مقاله پیش رو با هدف بررسی ساختیابی، اعتباریابی و سنجش شاخصِ سواد خیریهای آماده شده است. جامعه آماری تحقیق از بین کلیه خیران شهر مشهد و بر اساس لیستهای موجود به شکل تصادفی انتخاب گردیده است.
مدل اولیه تحقیق بر اساس نظریه "رفتار برنامهریزی شده مبتنی بر شکلگیری آن و بر اساس نگرشها و هنجارهای ذهنی" شناسایی شد.
عوامل متعددی مورد بررسی قرار گرفتند و شناسایی شدند که شامل توانمندسازی، مشارکت جویی در امور خیر، نگرش مثبت به امور خیر، تعاملات در امور خیر و آموزش و اطلاعرسانی میباشند. نتیجه تحقیق، اهمیت هر کدام از ابعاد را در شاخص سواد خیریهای بررسی کرده و نشان میدهد که سواد خیریهای میتواند به:
- تقویت جایگاه خیریههای فعال در حوزه حمایتی،
- مشارکت فعال در خیریهها و انجمنهای مختلف حمایتی،
- گسترش برنامههای توانمندسازی،
- پیشگیری موثر از فقر و معضلات آن،
- کمکرسانی صحیح، هدفمند و پیگیرانه جهت به کارگیری درست کمکها و حمایتها توسط مددجویان، کمک نماید.
پیشینه روحیه خیرخواهانه مردم ایران
ایجاد زمینه برای حضور حداکثری جامعه در فعالیتهای خیرخواهانه یکی از دغدغههای مهم فعالان اجتماعی و خیران بوده است. با توجه به اینکه انسانها براساس فطرت اولیه خدادادی خواهان اقدامات خیرخواهانه برای همنوعان خود هستند؛ از این رو میتوان گفت کـه مردم به صورت بالقوه اهل خیر هستند.
مساله اصلی این است که چگونه و از چه راههایی میتوان بالقوه بودن اهل خیر را در بین مردم بالفعل کرد. در واقع از چه طریقی میتوان روحیه خیرخواهانه مردم را برانگیخته کرد تا هم خیرین بالقوه از عمل خیر خود لذت ببرند و هم خیریهها و مراکز حمایتی و توانمندی از سرمایههای مادی و معنوی بیشتری برخوردار شوند.
خیریه در لغت در معنای متعددی از جملـه نیکی و کمک کردن به کار رفته است. همچنـین، charity معـادل انگلیسی برای واژه خیریه است که دارای معنای متعددی از جمله محبت، نوع دوسـتی، احسـان، بخشش، خیریه، مؤسسه خیریه و انجمن خیریه میباشد. راهکار بسیاری از افراد خَیِّر و نیکاندیش برای تبدیل رفتار خیر از حالت بالقوه به بالفعل، راهاندازی مجموعههای خیریه است.
در کشورهای دیگر، سازمانهای خیریه با عناوینی مانند بنیادهای خیریهای و یا مؤسسههای خیریهای شناخته و در برخی کشورها، خیریهها زیرمجموعه یا مترادف مؤسسـههای غیرانتفاعی تلقی میشوند؛ یعنی مؤسسههایی که به قصد کسب منافع مادی مؤسسان یـا اعضـا تشکیل نمیشوند؛ بلکه هدفی غیر از اهداف مالی را دنبال میکنند.
برای مطالعه :
احسان و نیکوکاری مردم ایران پیشینه تاریخی دارد و این نشان از اهتمام مـردم این مرزوبوم به امور خیریه است. تکایا، هیئتهای مذهبی و قهوهخانهها از نهادهای سنتی خیریه همواره نقش اساسی در یاری رساندن به افراد نیازمند داشـتهاند؛ امـا نهادهای خیریه در عصر حاضر در ایران، صندوقهای قرضالحسنه، انجمنها و بنیادهای خیریه، انجمنهـای اسـلامی و نهادهای خیریهای دولتی و نیمه دولتی مانند بنیاد مستضعفان، سازمان بهزیسـتی، کمیتـه امـداد، هلال احمر و... میباشند که شکلهای جدیدتر نهادهای مـدنی هسـتند.
بخشش و کمک به یکدیگر در فرهنگ مردم ایران نهادینه شده است. ایران در سال 2017 از نظر شاخص جهانی بخشش (World Giving Index) در رتبه 29 قرار داشته و با 53 درصد مشارکت مردمی در امور خیریه، رتبه 24 دنیا و با 32 میلیون جمعیت خیر رتبه 10 دنیا را از نظر جمعیت مشارکتکننده در کمکهای خیریه به خود اختصاص داد. بخشش و انجام کارهای خیر برای فرد خَیِّر و جامعه نتایج مثبتی دارد. بخشش و انجام کارهای خیر به کاهش افسردگی، رضایت از زندگی و افزایش امید به زندگی منجر میشود.
یکی از کارهای خیرین؛ خدمات عامالمنفعه است. خیرین برخی از وظایفی که دولتها نمیتوانند یا نمیخواهند مسئولیتش را به عهده بگیرند را بر دوش دارند. شاید بتوان گفت در کشور ساز و کار امر خیر بسیار پیچیده است. فعالیتهای خیران در کشور در انواع مختلفی دستهبندی میشود؛ از فعالیت نهادهای بزرگ مثل کمیته امداد و بهزیستی تا انجمنهای خیریه با ابعاد کوچکتر و یا خیرینی که به صورت شخصی مستقیماً بر روند کار فعالیت دارند.
این چندگانگی فعالیتها در امور خیر که میتوان در یک دستهبندی کلی آن را در حوزه عمومی و خصوصی تعریف کرد شامل جامعه آماری گستردهای از خیران و مددجویان میگردد. این گستردگی در عین حال که نقطه قوتی برای فعالیتهای خیر و نیکوکاری است، اما به دلیل نبود روشهای مشخص، آسیبهای مختلفی را نیز به همراه داشته است.
به همین دلیل توجه به شاخصها و مفاهیمی که به تقویت نگرشها و رفتارهای خیر و نیکی در بین آحاد افراد جامعه کمک کرده و نوعی همکاری و مشارکت توام با اطمینان و اعتماد را در حوزه نیکوکاری بوجود آورد، ضرورت دارد. به این ترتیب بر اساس تجربیات علمی در زمینه مفاهیمی مانند سواد رسانهای یا سواد زیست محیطی در حوزه اجتماعی که به آشنایی و تقویت رفتارهای مرتبط در حوزه مربوطه کمک کرده است، شاخص سواد خیریهای در زمینه فعالیتهای خیران در امور خیر پیشنهاد میشود.
سابقه مباحثی مثل سواد رسانهای یا سواد زیست محیطی و ضرورت آشنایی و آموزش آنها میتواند در مبحث مشابهی در حوزه امور خیر و خیریه تجربه گردد. سواد خیریهای را میتوان هم برای مردم و خیرینی که فعال و حامی نیازمندان هستند و هم در ارتباط با مددجویانی که از کمکهای خیریه استفاده میکنند، در نظر گرفت.
این امر از یک طرف به دلیل ناآشنایی بسیاری از مردم و حتی خیرین با انواع فعالیتها و کمکها در حوزههای گوناگون خیر و هم نوع آشنایی و برخورد مددجویان با خیران و موسسات خیریه میباشد.
در حالی که بسیاری از مردم تمایل به همکاری و کمک در امور مختلف دارند به دلیل ناآشنایی با حوزه های فعال و مطمئن در امور خیر، مشارکت کمی دارند. از طرفی با وجود اینکه برخی مددجویان از طریق ارتباط با موسسات خیریه مختلف و افراد نیکوکار، کمکهای مختلفی دریافت میکنند، بسیاری از آنها حتی با نحوه فعالیت یا میزان کمکهای نهادهای مختلف حمایتی و خیریه آشنایی ندارند.
از دیگر آسیبهای نداشتن سواد خیریهای، عدم نیازسنجی مناسب برای کمک خیران به موارد ضروری و میزان این کمکهاست که باعث میشود کمکهای پرداختی در جای مناسب هزینه نشود. سواد خیریهای میتواند با کمک به حوزه امور خیر و خیریهها از ناکارآمدی چرخه کمکرسانی و هدر رفت منابع مالی و غیر مالی و در نتیجه کاهش سرمایه اجتماعی و سلب اعتماد عمومی، جلوگیری و افزایش مشارکت مردمی در امور خیر را باعث شود.
بنابراین با توجه به مشکلات مختلف و مشابه در حوزه امور خیر انجام تحقیقات و مطالعات علمی مختلف در حوزه امور خیر و مفهوم سازی های کاربردی مانند سواد خیریه ای ضرورت دارد.
نظریه کنش معقول و رفتار برنامهریزی شده چیست؟
یکی از نظریههای کاربردی در حوزه تغییر رفتارهای اجتماعی نظریه رفتار برنامهریزی شده است. آجزین و فیشبن در سال 1980، تئوری عمل منطقی و رفتار برنامهریزی شده را گسترش دادند که جزو با نفوذترین نظریهها در حوزه علوم اجتماعی بوده است. حرکت از سوی تحقیقات گذشته که به عنوان تئوري نگرش شروع شده بود، منجر به مطالعه نگرش و رفتار شد. این نظریه شامل سه سازه عمومی میشود:
- تمایل رفتاری (Behavioral Intention)،
- نگرش (Attitude)،
- هنجارهای ذهنی (Subjective Norms).
تئوري کنش معقول، پیشنهاد میدهد که تمایل رفتاري افراد به نگرش فرد در مورد رفتار و قاعده ذهنی بستگی دارد. اگر یک فرد بخواهد رفتاري را انجام دهد، شبیه آن است که آن را انجام خواهد داد. نظریه نگرش فیشبن اصولی را براي درك، شناخت نگرش و پیشبینی رفتار میدهد. مطابق نظریه کنش معقول، نگرش شخص به سوي یک موضوع تابعی از عقاید فرد در مورد موضوع است.
به علاوه فیشبن و آجزین استدلال کردند که تمایلات رفتاري، فعالیتهاي رفتاري خاصی را ایفا میکند که به خوبی میتوانند به وسیله نگرشها و قاعده ذهنی نسبت به آن اقدامات قابل پیش بینی باشند. تئوری عمل منطقی عنوان میکند که نگرشها به طور مستقیم به رفتارها ختم نمیشود.
نگرش بر نیات رفتاری که آن هم به نوبه خود اعمال ما را شکل میدهد، تاثیر میگذارد. بنابراین رفتارها وابسته به عقاید ارزیابی شدهای هستند که درباره عواقب رفتار، باورهای اصولی در زمینه مشاهده رفتار دیگران و انگیزه های فرد در ارتباط با مشاهده رفتار دیگران است. تئوری رفتار برنامهریزی شده از نظریه کنش معقول سرچشمه میگیرد که بر اساس آن اعتقاد به این است که کنشگر فردی بر اجرای کنشهای خود، کنترل و توانایی دارد (کنترل رفتار عینی).
در مورد بازیافت مثلاً اینکه ادراک فرد یک عمل بازیافت را به قصد رفتاری کنشگر مناسب میداند که یک نتیجه نهایی برای وی دارد و آن این که تحت تاثیر فشار اجتماعی این کار را انجام میدهد. هر دو نظریه کنش منطقی و رفتار برنامهریزی شده را پیشبینی میکنند که قصد انجام یا ترجیح یک رفتار است.
این دو مورد تابعی است از نگرشها و هنجارها که بیشترین دقت پیشبینی را در رفتار واقعی دارد. این نظریه نشان می دهد که نگرش مثبت، احساس شایستگی و اعتقاد به اینکه رفتار جدید مورد پذیرش جامعه است، عوامل ایجاد انگیزه برای تغییر رفتار شناخته میشوند.
بررسی ویژگیها و انگیزههای فردی برای شرکت در امور خیر
هدف تحقیق؛ بررسی ویژگیها و انگیزههای فردیِ انجام فعالیت خیریه در شهر مشهد میباشد. نتایج تحقیق نشان داد زنان بهطور میانگین بیش از مردان، تمایل به انجام رفتار خیریه دارند. همچنین، مالکان منازل مسکونی و ساکنان منزل پدری، بیش از دیگران بر این نوع رفتار تمرکز دارند. بین سن، اشتغال و هزینه (درآمد) ماهیانه و انجام امور خیریه رابطه معناداری مشاهده نشد.
نتایج همچنین نشان داد ضرایب میانگین نوعدوستی،
رضایت درونی و شأن اجتماعی، معنادار و مثبت است؛ بنابراین، این سه متغیر، احتمال انجام فعالیت خیریه را افزایش میدهند.
همچنین افراد ساکن در مناطقی با درآمدی بالا، متوسط و پایین شهری، به ترتیب، از انگیزشهای شأن اجتماعی، نوعدوستی و رضایت درونی بیشترین تأثیر را خواهند پذیرفت. بر اساس نتایج برای گسترش امور خیریه، عوامل انگیزشی در میان طبقات مختلف جامعه مدنظر قرار گیرد.
تحقیق دیگری نیز با استفاده از روش کیفی پدیدار شناسی مبتنی بر الگوی کلایزی (دسته بندی چند مرحلهای) و با ابزار مصاحبه عمیق با برخی از مدیران خیریهها به استخراج عوامل بروز رفتار خیرخواهانه در مردم شهر اصفهان پرداخته است. این تحقیق به دنبال دستیابی به "عوامل بروز رفتار خیر در مردم" بود که این علل بر اساس تئوری رفتار برنامهریزی شده به سه دسته:
- عوامل نگرشی،
- هنجاری،
- کنترل رفتار ادراکی،
تقسیم گردید و نتایج حاصل از دستهبندیِ تجربیاتِ مدیران خیریهها در عوامل سه گانه تئوریِ رفتار برنامهریزی شده، نشان داد که از بین این سه عامل، نگرش؛ با داشتن بیشترین فراوانی در تجربیات مدیران خیریهها، بیشترین تاثیر را بر بروز رفتار خیر در مردم دارد.
همچنین در سال 1398 تحقیق دیگری صورت گرفت که با هدف "تبيين نحوه مشارکت خيّرين در ارائه خدمات سلامت در کشور ايران" انجام شده است. يافتهها نشان میدهد خيرين در نظام سلامت ايران به ارائه خدمات سلامت در ابعاد جسمي، رواني و اجتماعي در سطوح خدمات پيشگيري، درماني و توانبخشي ميپردازند.
خيرين به طور مستقيم با ارائه انواع خدمات سلامت و به طور غير مستقيم با ارائه خدمات پشتيباني مثل ساخت و تعمير بيمارستانها و مراکز بهداشتي و درماني و تعمير تجهيزات پزشکي مشارکت دارند. مشارکت خيّرين به صورت فردي و غير سازمان يافته يا گروهي و سازمان يافته انجام ميگيرد. نتیجه اینکه خيّرينِ سلامت، مشارکت فعالي در ارائه خدمات و مراقبتهاي سطوح سهگانه نظام سلامت ايران دارند.
سياستگذاران نظام سلامت بايد با شناسايي نيازهاي بهداشتي و درماني کشور، مشارکت خيّرين سلامت را در ارائه خدمات سلامت، هدفمند کنند. مديران سازمانهاي بهداشتي و درماني بايد با مديريت ارتباطات، تعامل مناسب و جلب اعتماد خيّرين سلامت، مشارکت پايدار آنها را در ارائه خدمات سلامت تقويت کنند. هدف اصلی نیز این بود که "آیا امور خیریه میتواند جامعه را به سمت برخورداری از سرمایه اجتماعی رهنمود کند؟".
برای پاسخگویی به این سوال ابتدا به بررسی پژوهشهای انجام شده در این رابطه و تعاریف مفهوم متغیرهای مورد نظر پرداخته شد و سپس با استفاده از نظریات نظریهپردازان مختلف، به بررسی و تحلیل سوال پژوهش پرداخته شد. نتایج اینگونه بدست آمد که مشارکت در امور خیر سبب:
- افزایش همبستگی اجتماعی،
- تقویت مسئولیت اجتماعی افراد،
- مردمی شدن حمایتهای اجتماعی افراد،
- حضور مردم در عرصه کمک به محرومین،
- فقیریابی و شناسایی نیازمندان واقعی،
- بهسازی و تمهید افکار عمومی،
- پیشگیری از فقر،
خواهد شد و تقویت هر یک از این متغیرها میتواند سبب افزایش سرمایه اجتماعی بین مردم شود. تحقیق دیگری هم در سال 1395 صورت گرفت که به تحلیل "معنای ذهنی خیرین اصفهانی از عدم کمک به سازمانهای سلامت زنان" بپردازد. یافتهها حاکی از آن است که خیرین اصفهانی نه تنها در رابطه با کمک به زنان، درگیر آسیبهای اعتیاد و تنفروشی، مخالفت سرسختانه دارند، بلکه در این مخالفتِ خود، رویکرد سلب مسئولیت یا اعمال خشونت نسبت به این زنان را نشان میدهند.
در مقوله مخالفت سلبی، شاید بتوان مدعی شد که با وجود عدم اعتماد به افراد، در رابطه با مسئولین و ارجاع مسئولیت ساماندهی این افراد به دولت، به گونهای با فرافکنی مواجه هستیم.
در این رویکرد، دیدگاههای مردسالارانه نسبت به زنان آسیب دیده و همچنین زنان مسئول این سازمانها، به وضوح به چشم میخورد. در مقوله مخالفت قهری، نه تنها با رویههای سلب مسئولیت از خود مواجه هستیم؛ بلکه شاهد نظرات خشونتآمیز و درخواست برای اعمال مجازات و حتی از بین بردن افراد درگیر آسیب از جانب خیرین نیز هستیم.
مهمترین متغیرها در شاخص سواد خیریهای
عوامل متعددی شناسایی شد، اما مهمترین آنها عبارت است از:
1. عامل توانمندسازی
عامل توانمندسازی 6 حالت را در بر میگیرد که شامل مهارتافزایی مددجویان، اشتغالزایی نیازمندان، شبکه مهارت، برنامههای حمایتی، سیاستگذاری و توانمندی مرحلهای میباشند. این شش حالت نشاندهنده توجه به توانمندسازی نیازمندان و مددجویان در حوزه امور خیریه هستند و به همین دلیل به عنوان عامل "توانمندسازی" معرفی میشود.
2. عامل مشارکتجویی
عامل مشارکتجویی در امور خیر شامل شش حالت میشود که شامل حضور در مراسمها و همایشها، شرکت موثر در برنامههای خیریه، همراهی با خیران، پرداختیها و هزینههای هدفمند، عضویتهای متعدد و مشارکت پیوسته میباشند. این گویهها نقش مشارکت فعال خیران را در امور خیر نشان میدهد و به همین دلیل به عنوان عامل "مشارکت جویی در امور خیر نامگذاری" میشود.
3. عامل نگرش مثبت به امور خیر
عامل نگرش مثبت به امور خیر از 5 حالت تشکیل میشود که شامل لزوم حمایت از نیازمندان، توجه به خیریههای فعال، اعتماد کلی به فعالیتهای خیریهای، رضایت از فعالیتهای خیریهای و ترویج امور خیر میباشد. موارد ذکر شده نگرش مثبت فرد خیر را در امور خیر و خیریه نشان میدهد و به عنوان عامل "نگرش مثبت به امورخیر" نامگذاری میشود.
4. عامل تعاملات در امور خیر
عامل تعاملات در امور خیر از 5 حالت تشکیل شده است که شامل روابط دوستانه با خیران، تعامل با مددجویان، روابط رسمی با نهادها، روابط غیر رسمی با خیریه، روابط شبکهای بوده است. این موارد مربوط به تعاملات خیر را در امور خیریه نشان میدهد و به همین دلیل به عنوان "تعاملات در امور خیر شناسایی" شده است.
بیشتر بخوانید :
5. عامل آموزش و اطلاعرسانی
عامل آموزش و فرهنگسازی از 4 حالت تشکیل شده است که شامل آموزشهای مالی (چگونگی هزینه کردن، نیازسنجی و...)، آموزشهای اجتماعی، اطلاعرسانی اقدامات، نیازسنجی آموزشی میباشد.
گویههای مربوط در حوزه آموزشهای امور خیریه شناخته شدهاند و به عنوان عامل "آموزش و اطلاع رسانی" نامگذاری شده است.
مدل شکلگیری سواد خیریهای
نتیجه گیری
در تحقیق حاضر برای سواد رسانهای پنج بُعد شناسایی شدند که شامل:
- توانمندسازی،
- مشارکتجویی،
- نگرش مثبت،
- تعاملات،
- آموزش و اطلاعرسانی،
میشوند. توانمندسازی؛ مهمترین متغیر در شاخص سواد خیریهای شناخته شده است. دلیل این امر نیز به هدف اصلی حمایت از نیازمندان باز میگردد؛ یعنی خودکفایی و بینیازی از دریافت کمکهای خیریهای که میتوان گفت افزایش سواد خیریهای در بعد توانمندسازی میتواند مهمترین مساله نیازمندان یعنی فقر و احتیاج را برطرف نماید.
به طور کلی در سواد خیریهای توانمند شدن یك مددجو و یا فرد نیازمند از صرفاً پرداخت هزینهای اندک برای زندگی پر اهمیتتر و زیباتر است. به همین دلیل چنانچه افراد نیازمند جامعه که عمدتاً تحت پوشش نهادهای حمایتی و سازمانهای خیریهای هستند در مهارت و حرفهای توانمند شوند و بتوانند وارد فعالیتهای اقتصادی شوند باعث خودکفایی بیشتر و استقلال در تامین هزینههای آنها میشود.
این امر با تعامل توانمندسازی بین خیران و مددجویان شکل میگیرد. به همین دلیل بعد توانمند سازی سواد خیریهای با ظرفیتهای ایجاد شده خیران برای توانمندی مددجویان رابطه دارد. اهمیت مشارکت اجتماعی در امور خیر و حضور در شاخص سواد خیریهای نیز از جهت اهمیت بسیار زیاد این متغیر در فعالیتهای اجتماعی مثل فعالیتهای خیریهای است.
مشارکت فعال خیران در امور خیریه به ایجاد همبستگی و همکاری بیشتر بین افراد خیر، مددجویان و سازمانها کمک میکند و آنها را قادر میسازد تا کارها و فعالیتها را به صورت موثرتر انجام دهند که میتواند یکی از آسیبهای فعالیتهای خیریهای را نیز برطرف نماید. همچنین مشارکت در امور خیر به طور مستقیم و غیر مستقیم دانش خیر را نسبت به چگونگی انجام فعالیتها افزایش میدهد و باعث هدفمندی اقدامات میگردد که جزو اهداف اصلی سواد خیریهای است.
اهمیت نگرش مثبت به امور خیریه در سواد خیریهای ناشی از آن است که برای درک رفتار افراد و پیشبینی رفتار آنها توجه و شناخت نگرش امر مهمی است. با توجه به اینکه نگرش بر رفتار تاثیر دارد، نگاه فرد خیر به جهانِ پیرامون در حالات و رفتار او تاثیر زیادی دارد و در صورت داشتن نگاه و نگرش مثبت به امور خیریهای که در نتیجه فاکتورهای مختلفی مثل عوامل محیطی، آموزهها، فرهنگ غالب و جامعه شکل میگیرد، به رویدادهای مربوط به امور خیر نیز با دید مثبت نگاه میکند و در نتیجه رفتار وی رفتاری اثربخش و تاثیرگذار در این حوزه خواهد شد.
به این ترتیب حضور نگرش مثبت در امور خیر در سواد خیریهای بعد ذهنی و رفتاری فعالیتهای خیریهای را توسعه مطلوب میدهد و بر ابعاد دیگر نیز تاثیر گذار خواهد بود. عامل تعامل به عنوان یکی از ابعاد سواد خیریهای شناخته شده است. به طور کلی تعامل اجتماعی با توجه به نقشی که در حوزه خیریه دارد، حائز اهمیت است. تعامل اجتماعی به حوزه ای اشاره میکند که اعضای سازمان بر اساس اعتماد، ارتباط و تشریک مساعی با یکدیگر و سایر گروههای مرتبط با فعالیت خود تعامل دارند.
به همین دلیل در فعالیتهای خیریه تعامل اجتماعی بیشتر میتواند به افزایش اعتماد بین افراد و اعتمادهای سازمانی و بین شخصی کمک نماید؛ امری که در حوزه خیریه و با توجه به نوع فعالیت آن بسیار ضروری است. در واقع تعاملات خیر در این حوزه باعث افزایش اعتماد و رشد همکاری بین خیران میگردد که ناشی از تصور مثبت و درک مشترکی است که بین افراد بوجود میآید.
یکی از راهکارهای افزایش سواد خیریهای ارتقای سطح آگاهی درحوزه امور خیر و ایجاد آمادگی بین گروههای مختلف و عموم مردم برای تبدیل به خیر بالفعل شدن است. با ایجاد برنامههای مدون آموزشی و اطلاعرسانی صحیح میتوان تا حد زیادی این بعد از سواد رسانهای را تقویت کرد. نحوه اطلاعرسانی به منظور افزایش سطح آگاهیهای خیران، مددجویان و افراد جامعه را میتوان به دو دسته کلی زیر تقسیمبندی نمود:
1. اطلاعرسانی به گروههای هدف در حوزههای مختلف مالی، اجتماعی یا سایر مواردی که مورد نیاز این حوزه است که علاوه بر آشنایی گروههای مختلف خَیِّر یامددجو با چگونگی فعالیت سالم و موثر در حوزه خیر میتواند به نوعی اشاعهدهنده فرهنگ مطلوب امور خیریهای نیز باشد،
2. اطلاعرسانی به عموم افراد جامعه (آموزش همگانی) که اطلاعرسانی و ارائه آموزشهای لازم برای اقشار مختلف جامعه از طریق روشهای مختلف مثل:
- صدا و سیما،
- تهیه پوستر و بروشور،
- رسانههای مکتوب مانند روزنامههای کثیرالانتشار، مجلات و نشریات علمی و عمومی،
که باعث فراگیری فعالیتهای خیریهای در جهت درست و بهینه میباشد. در نهایت بر اساس نتایج تحقیق می توان گفت اهداف اصلی توسعه شاخص سوادخیریهای می تواند شامل موارد زیر گردد:
- تقویت جایگاه خیریههای فعال در حوزه حمایتی،
- مشارکت فعال در خیریهها و انجمنهای مختلف حمایتی،
- گسترش برنامهها و بنگاههای توانمندسازی، آموزش توانمندسازی جهت بینیاز شدن از خیریهها و استقلال و تامین هزینهها،
- پیشگیری موثر از فقر و معضلات آن،
- کمکرسانی صحیح و هدفمند و پیگیرانه جهت مصرف درست کمکها،
- مصرف درست کمکها و حمایتها توسط مددجویان.
این مطلب برداشت و خلاصهای از مقاله "ساخت یابی، اعتباریابی و سنجش شاخص سواد خیریه ای"؛ نوشته "سید علیرضا انوری"، است که در همایش خیر ماندگار شرکت کرده است و در سیویلیکا نیز منتشر شده است.
ارسال نظر