تجارب گذشته گواه آن است که دولتها به تنهایی نمیتوانند منافع و نیازهای عمومی جامعه را بهطور کامل تأمین کنند و نیاز است که بدنه اجتماعی و همین طور مشارکتهای داوطلبانه مردمی برای این منظور فعال شود.
در حقیقت استفاده از ظرفیتهای عمومی و مشارکت شهروندان به موازات اقدامات دولتی در جوامع توسعهیافته منجر به رفاه و بهبود نسبی در کیفیت زندگی مردم شده و زمینه رشد و شکوفایی فردی و اجتماعی را در جوامع پایهگذاری میکند.
اگرچه در سایر کشورها و ازجمله ایران، بخش خصوصی به موازات دولت در سالهای اخیر حضور و رشد زیادی داشته اما پنهان نیست قواعد حضور در بخش خصوصی در جامعه بر اساس فرمول سود، منافع اقتصادی و عقل حسابگرانه است و این به تنهایی نمیتواند یاریگر دولتها در انجام وظایف محوله باشد؛ و میطلبد بر اساس برترین آموزههای دینی و اعتقادی در ارتباط با نوعدوستی و دیگر مداری، تعاون، همکاری، مشارکت مردم در امور خیریه و داوطلبانه در جامعه رشد و توسعه یابد.
امرخیر و داوطلبانه امری است که برای برخوردار کردن دیگران از اموال شخصی صورت میگیرد که در واقعیت امر نوعی تبدیل ثروت و توزیع مجدد درآمد است؛ تا سطح دسترسی قشر ضعیف و کم برخوردار جامعه به خدمات مطلوب تقویت گردد.
ایران کشوری است با قدمت تاریخی و اجتماعی کهن که بخش قابل توجهی از تاریخ تمدنی آن با اسلام آمیخته شده و در سرتاسر بستر خاکی آن نمادی از اماکن مذهبی و خیرساخت از جمله کتابخانه، مسجد، حسینیه، تکایا، زیارتگاهها و بیمارستانها را شاهد و گواهی به این ادعاست؛ بنابراین با توجه به پشتوانه کهن دینی و فرهنگی، توجه به مشارکت مردم در این امور حائز اهمیت است و میطلبد که مطالعات علمی و پژوهشی گسترده در این موضوعات انجام گیرد.
افزایش بسترسازی برای فعالیتهای داوطلبانه و خیرخواهانه، یکی از پیشنیازهای چنین کنشهایی در جامعه است.
برای مطالعه :
همانطور که بیان شد، نظام اجتماعی و حیات اجتماعی در جامعه بشری به تعاون و مشارکت اعضای آن بستگی دارد و این امر از طریق همیاری مردمی استوار میگردد.
در این راستا، نظام سلامت به عنوان قسمتی از نظام اجتماعی نیازمند مشارکت و همکاری همه مردم است. امروزه سلامت بهعنوان یکی از مؤلفههای توسعه در جوامع بشری به شمار میرود و این شاخص، نشاندهنده میزان دسترسی مردم به خدمات سلامت در حوزههای بهداشتی و درمانی است.
از طرفی، با توجه به محدودیت های منابع مالی دولت ها برای توسعه خدمات بهداتی و درمانی، ضرورت جستجوی منابع دیگری در کنار بودجه دولتی برای توسعه مراکز درمانی و استفاده از ظرفیتهای مردمی را دوچندان کرده است.
در این موضوع یکی از گزینهها، جذب کمکهای داوطلبانه و خیرین بوده است و همواره ساخت، نوسازی و بهسازی، استاندارد کردن، توسعه و تجهیز مراکز درمانی و افزایش سرانه سلامت با جذب مشارکتهای مالی مردمی و خیرین از اولویتهای ضروری است.
لذا جذب این مشارکتها مستلزم تلاش سیستماتیک در جهت تعامل مثبت و اثربخش با خیرینی است که بالقوه، قادر به حمایت از پروژههای سلامت و مراکز درمانی هستند. از این رو موضوع اصلی این پژوهش، مطالعه جامعهشناختی عوامل اثرگذار بر مشارکت خیرین در نظام سلامت ایران است.
اصول اسلام در باب مشارکت اجتماعی
در اسلام اصول فراوانی وجود دارند که کنشگران را به مشارکت اجتماعی دعوت می کند. برخی از این اصول عبارتند از:
1- تعاون و همکاری:
انسان به حکم اجتماعی بودن، در جهت آسایش و تامین آرامش و امنیت خود، به دیگران نیازمند است و همین نیازها او را در جهت تعاون و مشارکت با دیگران ترغیب، تشویق و گاه مجبور میکنند.چنانکه خداوند در آیه 2سوره مائده میفرماید:همواره در راه نیکی و پرهیزگاری با هم تعاون کنید و هرگز در راه گناه و تعدی همکاری ننمایید.
2- مشورت دراسلام:
از مهمترین مسائلی است که اسلام آنرا با دقت و اهمیت خاص مطرح نموده است و در آیات، روایات و تاریخ پیشوایان بزرگ اسلام، جایگاه ویژه ای دارد. همچنین خداوند در آیه 159 سوره آل عمران به پیامبر دستور می دهد که با مسلمانان در امور به مشورت بپردازد.
3- اصل مسوولیت پذیری:
یکی از اصول اجتماعی بنیادین و مورد نظر در دین اسلام، اهتمام مسلمانان و مسوولیت پذیری آنان نسبت به یکدیگر است که از آن به تکامل اجتماعی نیز تعبیر شده است. یعنی مسوولیت و تکالیفی که اعضای جامعه نسبت به همدیگر دارند.
دین از طریق تقویت ارزشها و هنجارهای مهم و مسوول دانستن انسانها در سرنوشت مشترکشان، نقش مهمی در کنترل اجتماعی ایفا می کنند.
همچنین مفهوم مشارکت، قدمتی به درازای تاریخ زندگی بشر دارد که درطول حیات طولانی خود روند تکاملی و دگرگونی را پشت سرگذاشته و به اقتضای شرایط زمانی و مکانی خود تعاریف مختلفی بخود دیده است.
مفهوم مشارکت از دیدگاه فرهنگی، بسترسازی برای مشارکت را بر حسب ایجاد و تغییرات در ساخت هنجاری جامعه و تقویت ارزش ها و هنجارهایی تعریف می کند که مشوق مشارکت اجتماعی است.
دراین حوزه، "موشی" معتقد است مشارکت مردمی تنها با تاسیس نهادهای مشارکتی شکل نمیگیرد، بلکه به ایدئولوژی مشارکتی نیز نیازمند است. در دیدگاه اجتماعی نیز مشارکت، کنش آگاهانه به داوطلبانه برای تحقق هدف ها و منابع عمومی و رفع نیازهاست.
"کالینز" معتقد است مشارکت قبل از آنکه نمود عینی پیدا کند، پدیده ای ذهنی است که باید آن را در افکار، عقاید و رفتار و خلاصه در فرهنگ مردم جستجو کرد.
در نگاه اقتصادی، "جیمز فریزر" نیز مشارکت را با توسل به انگیزه های اقتصادی و مادی مانند برخورداری از سطح رفاه و منابع مادی قابل قبول، عامل کنش تعریف می کند، هرچند که معتقد است فرهنگ نیز ممکن است در آن سهمی داشته باشد.
"گایوتری" نیز برای ایجاد بسترسازی مناسب در جهت مشارکت مردم، حداقل 4شرط عمده را لازم میداند. این شروط عبارتنداز ایدئولوژی مشارکت (بعدهنجاری)، نهادهای مشارکتی (بعدسازمانی)، اطلاعات کافی و امکانات مادی و تخصصی لازم. به عقیده وی، وجود این شروط به نهادینه کردن و ثبت فرایند مشارکت در جامعه منجر می شود.
در معنا شناسی مفهوم خیریه (charity) نیز نوعی پیچیدگی اندیشه نهفته است. این پیچیدگی با بررسی لغات مرتبط با خیریه، در زمان ها و مذهب های مختلف قابل بررسی است.
معنای لغوی خیریه در دیکشنری انگلیسی دو جنبه دارد: جنبه مادی، کمک به افراد نیازمند، جنبه احساسی و فلسفی، عشق به نوع انسان. معنی دوم به احتمال قوی از آرمان و عرف مسیحیت در رابطه با کلمه لاتین (caritors) نشات می گیرد.
یافته های حاصل از این تحقیق موید این امر است که ابعادی از سرمایه اجتماعی انگیزه بخش ،تسهیل کننده و ترغیب کننده خیرین در انجام کنش مشارکتی در امور خیر بوده است.
از جمله اعضای شبکه اجتماعی خیرین و تبلیغات و اطلاع رسانی این امور بصورت های مختلف جهت دهنده بودند. افراد معتقد بودند از وجود سنت عمل خیر در خانواده و اعضای خیر خانواده خود و یا دوستان و همکاران برای عمل خیر تاثیر گرفته اند.
همچنین حمایت اجتماعی به شکل های مختلف خیرین را به مشارکت وا می داشت یا ترغیب می کرد. حمایت های عاطفی که دریافت می کردند آنها را دلگرم می ساخت. حمایت های ابزاری مشارکت شان را تسهیل می کرد و حمایت های اطلاعاتی آنها را ترغیب می کرد که وارد امور خیر در نقاطی که مورد نیاز بود، بشوند. عنصر اجتماعی نیز در قالب اعتماد نهادی اقتصادی و اعتماد نهادی عملکرد تاثیرگذار بود.
در مواردی هم از جمله خلف وعده های متولیان امر، تغییر رویه مداوم سیاست های مدیران دستگاههای متولی و عدم توجه کافی به کیفیت و قیمت تمام شده پروژه های خیریه واگذار شده به دولت، باعث احساس بی اعتمادی و دلسردی خیرین و موسسات خیریه شده بود.
اگر چه عملکردها در دستگاههای مربوطه در مواردی باعث کاهش اعتماد و تعهد اجتماعی خیرین به مشارکت در پروژه های درمانی خیریه شده بود اما به نظر میرسد اعتماد نسبی به این امر هنوز در خیرین وجود دارد و می طلبد که برنامه ریزی جدی در افزایش سرمایه اجتماعی نظام سلامت و مدیران دانشگاههای علوم پزشکی و ستاد وزارت بهداشت صورت گیرد .
بیشتر بخوانید :
بررسی جامعه شناختی کنش مشارکتی خیرین سلامت، نشان از آن دارد که عوامل فرهنگی و اجتماعی چون ایدئولوژی و باورهای دینی، اعتماد و تعهد اجتماعی، ساختارهای مشارکتی، هنجارهای فرهنگی، همدلی و تعلق، اعتماد به کارگزاران، آگاهی اجتماعی، حمایت و رضایتمندی اجتماعی، امنیت اجتماعی، رقابت و احترام، رسانه جمعی و شبکه اجتماعی در انجام کنش مشارکتی خیرین بسیار موثر بوده اند.
عوامل اقتصادی نیز شامل شیوههای نوین دریافت مشارکت مالی، منزلت و طبقه شغلی، مشوقهای مالی، درآمد، پایگاه اقتصادی، امنیت اقتصادی و منابع مادیدر این امر اثرگذار بوده اند.
یکی از بزرگترین گرفتاریهای مدیران سلامت، تأمین منابع مالی است. منابع مالی مورد نیاز بخش سلامت به روشهای مختلفی نظیر مالیات، پرداختهای بیمه اجتماعی، پرداختهای مستقیم و مؤسسات خیریه و خیرین تأمین میشود.
يکي از عناصر مهم در حکمراني خوب، افزايش مشارکتهاي مردمي در اداره امور جامعه است. موضوع کمک به محرومين و فعالیتهای خيرخواهانه ازجمله اين عرصههاست. اهميت اين موضوع تا قدري است که میتوان ادعا کرد حل مسائل ناشی از فقر بدون مشارکت مردمي ممکن نيست.
خیریهها به منزله بازوهای حمایتی برخاسته از جامعه، در تلاشند تا به زعم خود مسائل و مشکلات جامعه را با استفاده از منابع و ذخایر به دست آمده از بخش خصوصی و یا در رایزنی با نهادهای دولتی حل کنند.
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله "مطالعه جامعه شناختی عوامل موثر بر مشارکت خیرین در مراکز درمانی خیریه" نوشته "حمیدرضا اشراقی و رحمت ا... امیر احمدی"، است که در همایش خیر ماندگار شرکت کرده است و در سیویلیکا نیز منتشر شده است.
ارسال نظر