مدرسه خیریه خانواده لیلی دانشگاه ایندیانا به رشد خیریه برای پیشرفت جهان از طریق آموزش و توانمندسازی دانشآموزان و متخصصان اختصاص داده شده تا به نوآوران و رهبرانی تبدیل شوند که تغییر مثبت و پایدار ایجاد کنند.
این مدرسه رویکردی جامع به امور خیریه را از طریق تحقیقات دانشگاهی و برنامههای بینالمللی خود و از طریق مدرسهی جذب سرمایه، موسسه لِیک در مورد ایمان و بخشش، موسسه خانواده مِیز در مورد خیریههای گوناگون و موسسه خیریه زنان، به کار میگیرد. برای اطلاعات بیشتر به https://philanthropy.iupui.edu مراجعه کنید.
تیم پروژهی مدرسه خیریه خانواده لیلی
تحلیلی که در این جا ارائه شده با کار افراد مختلفی فراهم شده است؛ از جمله تیم پروژهی مدرسه خیریه خانواده لیلی دانشگاه ایندیانا:
اونا. او. اوسیلی؛ دکترا، دانشیار برای تحقیقات و برنامههای بین المللی.
کرسی افرویمسون در بشردوستی; همکار دین، موسسه خانواده میز در زمینه متنوع بشردوستی
شیوان شرستا؛ دانشیار پژوهشی مدعو
تونی ویویانو؛ دستیار دانشجوی تحصیلات تکمیلی
زویا بارکر؛ دستیار دانشجوی تحصیلات تکمیلی
ساشا زرینز؛ دانشجوی دکترای مطالعات بشردوستانه
آدرین دیویس کالوژیر؛ مدیر امور عمومی
محیط بخشنده؛ یک کتابشناسی حاشیه نویسی شده
تحقیق ارائه شده در این کتابشناسی حاشیه نویسی شده 5 مضمون کلیدی را که بر بخشش خیریه تاثیر میگذارند، توصیف و بر آنها تمرکز میکند:
- درک اجتماع
- اعتماد
- اطلاعات و انتخاب
- شکل گیری عادت
- بخشندگی از طریق فناوری و اخبار
ما هر کدام از این مضمونها را در مجموعههای محیط بخشنده بررسی و آزمون میکنیم تا بفهمیم چگونه ایدهها و رفتارهای بخشندگی اجتماعی که در مضمونهای بالا ارائه شدند، بر مشارکت و تصمیمها در بخشندگی خیریه تاثیر میگذارند.
در بخشهای قبلی مضمونهای درک اجتماع، اعتماد و اطلاعات و انتخاب را بررسی کردیم در این بخش به بررسی مضمون شکل گیری عادت میپردازیم.
تاثیر شکلگیری عادت در مشارکت مالی نیکوکاران
بسیاری مقالات در مورد شکلگیری عادت به احتمال بخشندگی دوم را بر اساس تعاملات پس از اهدای اول بررسی کردند. شواهد واضحی وجود دارد که نشان میدهد به احتمال زیادی افراد وقتی از آنها به طور مشابه در سال اول در خواست کمک میشود،به میزانی مشابهی اهدا کنند.
چند مطالعه نشان می دهند که چگونه تکرار در کمکهای مالی میتواند هزینههای درخواست کمک را در طول زمان کاهش دهد. این نتیجهی هزینههای کمتر حفظ اهداکننده به خاطر افزایش اهدای آنها در طول عمرشان در رابطه با هزینههای درخواست است، به خصوص اگه سالانه اهدا میکنند.
در حالی که هزینه به دست آوردن یک اهداکننده جدید بیشتر است، انگیزه ها و ملاحظات دیگری وجود دارد که اهداکنندگان برای ارزیابی تصمیم خود برای اهدا در زمان خاص در نظر میگیرند.
همچنین تحقیقاتی در رابطه با شکلگیری عادت وجود دارد که علاوه بر آوازهی سازمان، دیدگاههای تربیتی و مذهبی افراد را بررسی میکند.
این ملاحظات گرایش دارند که شکلگیری عادت را به اهداکنندگانی نسبت دهند که در خانوادههایی بزرگ شدهاند که در آن بخشندگیهای خیریه مورد بحث و بیان قرار گرفته است و به ویژه مذهبیتر بودهاند. این امر زمانی مشهود است که به اهداکنندگان نوعدوست نگاه کنیم؛ زیرا تحقیقات موجود نشان میدهد که اهداکنندگان نوعدوست مقادیر بیشتری را به تعداد کمتری از سازمآنها اهدا میکنند، در مقابل اهداکنندگانی که مقادیر کمتری به تعداد بیشتری از سازمانها اهدا میکنند، معمولاً از روی برانگیختگی و واکنش احساسی اهدا میکنند.
یافتهای جالب توجه این است که وقتی به اهداکنندگان غیر فعال و قدیمی اطلاعات اهداکنندگان دیگر داده میشود، وسوسه میشوند که به میزان بیشتر و در دفعات بیشتر کمک مالی اهدا کنند. علاوه بر بازاریابی، تطبیق کمپینهای هدیه راه دیگری برای «جذب مجدد» اهداکنندگان قدیمی است. شواهدی در دست است که اگر بازاریابی به درستی اعمال گردد، میتواند عواطف را برانگیزد و اهداکننده و ذینفع را به یکدیگر نزدیک سازد.
برای مطالعه :
آزمایشات میدانی درباره فاصله زمانی بین کمکها در نیکوکاران
این مقاله به بررسی روند رفتار اهداکننده موقع درخواست دوم میپردازد. مولفان به این میپردازند که آیا درخواست دوم باعث میشود یک اهداکنندهی بالقوه روی برگرداند یا اهدا را در طول زمان افزایش میدهد. مولفان به دنبال این هستند که بگویند تکرار در اهدا به شدت با شکلگیری عادت در ارتباط است و این که کمکهای مالی به یک امر خیریهی مشابه در طول زمان به عنوان جایگزین عمل میکند.
پیمایش برای این آزمایش با استفاده از دادههای بخشندگیها به خانه اپرای آلمان انجام شد. آنها کشف کردند که 455 فرد اهدا کردهاند که به نرخ پاسخ 1.27% منجر شده است. 9221 فرد نامهای ثانویه دریافت کردهاند و از میان آنها 367 نفر اهدای دومی داشته اند که به نرخ پاسخ 4% منجر شده است. آنها همچنین دریافتند که درآمد سالانه 87٪ افزایش یافته است.
بر اساس این یافتههای اولیه در یک کمپین جدید جمعآوری سرمایه، احتمال درخواستهای آینده، احتمال بخشندگی را کاهش میدهد. با این حال چنان که درخواست تمدید نشان می دهد که اهدا با سال قبل سازگار است، شواهدی مبنی بر شکلگیری عادت بخشندگی وجود دارد.
مطالعات میدانی درباره نوعدوستی و انتخاب زمان کمک مالی
این مقاله به دو درخواست از سوی سازمان میپردازد و از اهداکنندگان میخواهد که اهدای خود را یک الی دو ماه پس از اهدای اولیه بیشتر کنند. این تحقیق طبق برنامهی عادی زمانی درخواستهای سازمان انجام شد.
همچنین این مطالعه به این میپردازد که چگونه انتخابهای بین زمانی بر رفتار نوعدوستانه تاثیر میگذارد. از نتایج درخواستها، محققان دریافتند که یک گروه پس از دورهای 12 ماهه و گروه دیگر پس از 6 ماه اهدای خود را افزایش دادند.
این نتایج که میگویند 96 درصد اهداکنندگان با مقادیر کمک تکرار شونده به کار خود ادامه میدهند، نرخ بسیار کمی از لغو کردن را در میان هر دو گروه نشان میدهد.
آنها همچنین دریافتند که کمتر از 1٪ از اهداکنندگان مقدار اهدای خود را کاهش دادند، در حالی که تقریباً 3٪ از اهداکنندگان ترجیح دادند اهدای خود را افزایش دهند. زنان به فاصله زمانی طولانیتری بین هدیه اولیه و درخواست یک هدیه ماهانه بهتر پاسخ میدهند، در حالی که مردان رویکرد فوریتر را ترجیح میدهند.
متخصصین در بخش غیرانتفاعی میتوانند به اهداکنندگان این گزینه را بدهند که به میزانی تکراری اهدا کنند و در هر زمانی که خواستند آن را لغو کنند؛ این کار درآمد کلی را افزایش میدهد در حالی که هزینهها کاهش میدهد. این تحقیق اظهار میکند که انتخاب زمانی بر رفتار نوعدوستانه تاثیر میگذارد.
بودجه نوعدوستی؛ بررسی رفتار و تشویق به نیکوکاری
این مقاله رفتار نوعدوستانه را در رابطه با عوامل متعدد بررسی میکند و به علت و معلولهای متفاوت میپردازد. عاملی شخصی در سخاوتمندی نیز مورد بحث قرار گرفته که میگوید شخصی که بیشتر کمک مالی اهدا میکند، نسبت به همالان خود سخاوتمند تر به نظر میرسد که به جایگاه اجتماعی که میتواند به دست بیاید مرتبط است.
از طرفی، ارائه مزایای ویژه به اهداکنندگان ممکن است به نوبه خود باعث ایجاد احساس خودخواهی در آنها و منجر به کاهش اهدای آنها شود. مولفان اشاره میکنند که تنها کمک مالی مطلقا نوعدوستانه آن کمکی است که به صورت ناشناس اهدا شده باشد. نویسندگان بیان میکنند که بودجه نوعدوستی تمام کمکها را فارغ از انگیزههای اهداکننده در بر میگیرد.
بودجه نوع دوستی فراتر از هدایای پولی است و شامل ساعات کار داوطلبانه، اهدای خون و اعضای بدن، هدایای نوع و آوازه و... نیز میشود. در حالی که اندازهگیری این موارد بسیار دشوار است، راههایی برای بررسی مبادلات ایجاد شده جهت دریافت معنی واقعی نوعدوستی وجود دارد.
تحقیقات نشان می دهد که افزایش اعطای کمک به یک سازمان منجر به افزایش اعطای کمک به سازمان های دیگر می شود. این امر به ویژه در مواقع فاجعه و بحران مشهود است.
تحقیقات کنونی همچنین نشان میدهد که وقتی اهداکننده نوعی از اهدا ، برای مثال، زمان، را افزایش میدهد آنگاه این با افزایش مقدار پول اهدایی نیز همبستگی خواهد داشت. لکن، به دلیل سایر عوامل تأثیرگذار مانند کسر مالیات خیریه، این همبستگی آسان نیست.
دادههای تحقیقاتی همچنین نشان میدهد که دادن هدایای بزرگتر امروز باعث کاهش اهدای کمک مالی در آینده نمیشود.
این مورد به خصوص هنگامی مشهود است که توجه را از کمک مالی به دیگر موارد اهدا مانند اهدای خون جلب کنیم. این ثابت میکند که شکلگیری عادت بخشندگی در سالهای جوانی تا سالهای بعدی فرد ادامه و گسترش مییابد.
به طور کلی اگر بودجهی نوعدوستی عددی ثابت باشد یا به اندازه کمک مالی انعطافپذیر باشد، دادهها مختلط و غیرقاطع خواهند بود.
تاثیر اطلاعات اجتماعی بر رفتار نیکوکاران سابق
این مقاله با استفاده از دادههایی از یک درخواست مستقیم ایمیلی که طی یک کمپین جذب سرمایه به طور منظم ارسال میشد به دادههایی میپردازد که در مورد اهداکنندگانی است که خیلی وقت است اهدایی انجام ندادهاند.
این کمپین توسط یک سازمان غیرانتفاعی مربوط به سلامت در ایالات متحده آمریکا اجرا شده بود. این مطالعه بر این متمرکز است که چگونه اهداکنندگان به اطلاعات اجتماعی بر اساس مقدار اهدای یک فرد دیگر واکنش نشان میدهند.
با استفاده از این روش، سازمان میتوانست میانگین مقدار اهدا شده توسط اهداکنندگان قدیمی که خیلی وقت است اهدا نکردهاند را تا 37 درصد افزایش دهد. در بیشتر موارد، حجم زیادی از ادبیات موجود در مورد رفتارها و الگوهای اهدایی اهداکنندگان سابق وجود ندارد.
همچنین شواهدی وجود دارد که نشان میدهد اعلام یا انتشار کمکها انگیزهای برای «به حساب آمدن» ایجاد میکند که به حفظ بازگشت اهداکنندگان کمک میکند و تعداد اهداکنندگان قدیمی که خیلی وقت است اهدا نکردهاند را کاهش میدهد.
برای این مطالعه، جامعه نمونه شامل 15166 اهداکننده قدیمی بود که کمتر از 100 دلار اهدا کرده بودند. نامههای درخواستی 7 بار در طول 4 هفته ارسال شد. اهداکنندگان به هر کدام از موجهای درخواست از ایمیلهای موج درخواست بعدی حذف میشدند.
کمپین ایمیلی کلی با یک چالش اهدا متناظر بود که به ازای هر دلار اهدایی را با دو دلار منطبق میکرد. از 15166 نفر در این مطالعه، تنها 55 نفر به این سازمان کمک مالی کردند. این نرخ پاسخ 0.36% را نشان میدهد که کمتر از نرخ پاسخ 2 تا 5% است که سازمان معمولاً دریافت میکرد.
وقتی که مقادیر کم هدیه قبلی همراه با اهدای متناقض آنها را مشاهده میکنیم، این تعجبآور نیست. همهی اهداکنندگان در این کمپین تحقیقی در 3 موج از میان 7 موج آمدند. به طور کلی، میتوان تعیین کرد که اطلاعات اجتماعی بر احتمال دوباره فعال شدن اهداکنندهای که مدتهاست اهدا نکرده تاثیر میگذارد.
تاثیر هیجانات بر روی کمکهای مالی خیّرین
تحقیقات در این مطالعه حول این ایده انجام گرفته که آنهایی که بر اساس رفتار نوعدوستانه کمک مالی اهدا میکنند، به سازمانهایی اندک مبالغی زیاد خواهند پرداخت، در حالی که آنهایی که به دلیل نور گرمای درون اهدا میکنند پول کمتری را به سازمانهای زیاد اهدا میکنند.
همچنین اعتقاد بر این است که آنهایی که بر اساس نوعدوستی کمک مالی اهدا میکنند، بر خلاف آنهایی که بر اساس جذابیت عاطفی نور گرمای درون اهدا میکنند، برای سازمآنهایی که به طور موثری ماموریت خود را ترویج میکنند، مطلوبتر هستند. این مطالعه در دو موج و در همکاری با موسسهی رهایی از گرسنگی انجام شد.
یک گروه درخواستی عاطفی با اطلاعاتی در مورد ذینفعی خاص دریافت کرد، در حالی که گروه دیگر درخواستی عاطفی دریافت کرد که شامل اطلاعاتی در مورد یک تحقیق علمی بود. این تحقیق بر اساس مقدار اهدا است، زیرا هدایای کوچکتر به طور معمولی داده میشود؛ در حالی که هدایای بزرگتر به طور کلی بیشتر بر اساس اثربخشی سازمانی است.
این تحقیق در دو دور و در قالب درخواستهای برنامهریزی شدهی منظم انجام شد. دور اول به اهدا کنندگانی پرداخت که بیشتر یا برابر با 100 دلار اهدا کردند و دور دوم به اهداکنندگانی پرداخت که یک تا 99/99 دلار در سال گذشته پرداخته بودند. موج اول برای 16000 فرد و موج دوم برای 17000 نفر ارسال شد. هر موج به یه گروه تقریبا مساوی تقسیم شد.
نتایج کلی از این مطالعه نشان دادند که اهداکنندگانی که مقادیر کمتری اهدا میکردند، بیشتر از روی هیجانات کمک مالی اهدا میکردند، در حالی که اهداکنندگانی که مبالغ بیشتری اهدا میکردند، اهداهایشان بیشتر نوعدوستانه بود و بر تضمین ارائه خدمات مؤثر و اثربخشی بیشتر اهدای خود متمرکز بودند.
ایجاد روابط نیکوکاران؛ نقش وسعت کمکها
این مقاله بر چگونگی شباهت بازگشت مشتری و بازگشت اهداکننده پرتو میافکند و در مورد این بحث میکند که چگونه میتوان از راهبردهای اکتساب و حفظ برای تأثیرگذاری بر بخشندگی مکرر استفاده کرد. این مقاله همچنین اشاره میکند که چگونه اجازه دادن به اهداکنندگان برای تعیین اهدای خود به امور خیریهی خاص و دستورالعملهای سازمانی به افزایش مبلغ اهدای آنان کمک میکند.
محققان همچنین به دنبال درک چگونگی تغییر کمکهای مالی بر اساس استفاده از بازاریابی استراتژیک و بازاریابی هدفگیری شده هستند.
اساسا اهداکنندگان تمایل دارند به سازمانهایی کمک مالی اهدا کنند که با آنها ارتباط دارند. همچنین اهداکنندگان توسط عوامل خارجی مانند کمپینهای بازاریابی و تبلیغات شفاهی از محافل اجتماعی برای اهدا انگیزه میگیرند. دادههای یک بنیاد دانشگاهی برای مشاهده همبستگی بالا میان تنوع اهدایی و اهدای مورد انتظار استفاده شد.
یک مطالعهی میدانی این فرضیه را آزمون کرد که چگونه بازاریابی میتواند برای هدایت کردن اهدا به سوی ابتکارات متعدد سودمند واقع شود؟
این مطالعه یک نمونه تصادفی متشکل از 1200 فارغ التحصیل از مدرسه بازرگانی را انتخاب کرد که بر اساس کمک های مالی قبلی و نوع مدرک آنها به 4 گروه تقسیم شدند.
این مطالعه نشان داد که با تشویق اهداکنندگان به اهدا به ابتکارات متعدد، میتوان میزان اهدا و تعداد کلی اهداکنندگان را افزایش داد.
بیشتر بخوانید :
بررسی تاثیر تصمیمات بر کمک مالی به خیریهها
این تحقیق از داده های طولی استفاده می کند تا چگونگی تأثیر تصمیمات اهدایی قبلی بر تصمیمات آینده را بررسی کند.
مولفان از مطالعهای بر روی اهداکنندگان واقعی و کمکهای مالی آنها، شامل 20000 فرد و تصمیمات اهدایی آنها در یک دوره 10 ماهه که مجموعا به 300000 میرسید، استفاده کردند.
به این افراد مبالغی پرداخت شده بود تا در پیمایش شرکت کنند و این انتخاب به آنها داده شد تا پول را نگه دارند یا به فهرستی از کارهای خیریه اهدا کنند.
آنها کشف کردند که صفات شخصیتی و طمع نمیتواند رفتار فرد را پیشبینی کند، اما وقتی که داده ها بر اساس ویژگیهای جمعیت شناختیی ساده ترکیب شدند.
این مطالعه نشان داد که لیبرالها و کسانی که دو برابر بیشتر از درآمد معمولی درآمد دارند، به احتمال زیاد اهداکننده هستند. آنها همچنین دریافتند که زنان بیشتر اهداکننده هستند و افراد مسنتر به احتمال زیاد حافظ درآمد هستند.
عادت به کمک مالی به خیریهها
مولف این مقاله از اطلاعات اهداکنندگان از یک دانشگاه ناشناس استفاده کرده تا پیشبینی برای عادتهای تشکیل شده از طریق کنش اهدا و مقدار اهدا ایجاد کند. اهداکنندگان به عنوان اهداکنندهی جوان و پیر بر اساس تاریخ فارغالتحصیلی و تجمعات کلاسی دسته بندی شدند.
این اطلاعات همچنین شامل بسیاری از اطلاعات جمعیت شناختی مانند فعالیتهای اصلی و جزئی، خارج از برنامه و مشارکت در ورزشهای دانشگاهی و کنفرانس در طول دوره کارشناسی خود میشد. این مجموعه از داده شامل اطلاعات 7113 پرونده فارغ التحصیل میشد. 71.3 درصد از فارغ التحصیلان از بیستمین سال پس از فارغ التحصیلی خود با میانگین هدیه کمی بیش از 2000 دلار هدیه دادند.
80٪ از 7113 فارغ التحصیل در طول 5 سال اول پس از فارغ التحصیلی هدیه دادند که 26٪ در هر یک از این 5 سال اهدا کردند و میانگین مبلغ اهدایی در بین اهداکنندگان جوان 50 دلار بود. کسانی که به عنوان فارغ التحصیلان جوان شرکت کرده بودند و در سالهای بعد به اهدا ادامه دادند تقریباً 94٪ بودند.
حتی زمانی که این مطالعه عواملی مانند عملکرد تیم ورزشی برای دانشجویان ورزشکار، رهبری دانشگاه و انتخاب هم اتاقی را مورد بررسی قرار داد، یک همبستگی بین تمایل و بخشندگی مشاهده شد. این نتایج از این ایده پشتیبانی میکرد که اهدا در سن جوان بر اهدا در سالهای بعدی در زندگی تاثیر میگذارد.
بررسی نقش بازاریابی در جذب و حفظ نیکوکاران
این مطالعه به اهداکنندگان یک سازمان حمایت مالی از کودکان و به این موضوع میپردازد که چگونه میتوان از بازاریابی برای افزایش حفظ اهداکنندگان و به دست آوردن اهداکنندگان جدید استفاده کرد. این تحقیق از طریق مصاحبه با اهداکنندگان حامی کودکان انجام شد.
از طریق مصاحبهها کشف شد که روابط معناداری بین اهداکنندگان و کودکانی که حمایت مالی کردهاند، ایجاد میشود. اهداکنندگان نیز احساس شادی را تجربه و خاطرنشان کردند که برای رسیدن به این احساس شادی باید حاضر باشند از زمان و هزینه صرف نظر کنند.
به طور کلی این مطالعه کشف کرد که حامیان مالی با کودکانی که حمایت مالی میکنند رابطه معناداری ایجاد میکنند و مایلند زمان و هزینه خود را برای این کار صرف کنند. علاوه بر این، اهداکنندگان همچنین به دنبال کمک به کودکانی هستند که زمینهی درک شده مشابهی مانند ملیت مشابه برای خود دارند.
این نشاندهندهی این حقیقت در مورد آنهاست که از گناه به خاطر توقف اهدا پرهیز میکنند و به به دلیل نگاه کردن به کودکان به عنوان خانواده. این رابطه نیاز دارند.
بررسی رفتار نوعدوستانه در سنین جوانی و بالاتر
این مقاله تحقیقات در مورد شکلگیری عادت و نتایج اقتصادسنجی را تحلیل میکند که منجر به تعیین این که آیا رفتار نوعدوستانه در سنین جوانی پیشبینی کنندهی رفتار نوعدوستانه در سنین بالاتر است یا خیر میشود. دادهها از پیمایش بخشهای مستقل کار داوطلبانه و بخشندگی در ایالات متحده به دست آمد.
این پیمایش شامل سوالات مربوط به کمکهای مالی و زمان است و هر دو سال یک بار از سال 1988 انجام میشود. این تحقیق بر اساس دادههای جمع آوری شده در سال های 1992، 1994، 1996، 1999 و 2001 است. در مجموع، پاسخ های 13630 نفر از پاسخدهندگان بررسی شد.
بر اساس دادهها مشخص شد که 69 درصد در سال قبل اهدا کردهاند و 37 درصد از پاسخدهندگان به طور متوسط 23.4 ساعت در ماه قبل داوطلب بودهاند. 50 درصد از پاسخ دهندگان اظهار داشتند که در دوران کودکی خود حداقل یکی از والدین خود را در فعالیتهای داوطلبانه دیدهاند.
یافتههای حاصل از دادههای جمعآوریشده نشان داد که اهدای کمک مالی به مرور زمان افزایش مییابد ولی اوج فعالیت داوطبانه تا سن 30 سال به نظر میرسد. آنها همچنین دریافتند که مردان کمتر از زنان به کارهای داوطلبانه میپردازند. علاوه بر این، مشخص شد که کار کردن منجر به افزایش میزان داوطلبی و کاهش نرخ اهدا میشود.
مولفان دریافتند افرادی که در سنین جوانی خود به جمعآوری کمک مالی پرداختهاند، 3.1 درصد بیشتر احتمال دارد که با افزایش میانگین 122 دلار در سنین بزرگسالی خود کمک مالی کنند. آنهایی که در سالهای جوانی خود کار داوطلانه کرده بودند8 درصد بیشتر احتمال داشت که به عنوان بزرگسال نیز با میانگین افزایش میزان اهدا به مقدار 329 دلار بخشندگی کنند.
افرادی از یک خانوارهایی که سرپرستهای آن کار داوطلبانه کرده بودند، افزایشی در میزان اهدا را تجربه میکردند که 217 دلار بیشتر از حد میانگین بود. به طور کلی، ثابت شده است که مشارکت در رفتار نوع دوستانه در دوران کودکی، احتمال داوطلب شدن و اهدا را در بزرگسالی بسیار افزایش میدهد.
ارزیابی میزان بازگشت نیکوکاران
نویسنده در این مقاله ادبیات مربوط به حوزهی انتفاعی و غیرانتفاعی را در رابطه با استراتژیهای بازاریابی برای ارزیابی میزان بازگشت اهداکننده و نرخ فرسایش بررسی میکند. این مرور ادبیات به عواملی میپردازد که بر اساس عوامل محرک وفاداری بر قطع اهدای اهداکننده تأثیر میگذارند. از جمله:
- رضایت،
- شناسایی،
- تعهد،
- اعتماد،
نویسنده همچنین به محرکهایی می پردازد که بر اهدا، موقعیت، تأثیرات و واکنشها تأثیر میگذارند. بخش آخر به عوامل تعیینکنندهی ارزشی میپردازد که بر بخشندگی تأثیر میگذارند. وی اشاره میکند که سازمآنها باید به مزایای بلندمدت وفاداری اهداکنندگان و اینکه چنین کاری چگونه میتواند کمکهای بلندمدت به سازمان را حفظ کند، نگاه کنند.
این مورد به افراد اجازه می دهد تا بر نقاط ضعف شناسایی شده سازمان تمرکز کرده و آنها را بهبود بخشند. مولفان پیشنهاد میکنند که یک سازمان باید به پیامرسانی پایدار و همراستا با ارزشهای سازمان دست یابد و آن را با این که چگونه اهداکننده میتواند تاثیر بگذارد پیوند دهند.
سازمانها باید با آگاهی از موقعیتها و انگیزههایی که قبلاً ذکر شد، به دنبال ایجاد اعتماد با اهداکنندگان خود باشند. شفاف بودن در مورد عملکرد سازمان ابزار بسیار موثری برای نظارت است.
با برجسته کردن نقش اهداکنندگان در پیشبرد مأموریت سازمان، میتوان اهداکنندگان را به سمت اهدای کمکهای مالی بیشتر سوق داد.
در نهایت اگر یک سازمان میخواد روابطش را پیشرفت دهد و معنایی از وفاداری و اعتماد بیافریند باید تماس دائمی برای درخواست کمک مالی داشته باشد، در حالی که همچنین اهداکننده را قادر میسازد تا به ایدهآلهای خود عمل کند.
بررسی راههای بخشندگی با استفاده از فناوری و اخبار (قسمت چهارم)
ارسال نظر