در این قسمت از مصاحبههای محیط خیرخواهی به گفتوگو با خانم دکتر شهلا طاهری از خیریه ترنم مهر باران پرداختیم. برای به دست آوردن اطلاعات بیشتر از خیریههای زنجان میتوانید لینک زیر را دنبال کنید:
خیریه ترنم مهر باران | دکتر شهلا طاهری
من، طاهری، عضو هیئتعلمی دانشگاه علوم پزشکی زنجان بودهام. به نظر من گرایش به کار خیر در تمامی خانوادههای ایرانی وجود دارد. من نیز به همین ترتیب در خانوادهای سنتی و مذهبی تربیت شدم و به کار خیر رو آوردهام. من پس از بازنشستگی به سراغ کار خیر آمدم.
ابتدا جزئی از هیئت مؤسسان مهرانه بودم؛ مهریزدان (مرکز نگهداری)، مهدی موعود و... از دیگر خیریههایی هستند که در آنجا مشغول کار بودهام. میتوانم بگویم مجموعهی باران ماحصل خیریههایی بود که در آنجا کار کردم. مؤسسهی باران فرزند ناخواستهای بود که سرنوشت آن در یک روز رقم خورد. ماجرا از این قرار بود: من روزی در مؤسسه مهر یزدان بودم، کمیتهی بانوان خیریه رعد با من تماس گرفتند و من به آنجا رفتم.
در مؤسسه رعد پیشنهاد تأمین جهیزیه داده بودند؛ اما مورد قبول واقع نشده بود زیرا با اساسنامه و شیوهنامهی مؤسسهی رعد متفاوت بود. ما نیز برای مدیریت این کار خیر گروهی در تلگرام ایجاد کردیم و مؤسسهی باران از همانجا پدید آمد. نام مؤسسه نیز از آیهای در قرآن انتخاب شد که گفت: باران رحمت خداست، از رحمت خدا ناامید نشوید.
به دلیل داشتن بار مالی مجموعه، تصمیم گرفتیم در استانداری مؤسسه را برای پیشگیری از آسیبهای اجتماعی به ثبت رسمی برسانیم. دلیل اینکه مؤسسه را برای پیشگیری از آسیب اجتماعی ایجاد کردیم این بود که دامنهی تأثیرات آسیب اجتماعی بسیار گسترده است. بر همین اساس خیریه علاوه بر برطرف کردن نیازهای فیزیولوژیک افراد و گروههای آسیبپذیر، درصدد برطرف کردن نیازهای اجتماعی افراد نیز برآمد. هدف در مجموعهی باران توانمندسازی افراد فرودست است؛ نه ایجاد نسلی تنپرور.
هیئتامنا از 9 نفر تشکیل شده و در این میان 6 خانم ، 3 آقا در آن مشغول به کار هستند. به نظر من باید فارغ از جنسیت، به کار اجتماعی صورت گرفته توجه نشان داده شود؛ نباید نقشها بر مدار جنسیت تعیین شوند. بهطور مثال در مهدی موعود تماماً آقایان مشغول به کار و فعالیت هستند، در مهرانه، کلیوی نیز آقایان در اکثریت هستند. باران و مهریزدان را بیشتر خانمها میگردانند.
بهطور کلی بیشتر کسانی که بخش نیروی اجرائی هیئتمدیره را برعهده دارند، خانم هستند؛ چراکه زمان بیشتری را صرف کار میکنند. بهطور مثال در مهرانه خانم دکتر نقش مهم و پررنگی در گردانندگی و حیات و دوام مهرانه دارند؛ به وجود نقش پربرکت ایشان است که مهرانه سرپا ایستاده است.
در مجموعه باران نیز کمیته سالمندیای وجود دارد که برکتدهندهی مجموعهی باران است؛ اکثریت خانمهای سالمند فرودست بدون فرزند هستند، و یا دو دختر دارند که توان رسیدگی به آنها را ندارند؛ در این کمیته هر خانم سالمند یک فرزندخوانده دارد که نقش حمایتی-مراقبتی را برای او ایفا میکند؛ ما کلیهی هزینههای مربوط به سالمندان را پرداخت میکنیم.
بیشتر بخوانید:
بهطور کلی، وضعیت محیط خیرخواهی در ایران را چطور ارزیابی میکنید؟
اگر خیریهها بتوانند بر طبق اصول کار کنند و گداپروری و تنپروری را در جامعه زیاد نکنند، فضای مثبتی خواهیم داشت. سیاست کلان را باید دولت تعیین کند. لایههایی که زیر پوست شهر است و دولت توانایی شناسایی و حل آنها را ندارد باید بر عهدهی NGOها گذاشته شود. اگر دولت و خیریهها بتوانند رابطهی متقابل و همسویی را با یکدیگر پیش ببرند، در آینده فضای مثبتی ایجاد خواهد شد.
بهطور مثال در موارد آسیبپذیر وقتی پدری با چاقو فرزندان خود را مورد ضرب و شتم قرار میدهد، انجیاو میتواند وظیفهی شناسایی را بر عهده بگیرد، دولت نیز از سوی دیگر باید بتواند در مسئله ورود کند؛ چراکه انجیاو نمیتواند پا فراتر از این حد بگذارد. علاوه بر این، خیریهها باید بهمنظور نیات انسانی تشکیل شوند؛ هیچ خیریهای نباید بهقصد پولشویی و فرار مالیاتی بپردازد. به این منظور خیریهها نیز باید آسیبشناسی شوند و سرمایهی دریافتی را باید روشن و شفاف بیان کنند.
خیریههایی که در زمینههای بیماری کار میکنند خیلی دقیق و شفاف مواضع خود را بیان میکنند و طبق اصول خاص خود اعمالی را انجام میدهند. خیریهای که تنها بر روی فقر کار میکند، به ابعاد روانی-اجتماعی و توانمندسازی افراد توجهی نشان نمیدهند؛ چراکه فقط به فکر رفع فقر و نیازهای فیزیولوژیک است و درنتیجه گروهی تنپرور را رواج میدهد.
چه عواملی را طی چند سال اخیر بر فضای خیرخواهی در ایران مؤثر میدانید؟
زنجان بهشت خیرین است؛ افرادی هستند که از شهرهای دور بهمنظور دستیابی به منابع مالی مجموعههای خیریه به زنجان میآیند تا درآمدی از سوی آنها کسب کنند. کار خیر خوب است؛ اما نباید با تنپروری که سد راه رشد و پیشرفت و توانمندسازی است، یکی گرفته شود. خداوند هیچگاه انسان غیرمستعد را به وجود نیاورده است. خیرین باید به شناسایی، کشف و پرورش استعداد افراد روی آورند.
افراد نیازمند در این مؤسسه، از طرف خیرین، مدارس و مردم شناسایی میشوند. افراد برای مصاحبه به مؤسسه میآیند و بر اساس مصاحبه، مددکار به همراه گروه تحقیق وارد مراحل بازدید میشوند. مؤسسهی باران جهت حفظ کرامت انسانی افراد، به هیچ عنوان مرحلهی پرسوجو در محل تحقیق را وارد فرآیند بازدید نمیکند.
اگر دقت داشته باشید ما در مجموعه از نام خیریهی باران استفاده نمیکنیم. این امر دلایل متنوعی دارد؛ ازجمله توجه به گرایشهای جوانان؛ چراکه جوانان نمیخواهند تحت عنوان خیریه دستهبندی شوند. حتی در یک مورد که برای دخترخانمی خواستگار آمده بود، زمانی که مشخص شد آن دختر عضو خیریه است، خانوادهی خواستگار عقبنشینی ردند و همین امر به خودکشی آن دختر منجر شد.
برای مطالعه:
مؤسسه ما بر پایهی کمکهای مردمی میچرخد. ابتدا کمیتهی رفاه برای تأمین منابع غذایی، لباس و... تشکیل میشود تا نیازهای ابتدایی مددجو را برطرف کند. پس از آن مددجو به کمیتهی مشاوره منتقل میشود که دو بعد تحصیلی و خانوادگی را شامل میشود.
در بعضی پروندهها به دادستانی و دادگستری هم نیاز پیدا میکنیم. سازمانهای قضایی نیز برخورد خوبی با مؤسسهی باران داشتهاند. بلافاصله کمیته ی بهداشت، کمیتهی فنی حرفهای (برای آموزش حرفه برای مادر و کودک که بتوانند درآمدزایی کسب کنند) و کمیتهی آموزشگاه ویژه دانشآموزان (کهاز پیشدبستان تا کنکور را شامل میشود) مددجویان را برای رسیدن به اهداف مؤسسه همراهی میکنند.
امسال تلاش مؤسسه بر بازداشتن افراد از راههای شر بوده است، تا بتوانند آموزشهای هنری، درسی و حرفهای را دریافت کنند و قدم بزرگی در راه پرهیز از آسیبهای اجتماعی برداشته شود. در مقطع کنکور بیش از 90 درصد دانشآموزان در رشتههای فنی دانشگاههای دولتی قبول شدند؛ زیرا مؤسسه امکاناتی از قبیل کلاسهای آموزشی، کامپیوتر، کتابهای درسی و کمکدرسی و... را در اختیار آنان قرار داده است.
در واحد پژوهشی مؤسسه تعدادی از نیروها از دانشگاه علوم پزشکی هستند که تمامی فعالیتها از قبیل مشاوره، روانپزشکی و... را در اختیار مددجویان قرار میدهند. دانشجویان پرستاری، رفاه و بهداشت و دبیری نیز بعضاً برای کارآموزی به مؤسسه میآیند. تمامی فعالیتهای نیروهای داوطلب به شکل رایگان انجام میشود.
پژوهشها نیز بیشتر در راه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی صورت میگیرد و درصدد هستیم تا نتایج آنها را برای سازمان WHO بفرستیم. پویشهایی ازجمله مرا هم به مدرسه ببر و... برای جمعآوری کمکهای مردمی تشکیل شده است. گروههای مشاورهای بر روی خشونت و روشهای پیشگیری از خشونت -با توجه به آمار بالای آن- متمرکز هستند و کمیتهی فنی و حرفهای نیز بر روی فرشبافی کار میکند.
در دوران کرونا تعداد خیریههای حوزه ی نیکوکاری بسیار زیاد شد. هر هیئتی خیریهای را تشکیل داده و مواد غذایی را در اختیار محرومان قرار میدهند. سیاست روز نیز بهخصوص به خیریههایی از این دست بها میدهد. از نظر من بخشی از آسیبها ناشی از همین خیریهها است؛ چراکه هیچگونه کنترلی علیالخصوص به لحاظ مالی بر روی آنها وجود ندارد. دولتها بهخصوص دولت جدید از جهت تقسیم غنائم، پول و... به خیریههای هیئتی کمک چندین برابری نسبت به سایرNGOها میکند.
اگر قرار است نظارتی صورت بگیرد باید بر تمامی خیریهها نظارت باشد و برخورد سلیقهای و رابطهمند صورت نگیرد. تمامی خیریهها در تمامی کشور باید نسبت به درآمد مالی خود حساس باشند. بهعنوان مثال اگر شخصی 10 هزار تومان به خیریهها کمک میکند، خیریهها باید این آمار را شفاف کنند؛ حتی اینکه ارقام ناچیز خرج چه مسائلی شده است.
مهمترین چالشی که با آن مواجه هستید چه مواردی را در بر میگیرد؟
فقر گسترده و آسیبهای اجتماعی روزبهروز در حال افزایشاند؛ بهگونهای که جزوی از مهمترین چالشهای اجتماعی به شمار میروند. در رابطه با کودک همسری زنجان رتبهی اول را داشت. در رابطه با خشونت نیز آمار بالایی دارد. حتی در برخورد با تصادفات نیز بیشتر مسائل را از راه خشونت حل میکنند. البته اهالی زنجان بسیار به فکر آبروی خود هستند؛ بیشتر دعوا و خشونتها از طریق مهاجرین و شهرهای اطراف است که صورت میپذیرد.
حال نهتنها انجیاوها بلکه دولت نیز برای حل مشکلات عمیق کشوری هیچگونه برنامهی مدونی ندارد. بهعنوان مثال تمامی سالنهای ورزشی در خدمت بخش خصوصی هستند و مردم هیچگونه حقی برای استفاده از آن ندارند. حتی سالنهای دولتی نیز به سالن خصوصی تبدیل شدهاند. در صورتی که طبق آمار دولتی دستیابی به مواد مخدر بهطور میانگین در کشور 3 دقیقه است.
مردم بسیار راحت در میدان و بلوارها مشغول استفاده از مواد مخدرند. در زنجان از هر سه ازدواج، یکی به طلاق منجر میشود؛ در شهرهای اطراف نیز از هر 5/2 ازدواج یکی به طلاق منجر میشود. آسیبهای اجتماعیای چون خشونت نیز روزبهروز در حال افزایش است. در بخش فضای مجازی و آسیبهای ناشی از آن نیز دولت و امور خیریه هیچ برنامهای برای مواجه با آسیب ندارند. درگذشته معنویات و اعتقاد به دین و ائمه در همهی افراد وجود داشت؛ اما امروزه چنین چیزی را نداریم.
همانطور که قابل مشاهده است بیاعتقادی در نسل جوان بسیار زیاد شده است. بیاعتقادی و بیاعتمادی نسل جوان را در برگرفته؛ در آینده کار بر عهدهی چنین نسلی است و چنین پدیدهای خطری است که جامعهی ما را تهدید میکند.
فضای خیرخواهی ایران را طی پنج سال آینده چطور ارزیابی میکنید؟
اگر وضعیت اقتصادی و معیشتی رو به بهبودی برود، این امید بهوجود میآید که اینگونه مراکز تبدیل به مرکز شادی، فرهنگ و اجتماعی شوند. اگر سیستم اقتصادی به همین شکل پیش برود، وضعیت در امور خیریهها نیز رو به سوی ضعف و بدتر شدن وضعیت میگذارد. مگر آنکه دولت و حاکمیت تغییراتی را ایجاد کنند تا از تعطیلی و نابودی خیریهها جلوگیری کنند؛ چراکه خیریهها دیگر در آیندهای نزدیک نمیتوانند بهتنهایی پاسخگوی نیازهای مردم باشند.
بسیاری خیریهها را حاشیهی ایمنساز دولتها میدانند؛ بهگونهای که میگویند شما با تأمین کردن نیاز قشر فرودست سبب میشوید تا صدای اعتراض مردم در نیاید و یا شنیده نشود. من بهشخصه انتقاد فوق را قبول ندارم؛ چراکه انفاق جزئی از وظیفه و مسئولیت اجتماعی ما شهروندان است.
برای مطالعه:
اگر بخواهید بهعنوان یک سیاستگذار پیشنهادهایی را برای بهبود فضای خیرخواهی در ایران ارائه دهید، آن پیشنهادها چه خواهند بود؟
نگرش مسئولین و نظارت بر خیریهها را در دستور کار قرار داده و تغییراتی بنیادین در شیوهی آن ایجاد میکنم. خیریه بازوی حکومت جهت رسیدگی به اهدافشان است، باید همراه با نظارتی که ایجاد میشود نگرش مثبتی نسبت به آن ایجاد شود و ترس و واهمهای از آن وجود نداشته باشد. تغییر دولتها بهطور خاص در خیریهی باران تأثیر خاصی نداشته است. خیریهی باران سیاسی نبوده و نیست.
در بیرون از مؤسسه، اعضا میتوانند نگرش سیاسی خود را داشته باشند؛ اما بحثهای سیاسی به داخل مؤسسه نباید راه پیدا کند؛ چراکه مؤسسه برای رسیدن به اهداف خو،د که دستگیری از اقشار فرودست جامعه است، باید راه خود را به پیش ببرد. خیریهی باران ارتباطات مناسب و خوبی با نهادهای دولتی دارد و مسئله و مشکلات خاصی پیش روی ما قرار نگرفته است.
باید بگویم نباید بگذاریم هیچ خیریهای سیاسی شود؛ مؤسسه باران نیز از این قاعده مستثنی نیست. به لطف خدا باید بگویم مراکز دولتی ضعفی در باران ندیدهاند و نقد و تنگ کردن عرصهی فعالیت را نیز پیش روی باران قرار ندادهاند.
ارسال نظر