دارد و از دوران قاجاریه تاکنون بدون تغییر اساسی به حیات ناکارآمد خود ادامه داده است.