اطلس خیر ایران در پی انجام پژوهشهای حوزه خیرخواهی خود، در سفر به استان فارس؛ شهر شیراز به گفتوگو با محمدجواد رشیدی پرداخته است. در ادامه متن مصاحبه ایشان در ارتباط با فضای نیکوکاری در شیراز را میتوانید مطالعه کنید.
لطفاً معرفی مختصری از خود و فعالیتتان بیان کنید.
من، محمدجواد رشیدی، رئیس هلالاحمر شهرستان شیراز هستم. در هلالاحمر شیراز 20 سال سابقه کار دارم و 8 سال است که رئیس این مؤسسه هستم. پیش از این سمتهای متفاوتی چون معاون جوانان استان، معاون پشتیبانی، معاونت آموزش و... را تجربه کردم.
همچنین به طور آکادمیک چندین رشته متفاوت چون کارشناسی حقوق، کارشناسی علوم سیاسی، فوقدیپلم برق و ارشد و دکتری روابط بینالملل را در دانشگاه خواندهام. گاهی بهواسطه شغل خود در حوزه فرهنگی-اجتماعی نیز درگیر میشوم. حوزه کار هلالاحمر بیشتر ابعاد فرهنگی-اجتماعی را در برمیگیرد. ممکن است در طول سال بهواسطه رخ دادن پیشامدی هلالاحمر کار امدادی انجام دهد؛ اما همین کار امدادی نیز بیشتر در غالب حمایتی-فرهنگی صورت میگیرد.
در خصوص انجام فعالیت فرهنگی نیز در انجمن دیستروفی استان فعالیت میکنم، دیسروفی بیماریای عضلانی است که فرد مبتلا به آن معلول کامل محسوب میشود. این بیماری بهصورت مادرزادی بروز پیدا میکند و ممکن است در یک خانواده 2 یا 3 فرزند به بیماری دیستروفی مبتلا شوند. من در هیئتامنا و شورای اصلی هیئت امام حسن مجتبی فعالیت میکنم که مسئولیت رسیدگی به چنین افرادی را بر عهده دارد. من مسئول سازماندهی داوطلبان حوزه جوانان شهر شیراز نیز هستم که زیر نظر ستاد فرمانداری استان فارس فعالیت میکند.
همچنین در شورای مرکزی نیکوکاری جوانمردان فارس نیز فعالیت میکنم. در مؤسسه خیریه بهشت نیکاندیشان نیز فعالیت میکنم -البته مؤسس این مجموعه خودم هستم. در مرکز هلالاحمر نیز کار در بستر مددجویی-حمایتی صورت میپذیرد و حوزه اجتماعی را در بر میگیرد. در حوزۀ جوانان نیز کار در ابعاد اجتماعی-فرهنگی مخصوص به جوانان (زیر 35 سال) صورت میگیرد؛ برای مثال در چندین هفته اخیر سمینارهایی مربوط به بحث ازدواج، ازدواج موفق و تعیین ملاکهای ازدواج برگزار شد.
به بیان دیگر در هلالاحمر بخشهای متعددی وجود دارد و تنها یک حوزه آن بحث امداد و نجات را در برمیگیرد. شناخت بیرونی بیشتر بر نقش امداد و نجات هلالاحمر تکیه دارد در صورتی که سایر حوزهها به آموزش، جوانان و... مربوط میشود. به نظر بنده بار اجتماعی-فرهنگی هلالاحمر بر سویه امداد و نجات آن سنگینی میکند.
برای مطالعه:
وضعیت خیرخواهی را در استان فارس چگونه میبینید؟
از گذشته، خیرین در استان فارس فعالیت زیادی داشتهاند. شیراز اولین شهر کشور در زمینه لولهکشی آب شهری بوده است. آقای محمد نمازی آب لولهکشی شهر شیراز را فراهم آورد و موقوفات زیادی چون بیمارستان، مدرسه، هنرستان و... داشته است. انتخاب آب لولهکشی انتخابی عاقلانه، هوشمندانه و متناسب با نیاز جامعه آن روز بود. بهطورکلی بحث خیر و موقوفات مانند قانون نانوشتهای میان مردم در حال گردش است. بیش از 60 درصد شهر شیراز را موقوفات تشکیل میدهد؛ بهطور مثال ملک هلالاحمر موقوفه است. شیراز حتی با وجود تورم و مشکلات معیشتی و اقتصادی نیز به لحاظ توجه به امر خیر و نیکوکاری از جایگاه قابل قبولی برخوردار است.
علت بیاعتمادی به هلالاحمر نیز در حافظ نبودن هلالاحمر نسبت به موقوفات نهفته است؛ چراکه برای مثال بنای موقوفهای را خراب کردیم و یا نام موقوفهای را تغییر داده و نام جدید و مطلوب خود را روی آن گذاشتیم. بهطور کلی به نظر من استان فارس در میان اولین استانهای خیر و نیکوکار قرار میگیرد.
رتبه شیراز در خصوص کمک به داوطلبان در نسبت با دیگر شهرها چگونه است؟
فارس در جمعآوری کمک به زلزلهزدگان استان کرمانشاه رتبه اول را کسب کرد. بهطور کلی شیراز همواره در حوادث و رخدادها رتبه قابل قبولی را کسب میکند؛ اما به دلیل دسترسی نداشتن به بانک اطلاعاتی، آمار دقیقی از این وضعیت در دست نیست. باید گفت در زمینه خیر هر سازمان مؤسسه مربوط به خود را احداث میکند و از مؤسسههای زیر نظر خود اطلاعاتی کسب میکند. بهطور مثال هر سازمان ازجمله کمیتۀ امداد، سازمان اداره جوانان، فرمانداری، استانداری و...، حوزههای مربوط به خود را در بر میگیرد و حوزۀ زیرمجموعه مربوط به خود را به ثبت میرساند. آمار کمکرسانی حتی در حوادث مهم و خطیر نیز جمع نمیشود.
بیشتر بخوانید:
کدام قشر کمکرسانی در استان فارس را بیشتر بر عهده دارند و به نظر شما چه انگیزهای برای کار خیر دارند؟
بیشتر انگیزهها در شهر شیراز بشردوستانه، مذهبی و اعتقادیاند. امروز به هرکجا که ورود میکنیم، خیرین بسیاری حضور دارند که وضعیت نیکوکاری و مددجویان را بهبود ببخشند؛ اما درگذشته تنها یک خیر مطرح در شیراز وجود داشته است، مرحوم نمازی.
ما امروزه با مجمع خیرین شهرساز، آبرسان و... مواجه هستیم. در حوزههای مختلف کارهای بسیاری در حال شکلگیری هستند که بیشتر حوزههای غیردولتی را شامل میشوند. دو انگیزه مسائل بشردوستانه (انساندوستانه) و مسائل دینی و اعتقادی اهمیت بسیاری در فضای خیرخواهی شهر شیراز و بهطور کلی ایران داشته است.
از مهمترین چالشهایی که طی چند سال اخیر با آن مواجه بودهاید، چه بوده است؟
یکی از مهمترین مسائل دخالت حکومت و دولت در حوزه کار خیر و فضای نیکوکاری بوده است. هرچقدر میزان فعالیتها را به مردم واگذار کنیم، کارها بهتر صورت میگیرند. خیریهای با تعداد افراد 5 نفر ممکن است بیشتر و بهتر از یک سازمان خیریۀ دولتی کار مفید انجام دهد. برای مثال خیریه رهپویان وصال در شهر شیراز (بزرگترین انجیاو کشور) در سیل دروازه قرآن شیراز نزدیک به 100 خانه در محلۀ سعدی شیراز را مورد بازسازی قرار داد. تعمیر منازل بدون کمک بودجۀ دولتی کاری بسیار ارزشمند است. هلالاحمر، کمیته امداد و بهزیستی، علیرغم در اختیار داشتن بودجۀ کافی، چنین فعالیتی را انجام ندادند.
البته باید عرض کنم هلالاحمر در اولین شب پس از سیل شیراز موفق به تأمین خوراک حدود 300 خانوار شیرازی شد. در سال 1398 نزدیک به دو میلیون وسایل گرم (پتو)، غذا و... را تأمین کردیم. این فعالیتها با استفاده از بخش دولتی (بودجه) و کمک مردمی انجام شده است. حکومت و دولت باید نقش خود را تعریف کنند تا مانع انجام فعالیت بخش مردمی نشوند.
پس از زلزلۀ کرمانشاه با تغییرات زیادی مواجه شدیم. بسیاری از شخصیتهای سلبریتی و معروف وارد میدان شدند. حضور گسترده و پررنگ بسیار راهگشا است. البته در چنین فعالیتهایی آسیبهای زیادی نیز به دلیل فقدان دانش و اطلاعات کافی تحمیل میشود. عدم آگاهی نسبت به اولویت و چگونگی هزینه کردن در مواقع بحران از موارد کلیدی هدررفت منابع توسط چهرههای شاخص است.
برای خواندن:
در زلزله کرمانشاه اینگونه فعالیتها به اوج خود رسید و فیلمهایی در شبکههای مجازی گسترش یافت با این دید که کمکهای مردمی به عراق، سوریه، فلسطین و... میرود. گسترش اینگونه ویدئوها بازتاب نامناسبی برای کمک به بهبود شرایط داشت. اعتماد نهادی در حوزه خیریه از بین رفت؛ نهادهای ناتوان از مقابله با سلبریتیها زمین را واگذار کردند. نهادهای دولتی شفاف عمل نکردند و فردگرایی وارد حیطه خیریهها شد.
حفظ نظام از اوجب واجبات است؛ از نماز نیز بالاتر است. اما مراکز دولتی به حفظ نظام کمکی نمیکنند. اگر خیریه، مراکز، گروههای مردمی و... در حوزه اجتماعی فعالیت نمیکردند امروزه با وضعیت بسیار نامناسبی مواجه بودیم. بهطور مثال خانمی (خانم سامانی) داروی بیماران پروانهای در چابهار را تأمین میکند در حالی که هیچ نهاد دولتی چنین کاری نمیکند. مردم و سازمانهای مردمنهاد، بهطور روزانه و نه صرفاً در حوادث، به مردم و اقشار آسیبپذیر کمک بسیاری میکنند.
قشر تحصیلکرده نیز به کمک خیریهها رفته و آنان را در انجام و بهبود فعالیتهای نیکوکاری کمک میکنند و ازاینجهت بازدهی کار را بالا میبرند. بهطور مثال خیریه جوانمردان کمکهای بسیاری برای مردم در تمام طول روز فراهم میآورد. اگر صاحبخانهای خانوادهای را بیرون کرده باشد، خیریه جوانمردان در همان شب کمکی را جمعآوری میکند و در اختیار خانواده قرار میدهد.
شرایط خیر در کشور بهطوری است که کار خیر تسریع نمیشود. برای مثال وقتی شما 100 میلیون کمک در اختیار خیریهای میگذارید بروکراسی مربوط به استفاده از آن حدود دو ماه زمان میبرد. حاکمیت نتوانسته جریان کار خیر را سازماندهی کند.
نتوانسته مجمعی را تشکیل دهد تا امور خیر را اولویتبندی کند. سیستم ساماندهی مناسبی وجود ندارد. از طرفی حمایتهای مردمی نیز صورت نمیپذیرد. دستگاههایی که به سمنها و خیریهها مجوز اهدا میکنند همواره در حال گرفتن گزارش از سازمانهای ذیل خود هستند. البته بعضی خیریهها نیز هستند که گزارشی ارائه نمیدهند و نظارتی بر آنان اعمال نمیشود.
کرونا چه تأثیری بر خیریههای استان فارس گذاشته است؟
خیرهایی که در حوزۀ اقتصادی کار خیر میکردند به لحاظ شرایط مالی و معیشتی افت شدیدی داشتند. برای مثال خیری از 20 میلیون کمک مالی به 100 هزار تومان کمک کاهش داشت. همچنین تعطیلیها در دوران کرونا سبب شد تا صاحبان کسبوکار ورشکست شوند و کمکهای نقدی نیز با کاهش شدیدی مواجه شدند. یک مشکل مهم نیز که در دوران کرونا با آن مواجه بودیم این بود که خیلی از خیریهها تعداد بسیار زیادی کپسول اکسیژن و دستگاه اکسیژنساز تهیه کردند. خیریههایی نیز به تولید ماسک دست زدند. تمامی خیریهها در زمینه دارو، درمان و بستههای معیشتی فعالیت زیادی کردند. به مدت دو سال مخاطب تنها کرونا بود؛ تمامی خیریهها به بحث مربوط به کرونا پرداختند. اما از سوی دیگر سطح فرهنگی مردم نیز دراینبین افزایش داشت؛ چراکه چرخش اطلاعات بسیار زیادی از طریق رسانه صورت میگرفت. خیریههای بسیاری به تهیه بروشور پرداختند. فضای مجازی و حوزه اجتماعی در این دوره به کانال ارتباطی مردم و حاکمیت بدل شدند؛ بنابراین فضای مجازی نیز میتواند به بهبود شرایط کمک ویژهای کند.
پس به نظر شما دیجیتالی شدن یکی از عوامل مهم در بهبود کیفیت خیریهها است؟
یکی از مهمترین مسائل و مشکلاتی که در حوزه کار خیر وجود دارد عدم استفاده و کاربرد بهینه فناوری است. یک شبکه و نرمافزار که گروهها را به یکدیگر متصل کند، وجود ندارد. شبکهای برای اطلاع از افراد وجود ندارد و به بعضی از نیازمندان از چندین جهت کمک میشود؛ بهطوری که کمک گرفتن از خیریهها برای این افراد تبدیل به شغل شده است. حاکمیت باید اقداماتی انجام دهد تا بدین منظور شبکهای از خیریهها را در کنار یکدیگر گرد آورد. اگر حاکمیت بتواند بستری در حوزه وب طراحی کند تا خیریهها با ثبت کد ملی افراد، اطلاعاتی در باب شرایط بیماری، کمکدهی و... آنان به دست آورند، کمک بسیار بزرگی انجام داده است.
کمیته امداد بهمنظور دریافت اطلاعات مددجویان تصمیم بر راهاندازی یک سامانه دارد. نظر شما نسبت به این مسئله چیست؟ اگر متولی آن کمیته امداد باشد چه؟
تاکنون چنین سامانهای راهاندازی نشده است. کمیته امداد نیز وظیفهاش برآوردن چنین چیزی است. یعنی اتفاقاً باید در بحث پشتیبانی از سرورها فعالیت میکند. کمیته امداد با وجود بودجهای که دارد، هیچگونه تصمیمی برای نرمافزار سیستم اندروید ندارد. سامانهای به نام سخا راه افتاده؛ اما ارتباطی در سامانه برقرار نشده است. راهاندازی سامانهای که تمامی خیریهها را به یکدیگر متصل کند نیز مسئلهای دشوار است. این مسئله ضعف بسیار بزرگی در حوزۀ خیر بهحساب میآید.
اولویتهای امور اجتماعی و کار خیر در استان شیراز را چه میدانید؟
مهمترین مسئله بیکاری است. دومین مسئله نیز اعتیاد است که به دنبال بیکاری روی میدهد. جوانان به علت بیکاری به مسائل و مشکلاتی چون حمل سلاح و اعتیاد روی میآورند. ما در شهر شیراز بیش از 2000 معتاد مهاجر داریم. بیکاری و مهاجرت بالا به این استان فشار عصبی ناشی از نداشتن درآمد کافی، فشارهای خانوادگی و مواردی از این دست را نیز شامل میشود. بسیاری از مراکز ترک اعتیاد نیز تجاری شدهاند. برای بعضی به تهدید و برای بعضی دیگر به فرصت بدل شده است. افراد موفق به ترک اعتیاد نشدهاند؛ زیرا اینگونه سازمانها به دنبال کسب درآمد و در نهایت سوءاستفاده از مردم هستند. برای مثال آشپز مجموعۀ ترک اعتیاد به معتادان مواد مخدر میفروخته است. بحث سوم، بحث طلاق است. در شیراز تقریباً روزی 100 طلاق ثبت میشود. بیش از یکسوم ازدواجها منجر به طلاق میشود. اغلب طلاق به دنبال اعتیاد شوهران اتفاق میافتد.
مشاوره مهمترین بحث است. به نظر من باید ملزم کرد که در سطح کشور هر خانواده بهصورت رایگان مشاور در اختیار داشته باشد. وزارت بهداشت باید این دست از الزامات را به لحاظ قانونی ایجاد کند. مشاوره میتواند بسیاری از مسائل و مشکلات پیش روی خانوادهها بردارد. باید بهجای بحث مالی بیشتر بر ابعادی چون ذهنی کار کرد. ما هیچ برنامهای برای فکر و ذهن نداریم و بیشتر بر بدن تأکید میکنیم. این در حالی است که دو بیمارستان روانی در شیراز هیچ جای خالی ندارند.
به نظر شما آیا وضعیت بیمارستان روانی و نیازمندی شدید افراد به مشاوره و روانشناس در شیراز به این شکل است یا بهطور کلی در سطح کشور؟
من احساس میکنم این مسئله در سطح شهر شیراز بیشتر باشد؛ چراکه بحث مهاجرپذیری در شیراز در نسبت با دیگر استانها بسیار بیشتر است. شیراز تقریباً دو میلیون نفر جمعیت دارد. ناهنجاری و اختلاف فرهنگ از دیگر مواردی است که در چنین شرایطی پیش میآید. با افزایش جمعیت بخش سنتی شکسته شده و بخش مدرن به روی کار آمده است. سنت و مذهب بخش جداییناپذیر جامعه هستند. در چنین شرایطی جامعه به سمت شکلگیری تعارض و تضاد پیش میرود. اختلافات فرهنگی در شیراز بسیار متفاوت است.
در این میان یکی از مشکلات جدی ما این است که به دنبال رفع تکلیف هستیم و هیچ اثربخشیای را مشاهده نمیکنیم. خیرین نیز به همین شکل هستند و به دنبال توزیع بستههای معیشتی هستند. در صورتی که موارد بسیار مهم و ضروریتری از بستههای معیشتی وجود دارد.
اگر شما در مقام سیاستگذار بودید چه فعالیتهایی را در دستور کار خود قرار میدادید؟
ابتدا بخش مشاوره را در کشور سازماندهی و تقویت کرده و گسترش میدادم و سعی میکردم تمامی افراد را ملزم به استفاده از این خدمات کنم. همانطور که بحث درمان در کشور اهمیت دارد، مراکز مشاورۀ ارزان، قوی و تخصصی ایجاد میکردم و اثربخشی این مورد را چک میکردم.
احساس میکنم حوزۀ اجتماعی در ایران و جامعۀ کنونی نیازمند ساماندهی جدی است. در هر حیطه ورود کنیم، متوجه میشویم که کارهای انجام شده یا صرفاً تسکیندهندهاند و یا بهقدری مربوط به گذشتهاند که اثربخشی و نتیجۀ مثبتی به همراه ندارند و بر جامعه نتایج عکس میگذارند. بسیار مطلوب است اگر بشود افکار را به سمتوسوی جدیدی برد تا توجه بیشتری بر فکر و توجه کمتری بر وضعیت کلیشهای خیریهها اعمال شود.
وضعیت امور اجتماعی و خیریهها را در آینده چگونه میبینید؟ به نظر شما حوزه خیر ممکن است با چه چالشهایی مواجه شود؟
نظارت و کنترلگری اگر با فاصله اعمال شود، بهتر است و اثربخشی بالایی به همراه خواهد داشت. نهاد نظارتی باید نظارت را بهطور غیرمستقیم اعمال کند. تصمیمگیریهای اشتباه باعث میشود مردم خسته شوند و کمک به خیریهها را قطع کنند. اگر تصمیمات غلط، مانعتراشی و... ادامهدار شوند مشکلات زیادی را ایجاد میکنند؛ اما اگر دولت با خیریهها همراه شود و از آنها حمایت کنند، خیریهها کارِ بخش عظیمی از جامعه را انجام خواهند داد.
ارسال نظر