در رشته مصاحبه‌های محیط خیرخواهی به سراغ مدیران مؤسسات نیکوکاری و مسئولان خیریه‌ها رفته‌ایم. این بار بناست تا به گفت‌وگو با جناب آقای علیرضا آتشک مدیرعامل مؤسسه نیکوکاری رعدالغدیر بپردازیم. در ادامه با اطلس خیر ایران همراه باشید و متن این مصاحبه را در خصوص وضعیت خیرخواهی ایران بخوانیم.

برای اولین سؤال می‌­خواستم در مورد محیط خیرخواهی ایران بپرسم. اینکه تأثیر عوامل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و قانونی را بر محیط خیرخواهی ایران چگونه می­‌بینید؟

ما در جامعه با سه بخش مواجه هستیم. بخش اول حاکمیت و دولت که با استفاده از زور سعی بر کنترل امور دارد. بخش دوم بخش خصوصی است که ذاتی سودمحور دارد. بخش سوم نیز سندیکاها، ارگان‌­های احزاب، سازمان­‌های مردم ­نهاد و به ­طور کلی بخش مدنی است.

از نظر من هیچ کشوری توسعه پیدا نمی­‌کند، مگر اینکه جامعه مدنی بالغی داشته باشد. چشم­ اندازی که در حال حاضر وجود دارد این است که ما بر اساس شاخص‌های جهانی از نظر فردی در کار خیر بسیار موفق هستیم. 

در کار خیر جمعی، چشم­ انداز کار خیر ساختارمند را چندان خوب نمی‌­بینم. اما در حالت کلی این محیط را رو به رشد می‌­بینم اما بین مؤسسه خیریۀ غیرنظاممند تا یک مؤسسه خیریه مرجع ترویج‌گری که در سیاست­‌های قانون­‌گذاری نقش داشته باشد و به بلوغ سازمانی رسیده باشد، فاصله زیادی است. 

بیشتر بخوانید:

معرفی کامل موسسه نیکوکاری رعد الغدیر

از نظر شما فضای نیکوکاری ایران با چه چالش‌­هایی مواجه است؟

اولین چالش در بُعد حامیان است. اینکه همچنان یک نگاه سنتی به امور خیریه دارند. به­‌طور مثال اگر به یک خیر بگوییم به صد بسته ارزاق برای مددجویان احتیاج داریم، برایشان جالب‌­تر است تا اینکه بگوییم تجهیزاتی برای مددجویان فراهم کنید تا توانمندی بیشتری به­‌دست آورند و از پوشش حمایتی خارج شوند. در واقع به­‌جای ماهی دادن باید فرهنگ ماهی‌گیری را به آنان آموخت. 

دومین چالش در سطح مددجویان است. متأسفانه به یک فرهنگ حمایتی عادت کرده ­اند. یارانه­‌ای که بهزیستی پرداخت می­کند، یارانه‌­ی معیشتی که ما پرداخت می­‌کنیم باعث می­‌شود حس توانمندی، عزت‌­نفس و آزادی­‌خواهی تحت ­شعاع چنین حمایت­‌هایی قرار بگیرد و همواره در چرخه‌­ای، این آسیب‌­های اجتماعی را بازتولید کنیم.

بُعد سوم به حاکمیت مربوط می­شود. اینکه حاکمیت باید به سازمان‌­های مردم­‌نهاد اعتماد داشته باشد و به این باور برسد که سازمان­‌های مردم­نهاد از بازوهای مهم حاکمیت هستند. 

یک چالش بزرگتری هم داریم که در مورد خود سازمان‌­های مردم­‌نهاد است. سازمان‌­های مردم‌­نهاد قبل از هرچیزی باید شفافیت داشته باشند که بتواند به اعتمادسازی منجر شود. نکته دوم اینکه سازمان‌­های مردم­‌نهاد نتوانستند باهم تقسیم منابع کنند. در نهایت به­‌جای همکاری ما شاهد رقابتی­‌شدن سازمان­‌ها هستیم. 

معلولیت

اگر بخواهیم یک بازه­­ زمانی 5 ساله را در نظر بگیریم، از نظر شما این فضای خیرخواهی دستخوش چه تغییراتی شده است؟

­­چالش‌­هایی که در چند سال اخیر وجود داشته است باعث شده که مردم، خیرین و حامیان به این نتیجه برسند که تا به چه زمانی به امید تغییر شرایط، به خیریه‌­ها پول بپردازیم؟ تا به کی کمک‌­های بلاعوض داشته باشیم و بازخوردی نبینیم؟

مجموع این موارد باعث شد روش‌­های نوینی جایگزین شود. ما در جذب مشارکت حدود 18 روش تأمین منابع داریم. از توزیع صندوق خیریه گرفته تا وجوهات شرعیه, اما با فشارهایی که اخیراً کرونا ایجاد کرده است کمک‌­های سنتی پررنگ شده و سه مسئله دیگر جایگزین شده است.

  1. اول مسئولیت اجتماعی سازمان‌­ها
  2. دوم بحث انجام پروژه­‌های مشترک بین سازمان‌­های مردم‌­نهاد و بخش خصوصی و دولت
  3. سوم هم کارآفرینی اجتماعی

این سه موضوع از خروجی‌­های چالش‌­هایی بوده که در این سال­‌ها داشتیم. در واقع استفاده از این روش­‌های نوین باعث می­‌شود که اگر یک سازمان سالی 15 میلیارد تومان آورده مالی دارد، 20 درصد آن را تجدید­پذیر کنند تا هم به مددجویان رسیدگی کرده­ باشند و هم یک سرمایه­‌گذاری کرده باشند.

برای مطالعه:

داده‌های طلایی از بخشش آنلاین کنیا

باتوجه به توضیحی که در مورد چالش‌­های چند سال اخیر داشتید، به نظر شما در 5 سال آینده فضای خیرخواهی در چه موقعیتی خواهد بود؟

اگر بخواهم کمی مصداقی صحبت کنم باید بگویم که با توجه به شکل‌­گرفتن سازمان‌­هایی مانند آلاء که بحث مدیریت دانش خیر را در پیش گرفتند و یا سازمانی مانند رساء که در حوزه آموزش نوین مدیریت سازمان­‌های مردم­‌نهاد فعالیت می­‌کنند، می‌­توان گفت که جای امیدواری بیشتری است.

من فکر می­‌کنم ظرف پنج سال آینده، اگر سازمان‌­های خیریه سطوح بلوغ را طی نکنند، تبیدل به سمن نشوند و کارآفرینی اجتماعی را مدنظر قرار ندهند، اصلاً جایگاهی به­‌دست نخواهند آورد. چراکه مردم دیگر از روی ترحم کمک نمی­کنند و از روی آگاهی به سراغ چنین فعالیت‌­هایی می­‌‍آیند و باید به آنها گزارش داد و ساختار درستی داشت.

کمک به توان یابان

فکر می­کنید برای جذب مردم به فعالیت‌­های کارآفرینی چه اقداماتی می‌­توان انجام داد؟

ما همیشه سعی کردیم تا مردم را با احساسات و عواطف­شان درگیر فعالیت‌­های خیرخواهانه کنیم و از ترحم استفاده کنیم. اما مهم‌­ترین چیز آگاهی ­دادن است. اگر این کمک‌­ها با آگاهی صورت بگیرد، آسیب‌­های ­اجتماعی نیز ریشه­‌ای حل می‌­شوند. اگر یک حامی آگاهی بیشتری نسبت به کار خیر پیدا کند یارانه‌­ای که می­دهد به جای اینکه یک بار صرف یک وعده غذایی مددجو شود، می­تواند به توانمندی او منجر شود، او هم می­پذیرد و این‌گونه با آگاهی می­توان مددجویان زیادی را پوشش حمایتی خارج کرد تا روی پای خودشان بایستند.

ما در نظر داریم تا هر پنج سال این پژوهش را تکرار کنیم و به طور تصادفی شروع کار ما با تغییر دولت و قوه مجریه همراه شد. عملکرد دولت­‌هایمتفاوت را در زمینه کار خیر چگونه می­بینید؟

باتوجه به نگاه‌­هایی که دارند، عملکرد آنها نیز متفاوت می­شود. من در بُعد سیاسی نظری ندارم، چون سازمان­‌های مردم‌نهاد سیاسی نیستند. اما قطعاً در بُعد اجتماعی تأثیرگذار است. در مورد این دوره به­‌نظر می­رسد کمی فضا بازتر است، با این حال قضاوت زودهنگام در مورد رویکرد دولت جدید خوب نیست و باید کمی منتظر ماند.

در کل مجلس نگاه خوبی به سازمان­‌های مردم­‌نهاد دارد اما نگاه شهرداری چندان پسندیده نیست و همچنان راهکار مقابله با آسیب‌­های اجتماعی را در پیش گرفته است؛ به جای اینکه به حل و بهبود آنها کمک کند. بهزیستی نیز تنها 3 درصد از تمام بودجه‌­اش را به توانمندی اختصاص می­دهد و از این جنبه نیز مورد انتقاد من است. 

خیرخواهی برای ناتوانان

اگر به عنوان یک سیاست­گذار می­خواستید اقداماتی را جهت بهبود فضای خیر و خیرخواهی انجام دهید چه مواردی را لحاظ می­کردید ؟

چهار مسئله مورد نظر من است:

  1. مرجع صدور مجوزها و نظارت را یکی می­کردم. از جمله مشکلاتی که ما داریم این است که ده‌­ها مرجع وجود دارد که هیچ­کدام هم همدیگر را قبول ندارند و این مسئله برای سازمان­‌های مردم‌نهاد خسته کننده است.
  2. در ابتدا برای تأسیس یک سازمان مردم­نهاد شاخص­های شفافیت و عدم پولشویی را تعیین می­کردم در ادامه افرادی که مایل به فعالیت در این گونه سازمان‌­ها هستند باید مورد تایید قرار بگیرند. زمانی که تأیید صورت گرفت من نیز اعتماد کرده و قانون پذیرش هزینه­‌های قابل قبول مالیاتی را تصویب می­کنم. اینکه هیچ­گونه تبعیضی بین سازمان­‌ها وجود نداشته باشد. به طور مثال کهریزک و محک به عنوان هزینه­‌های قابل قبول مالیاتی پذیرفته می‌­شوند اما باقی خیر. یک قانون کلی برای همه تصویب می­‌کردم.
  3. انجام مسئولیت‌­های اجتماعی را به عنوان یک امتیاز قرار می‌­دادم به طور مثال شرکت­‌هایی که در کشور در حال فعالیت هستند هنگام حضور در مناقصه­‌ها و مزایده‌­ها با انجام فعالیت­ در زمینه مسائل اجتماعی نسبت به باقی شرکت­‌هایی که چنین فعالیتی ندارند امتیاز بیشتری بگیرد.
  4. چهارم اینکه حضور افراد در سازمان‌­های مردم نهاد و انجام کار داوطلبانه را به طور نظام‌­مند سازماندهی می‌­کردم به طوری که این افراد که کار داوطلبانه انجام می­‌دهند در زمان سالمندی خود یا نیازمندیشان بتوانند در ازای کار داوطلبانه خود خدمات دریافت کنند.

نقش داده­‌ها و اطلاعات در فضای خیر چگونه است؟ فکر می­کنید اگر سازمانی بخواهد این داده‌­ها را یکدست و یکپارچه در اختیار تمام اکوسیستم خیرخواهی قرار بدهد تا چه اندازه در بهبود فضا مؤثر است؟

بیبینید داده یک تعریف دارد اطلاعات یک تعریف و دانش تعریفی دیگر. اگر این داده‌­ها و اطلاعات نظام‌­مند شود و به یک دانش قابل استفاده تبدیل شود بسیار ارزشمند خواهد بود. از این جهت که بسیاری از دیگر خیریه­‌ها برای شروع یا بهبود فعالیت خود می­‌توانند از این منابع دانشی استفاده کنند.