مدرسه خیریه خانواده لیلی دانشگاه ایندیانا به رشد خیریه برای پیشرفت جهان از طریق آموزش و توانمندسازی دانشآموزان و متخصصان اختصاص داده شده تا به نوآوران و رهبرانی تبدیل شوند که تغییر مثبت و پایدار ایجاد کنند.
این مدرسه رویکردی جامع به امور خیریه را از طریق تحقیقات دانشگاهی و برنامههای بینالمللی خود و از طریق مدرسهی جذب سرمایه، موسسه لِیک در مورد ایمان و بخشش، موسسه خانواده مِیز در مورد خیریههای گوناگون و موسسه خیریه زنان، به کار میگیرد.
برای اطلاعات بیشتر به https://philanthropy.iupui.edu مراجعه کنید.
تحلیلی که در این جا ارائه شده با کار افراد مختلفی فراهم شده است؛ از جمله تیم پروژهی مدرسه خیریه خانواده لیلی دانشگاه ایندیانا:
تیم پروژه مدرسه خیریه خانواده لیلی
تحلیلی که در این جا ارائه شده با کار افراد مختلفی فراهم شده است؛ از جمله تیم پروژهی مدرسه خیریه خانواده لیلی دانشگاه ایندیانا:
اونا. او. اوسیلی؛ دکترا، دانشیار برای تحقیقات و برنامههای بین المللی.
کرسی افرویمسون در بشردوستی; همکار دین، موسسه خانواده میز در زمینه متنوع بشردوستی
شیوان شرستا؛ دانشیار پژوهشی مدعو
تونی ویویانو؛ دستیار دانشجوی تحصیلات تکمیلی
زویا بارکر؛ دستیار دانشجوی تحصیلات تکمیلی
ساشا زرینز؛ دانشجوی دکترای مطالعات بشردوستانه
آدرین دیویس کالوژیر؛ مدیر امور عمومی
محیط بخشنده؛ یک کتابشناسی حاشیه نویسی شده
تحقیق ارائه شده در این کتابشناسی حاشیه نویسی شده 5 مضمون کلیدی را که بر بخشش خیریه تاثیر میگذارند، توصیف و بر آنها تمرکز میکند:
- درک اجتماع (قسمت اول)
- اعتماد (قسمت دوم)
- اطلاعات و انتخاب (قسمت سوم)
- شکل گیری عادت (قسمت چهارم)
- راههای بخشندگی فناوری و اخبار (قسمت پنجم)
ما هر کدام از این مضمونها را در مجموعههای محیط بخشنده بررسی و آزمون میکنیم تا بفهمیم چگونه ایدهها و رفتارهای بخشندگی اجتماعی که در مضمونهای بالا ارائه شدند، بر مشارکت و تصمیمها در بخشندگی خیریه تاثیر میگذارند.
در بخش قبلی به بررسی مضمون درک اجتماع پرداختیم در این بخش مضمون اعتماد را بررسی می کنیم.
بررسی نقش اعتماد بر حمایت افراد از سازمانهای خیریه
مقالههای این بخش اهمیت اعتماد در تعیین رفتار اهداکننده برای حمایت یا عدم حمایت از یک سازمان را از طریق مشارکت خیریه نشان میدهند. از راههای ابتدایی که با آن اهداکنندگان نسبت به سازمان اعتماد ایجاد میکنند از طریق این درک است که سازمان رفتار اخلاقی را حفظ و بودجه را به درستی مدیریت میکند. اهداکنندگان همچنین به سازمآنهایی اعتماد میکنند که جایگاه اجتماعی بالاتری دارند. همچنین مشاهده شده است که هرچه سازمانی بیشتر ، نه تنها نسبت به اهداکنندگان خود، بلکه همچنین نسبت به اجتماع بیرونی پاسخگو باشد، اهداکنندگان بیشتر به آن اعتماد میکنند و مشارکتهای خیریه آن افزایش مییابد.
چندین مقاله به تفاوتهای میان اعتماد نهادی و اجتماعی پرداختهاند. اعتماد نهادی یعنی چگونه سازمان با اهداکنندگان خود اعتماد ایجاد میکند، در حالی که اعتماد اجتماعی به درک اجتماعی از سازمان مربوط است. این دو نوع در مجموع بر رفتار اهداکننده تاثیر میگذارند و تعیین میکنند که چقدر، چه زمانی و چگونه اهداکنندگان کمکهای خیریه انجام میدهند.
مشاهده شده است که سطح اعتماد بیشتری در میان اهداکنندگانی که داوطلب میشوند یا به صورت نزدیکی با سازمان درگیر هستند، به دلیل رابطهی شخصیتری که با سازمان برقرار کردهاند، وجود دارد.
مشاهده شده که چنین افرادی به این دلیل که درک بیشتری از نیازهای خیریه دارند و میدانند که چگونه صندوقها مورد استفاده قرار میگیرند، پول بیشتری به سازمان اهدا میکنند. کار داوطلبانه در دههی گذشته در ایالات متحده آمریکا بدون این که شواهدی از نزول آن به چشم بخورد، در حال افزایش است.
هرچند که فقدان عظیمی از اعتماد در میان متولدین سال 2000 به این سو مشاهده شده است که احتمالا به دلیل شرایط اقتصادی مربوط به نرخ فقر و نابرابری فزایندهی درآمدی میان طبقات و نسلها است.
دادههای نگرشی و رفتاری اخیر در زیربخشهای خیریه نشان میدهند که در بخش غیرانتفاعی عدم اعتماد کلی وجود دارد. این به طور کلی درست است، اما شرایطی وجود دارند که آن را به چالش میکشند. به طور کلی در مواقع بحران سازمانی مانند مواردی که برای صلیب سرخ آمریکا و یونایتد وی بعد از حملهی 11 سپتامبر اتفاق افتاد.
یافتههای کلیدی همچنین نشان میدهند که سرمایهی اجتماعی و آوازهی سازمان نقشی همبسته در درک اهداکننده از این که یک سازمان قابل اعتماد است یا خیر ایفا میکند. حفظ حضور برخط پررنگ و آوازهای پاک در این عصر دیجیتال، که در آن تقریباً تمام اطلاعات به راحتی در دسترس است، اهمیت دارد.
تحقیقات نشان میدهد که آوازهای مثبت نقشی مهم در تمایل شخص به اهدای کمک مالی ایفا میکند. وقتی اهداکنندگان کنونی و بالقوه نظرات برخط منفی در مورد سازمان میبینند، از بخشندگی دلسرد میشوند.
این یافتهها با تحقیق در مورد رفتار اجتماعی اهداکنندگان و اینکه چگونه باورها و احساسات آنها باید با سازمان هماهنگ شود تا پایهای برای اعتماد ایجاد کند، همسو است.
برای مطالعه :
تاثیر اعتماد بر کمک به سازمانهای خیریه عربستان سعودی
این مقاله میآزماید که چگونه اعتماد بر بخشندگی به سازمانهای خیریه در عربستان سعودی تاثیر میگذارد. نویسندگان بر چگونگی ایجاد اعتماد فردی، نقش اعتماد در ارتباط با قصد اهداکنندگان برای اهدا و میزان ارتباط اعتماد افراد به یک سازمان با میزان کمکهای مالی متمرکز شدند. آنها کشف کردند که اعتماد از 4 فرایند فکری تشکیل شده است:
- توانایی درک شده؛
- صداقت درک شده؛
- خیرخواهی درک شده؛
- تمایل افراد به اعتماد؛
فرضیهی آنها از طریق یافتههایی اعتبار پیدا کرده بود که که نشان میدادند اعتماد در یک سازمان وقتی ایجاد میشود که اهداکنندگان مطمئن میشوند که سازمان میتوان ماموریت آنها را انجام دهد.
ضمن اینکه در مورد نحوه استفاده از کمکهای مالی برای مراقبت از ذینفعان حمایتهای بشردوستانه خود صادق است.
پاسخگویی داوطلبانه و تأثیرات آن بر اعتماد عمومی
این مطالعه بررسی میکند که آیا سازمانها در صورت افزایش فعالیتهای پاسخگویی خود، اعتماد عمومی را افزایش میدهند یا خیر. مطالعهای از 4 گروه تحقیق که همه اطلاعاتی مشابه، اما با اندکی تفاوت دریافت کردهاند نشان داد که افراد اعتماد بیشتری به آن سازمآنهایی دارند که شفافتر باشند، فراتر از مقررات حداقلی دولت بروند و گواهیهایی از سازمآنهای بیرونی بگیرند.
آنها همچنین دریافتند که این سازمآنهای بهرسمیت شناخته شده، بیشتر از آنهایی که اعتبارنامه ندارند، قابل اعتمادند. تحقیقات برای این مطالعه از طریق مصاحبه برخط با 407 مشارکتکننده انجام شد که به همهی آنها اطلاعاتی مشابه با اندکی تغییر در متن داده شده بود.
اعتماد، اعتبار دادن و کار خیر در هلند
این مقاله به اعتماد نهادی و اجتماعی میپردازد و موضوعات نظری اعتماد و چگونگی نقش اقتصاد، قانون و سیاست در اهدای خیریه و اعتماد در سازمان های غیرانتفاعی را پوشش می دهد.
این مقاله به صورت خلاصه اشاره میکند که اعتماد شکلی از سرمایهی اجتماعی در زمینهای است که درگیری مدنی شکلی از اعتماد بین شهروندان ایجاد میکند.
بکرز اشاره میکند که ارتباط اندکی بین اعتماد و درگیری مدنی در هلند وجود دارد. گزارشها در هلند در دههی اخیر نشان دادهاند که میزان پولی که به امور خیریه داده میشود، به آرامی افزایش یافته است. علاوه بر این، هزینههای افزایش سرمایه به خاطر ورود پول بیشتر کاهش یافته است.
هلندیها به دلیل نارضایتی عمومی از شیوههای جمعآوری کمکهای مالی، سیستم اعتباربخشی را برای موسسات خیریه معرفی کردند. پاسخگویی و شفافیت به خصوص در ایالات متحده و بریتانیای کبیر در حال اهمیت یافتن بیش از پیش هستند.
تحقیقی در مورد انگیزههای مذهبی برای بخشندگی خیریه، افزایش قابل اعتماد بودن را در میان پاسخگویانی که در مورد مهر اعتبار آگاهی داشتند، نشان میدهد. اهداکنندگان به این دلیل برای بخشندگی انگیزه پیدا میکنند که به یک سازمان برای استفاده ازذخیرههای مالی به صورت مناسب و معقول اعتماد دارند.
اعتماد و کار داوطلبانه: انتخاب یا علیت؟
بسیاری این طور تصور میکنند که کار داوطلبانه، مشارکت مدنی و اعتماد به صورت مشترک، مزیتبخش هستند و در رابطهای علی قرار دارند. مشارکت مدنی تاثیر مثبتی بر جامعه دارد. اگر داوطلبانه و اعتماد به هم مرتبط هستند، باید بین اعتماد و مشارکت مدنی رابطه وجود داشته باشد.
داده های پیمایش پانل بخشندگی در هلند (GINPS) از سال 2002 تا 2006 از مجموعهای متشکل از 72000 نفر در 40000 خانوار جمع آوری شد. برای تعیین اینکه آیا بین اعتماد و کار داوطلبانه رابطه علی وجود دارد یا خیر، اعتماد با 2 گزاره سنجیده شد.
این مطالعه این ایده را تقویت کرد که هرچند کار داوطلبانه ممکن است بر اعتماد تاثیر بگذارد، تضمینی برای آن وجود ندارد.
علاوه بر این، کشف شد که برآورد استاندارد شده در ثبات اعتماد در طول 4 سال تقریباً 0.73 است. همچنین مشخص شد که داوطلبان، سطح بیشتری از اعتماد را دارا هستند؛ آنهایی که کمتر اعتماد دارند، کمتر احتمال میرود که زمان خود را وقف داوطلبی کنند. شایان ذکر است که با اینحال، تاریخی دور و دراز از کار داوطلبانه، اعتماد نمیآفریند.
بررسی طولی و چند ملیتی اعتماد عمومی به سازمانهای غیرانتفاعی
این تحقیق به دادههایی متکی است که از فشارسنج اعتماد ادلمن به دست آمدهاند؛ مطالعهای که در 31 کشور انجام شد و 9 سال به طول انجامید. این دادهها به جای بررسی زیربخشهایی که چشم انداز غیرانتفاعی را تشکیل میدهند، برای بررسی اعتماد عمومی به سازمانهای غیرانتفاعی استفاده شد.
این مقاله برخی از رسواییها را برجسته میسازد که به طور نظری به کاهش اعتماد به بخش منجر شدند؛ مانند دستکاری منابع مالی توسط سازمان صلیب سرخ برای قربانیان 11 سپتامبر.
همچنین عناوینی دقیقا در همین مورد را از سراسر جهان در مورد کاهش اعتماد به این بخش جمعآوری کرده است. این میتواند نتیجهی پاسخگویی افزایش یافته سازمانهای غیرانتفاعی و تاثیرات منفی خبرنگاری منفی باشد که یک سازمان به هنگام عدم موفقیت دستیابی به استانداردهای پاسخگویی دریافت میکند.
نویسنده به نظریهی سرخوردگی اخلاقی ارجاع میدهد که میگوید سازمانهای غیرانتفاعی همانطور که معمولا به داشتن درک بیشتری از اخلاقیات شناخته میشوند، نسبت به دیگر سازمانها استانداردهای سطح بالاتری هم دارند. پیمایش ادلمن شامل افراد 18 ساله و بالاتر از 31 کشور بود که تقریبا 1150 نفر در هر کشور به دست آمد. نویسندگان 294176 پاسخ را تنها به یک سوال بازبینی کردند: «چه میزان به سازمآنهای غیردولتی اعتماد دارید که کار درست را انجام دهند؟»
دادههایی که در طی دورهای 9 ساله فاکتورگیری و روی نمودار ترسیم شده بودند، ارتباطی ضعیف اما رو به رشدی را از اعتماد به سازمانهای غیر انتفاعی نشان میدادند و رابطه بین زمان و اعتماد از کشوری به کشور دیگر متفاوت بود.
تاثیر اعتماد نهادی و تعمیمیافته بر اهدا به سازمانهای فعال
مولفان این مقاله سه روش را ارزیابی میکنند که در آن اعتماد در اهدای کمک مالی به یک سازمان، نقش ایفا میکند.
اولین مورد، این سوگیری ضمنی است که کسانی که دیدگاه مثبتی نسبت به دیگران دارند، احتمالاً در نتیجه اعتماد نهادی و تعمیم یافته، بیشتر و بیشتر مشارکت خواهند کرد.
دومی به انواع سازمآنهایی میپردازد که یک فرد میتواند به آنها کمک مالی کند. سوم آن شرایط اجتماعی و اقتصادی که اهداکنندگان در آن زندگی میکنند را ارزیابی میکند.
آنها از پیمایش اجتماعی اروپایی در سال 2002 برای جمعآوری دادههای مورد نیاز خود استفاده میکنند. این مطالعه شامل بیش از 33 هزار نفر از 19 کشور اروپایی و ایالات متحده میشد. این مطالعه کشف کرد که یک سوم افراد هلندی و سوئدی در مقایسه با دیگر کشورها که کمتر از 2 درصد کمک مالی کرده بودند، به سازمانهای فعال کمک مالی کردهاند.
افراد سوئدی و نروژی بیشتر به سازمآنهای اوقات فراغت کمک مالی میکردند. مجارستان کمترین میزان کمک مالی را در بین تمام کشورهای بررسی شده در این مطالعه داشت. بالاترین سطح اعتماد عمومی در دانمارک، فنلاند و نروژ مشاهده شد در حالی که کمترین آن در لهستان و یونان بود.
نتایج نشان میدهد که واریانس متقاطع ملی در کمک مالی به سه نوع سازمان بررسی شده وجود دارد. اعتماد نهادی و تعمیم یافته به جز اعتماد نهادی به سازمانهای ذینفع، تأثیر مثبتی بر کمکها دارد.
تفکیک مزایای سیگنالدهی اعمال نوعدوستانه
تیم تحقیقاتی این مقاله از یک مدل کامپیوتری استفاده کرد تا تعیین کند که آیا رفتارهای بخشندگی خیریه با قابل اعتماد بودن همبستگی دارد یا خیر. آنها از یک بازی دیکتاتوری همراه با یک بازی سرمایهگذاری استفاده کردند تا قابلیت اعتماد را از سایر عوامل انگیزشی جدا کنند.
این مطالعه با 42 فرد فرضی انجام شد که 26 نفر آنها بر اساس سناریوهای ارائه شده خواستند بخشندگی کنند. آنها همچنین مشاهده کردند که اهداکنندگان مقادیر بیشتری نسبت به کسانی که در مدل با عنوان غیراهداکننده کدگذاری شده بودند، کمک مالی اهدا کردند.
این شواهد ثابت میکند که همکاری میتواند با ترجیحات اجتماعی میان افراد برانگیخته شود. آنها همچنین دریافتند که میان نوعدوستی و قابل اعتماد بودن همبستگی وجود دارد و این که نوعدوستی در یک تبادل اجتماعی نوعدوستها انتظار بیشتری از قابل اعتماد بودن دارند. رفتارهای ایشان همچنین میتواند با تئوری تقابل غیر مستقیم توضیح داده شود.
بررسی 4 نوع اعتماد به خیریهها و سازمانهای مردم نهاد
این مقاله به 4 نوع اعتماد تعمیمیافته در بخش غیر انتفاعی اشاره میکند: هویتیابی با یک سازمان خاص، قابل اعتماد بودن دیگران، اعتماد تعمیمیافته به موسسات و اعتماد به اثربخشی و جهتگیری بخش غیرانتفاعی.
این تحقیق از طریق کارهای دانش آریزونا انجام شد و نمونهی آن شامل 50000 ساکن ایالات متحده با سن 18 سال یا بیشتر و از این تعداد 1000 نفر از آریزونا بودند.
مطالعه شامل 6 سوال در مورد اعتماد میشد. آنها دریافتند که اعتماد تعمیمیافته عامل اولیه در تغییر اجتماعی و ارزشی ریشهدار است که از طریق تعاملات اجتماعی فراگرفته میشود.
مولفان باور دارند که نزول بخشندگیهای خیریه بیشتر به انگیزههای ناگهانی مربوط میشود که ریشه در اعتماد غریبهها یا نهادها ندارد، بلکه بخشندگی شرایطی در مورد تجربیات و روابط با سازمانها است.
اعتماد بخش و ارتباط آن با کمکهای خیریه ناشی از اعتماد یک فرد به بخش است در مقایسه با سازمانی که به آن کمک می کند.
عوامل موثر بر انتخاب نیکوکار برای انجام کار خیر
این مقاله عواملی را توضیح میدهد که برای مشارکت در امور مختلف خیریهی یک بخش، بر اهدا کننده تاثیر میگذارند. آنها این عوامل را با پرداختن به ادبیات و از طریق یک نمونهی ملی ارائه شده از اتریش بررسی کردهاند.
مولفان عوامل موثر بر امور خیریه و مقداری که فرد احتمالاً به آن کمک مالی می کند را بررسی کردند. دادهها از یک مطالعه در سال 2011 از مصاحبههای چند مرحلهای رو در رو با 1011 بزرگسال اتریشی، از سن 15 سال به بالا، به دست آمده است.
این مطالعه نشان داد که اعتماد تعمیمیافته، نگرانی همدلانه، وابستگی مذهبی، و حضور مذهبی شاخصهای کلیدی برای مبلغ اهدایی هستند. افرادی که بیشتر از 12 سال تحصیل کرده بودند، بیشتر سخاوتمند بودند.
الگوهای اعتماد و همکاری بین سازمانهای غیرانتفاعی و صندوقهای سلامت
این مطالعه تحقیقاتی بررسی میکند که آیا رابطه بین اعتماد و همکاری با سایر اعضای تیم بر احساسات فرآیند مشارکتی و نتایج آن در یک سازمان غیرانتفاعی تأثیر میگذارد یا خیر.
مولفان اسناد، پروتکلها و ارائهها را بررسی و همچنین با 11 شرکتکننده در سطح مدیران ارشد از سازمآنهای مختلف مصاحبه کردند.
این مطالعه مشخص کرد که اعتماد در روابط بین سازمانی ضروری است و از بسیاری از ویژگیهای شخصی تشکیل میشود. مسائلی که بی اعتمادی را نشان میدهد عبارتند از:
_ تفاوت در بینش و انتظارات نامشخص
_ فقدان جهت و دستور کار همکاری
تاثیر اعتماد نهادی بر اعتماد اجتماعی
در این مقاله، نویسندگان رابطه بین اعتماد نهادی و اجتماعی را بررسی کردند و شواهدی را ارائه کردند که نشان میدهد اعتماد نهادی بر اعتماد اجتماعی تأثیر میگذارد و اعتماد اجتماعی را میتوان با افزایش اعتماد نهادی افزایش داد.
نویسندگان از طریق دو پیمایش پانل دانمارکی دریافتند که اعتماد نهادی بر اعتماد اجتماعی تأثیر میگذارد. یکی از پیمایشها بخشی از پیمایش ارزشی اروپا و پیمایش نگرشهای سیاسی و اجتماعی دانمارک بود که بر اساس پیمایش اجتماعی اروپایی هستند. همچنین مشهود بود که اعتماد نهادی یک پیشبینیکننده کلیدی برای اعتماد اجتماعی است.
بیشتر بخوانید :
تاثیر اعتماد اجتماعی و نهادی بر کار داوطلبانه و امور خیریه در ژاپن
محققان این مطالعه به بررسی این موضوع می پردازند که آیا اعتماد به مردم با افزایش کار داوطلبانه از طریق سازمانهای خیریه در ژاپن مرتبط است یا خیر.
کار داوطلبانه مفهومی است که در نتیجه بازسازی حکومتی بخش غیرانتفاعی به ژاپن بازگردانده شده است. حکومت انگیزه دارد تا از کار داوطلبانه برای کمک به جمعیت پیر و کندی رشد اقتصادی استفاده کند.
بخشندگی خیریه بخش جدایی ناپذیر فرهنگ ژاپنی با بسیاری از سنتهای مربوط به عمل کودت در بودیسم است:
کمک مالی به اعضای خانواده یک فرد متوفی برای کمک به پرداخت هزینه مراسم خاکسپاری با این انتظار که آنها کمک را برای خانواده دیگری جبران کنند.
برای ارتباط دادن بین اعتماد و بخشندگی خیریه، آنها از دادههای 200 پیمایش اجتماعی ژاپن استفاده کردند که پس از پیمایش عمومی ایالات متحده مدلسازی شده بود.
نمونهی استفاده شده از 1954 نفر تشکیل شده بود. آنها دریافتند که 22.3% داوطلب شدهاند، 66.1% کمکهای مالی کرده اند و 18.3% هم کمک مالی کرده و هم داوطلب شدهاند. مولفان فهمیدند که اعتماد نهادی به طور مستقیم با بخشندگی خیریه با ظرفیت افزایش یافته نسبت به اعتماد اجتماعی ارتباط دارد.
بررسی مشارکت مدنی در ایالات متحده در قبل و بعد از یازده سپتامبر
این مقاله مشارکت مدنی و کار داوطلبانه در ایالات متحده را در قبل و بعد از یازده سپتامبر مقایسه میکند. مولفان اشاره میکنند که داوطلبی در دهههای پس از 11 سپتامبر افزایش یافته است و دلیل آن افزایش میزان کار داوطلبانه دانش آموزان ارشد دبیرستان است.
آنها همچنین افزایشی را در تعداد رایدهندگان جوان در مقایسه با دیگر نسلها مشاهده کردهاند. آنها این را به حس ملی گرایی نسبت دادهاند. آنها همچنین اشاره کردند که اختلافاتی طبقاتی وجود دارد که میتواند منجر به شکاف بین کسانی شود که مشارکت میکنند و مشارکت نمیکنند.
از این مطالعه تعیین شد که رسیدن نسل جدیدی از متولدان سال 2000 به بعد بر اساس پاسخهای دادههای پیمایش نمایندهی ملی بعید است. اشاره شده که کاهش اعتماد میتواند نتیجه شرایط اقتصادی مرتبط با نابرابری گسترده درآمد و نرخ فزاینده فقر باشد.
کاهش اعتماد به دیگران و نهادها در میان بزرگسالان و نوجوانان آمریکایی
مولفان اعتماد را در در ایالات متحده ارزیابی میکنند تا تعیین کنند آیا در حال نزول است و اگه چنین است علل آن چیست؟
آنها این کار را با استفاده از پیمایش اجتماعی عمومی و پیمایش ردیابی آینده در بازهای 40 ساله در ایالات متحده انجام دادهاند و به اعتماد در سطح فردی و اعتماد در نهادها پرداختهاند.
از 1970 تا 2012، اعتماد در افراد کاهش یافته است. همچنین مشاهده شده است که اعتماد در سازمآنها نیز از 1970 کاهش یافته است.
اشاره شده است که کاهش اعتماد میتواند نتیجهی بدترشدن شرایط اقتصادی باشد که با نابرابری درآمدی و فقر فزاینده تشدید شده است.
سرمایه اجتماعی، داوطلبی و بخشندگی خیریه
در این جا اشاره شده که عوامل بسیاری وجود دارند که بر چگونگی و چرایی اهدا کردن اهداکنندگان تاثیر میگذارند. اقتصاددانان، جامعه شناسان و روانشناسان همه دلایل خود را برای انگیزهی افراد برای بخشندگی و کار داوطلبانه دارند.
این مقاله با پرداختن به این که چه چیزی سرمایهی اجتماعی ایجاد میکند و چگونه این بر افراد تاثیر میگذارد تا اهدا کنند یا برای سازمانی داوطلب شوند، بر تداخل این دلایل تمرکز میکند.
مولفان بر این باورند که سرمایه اجتماعی، کار داوطلبانه، میل روانی، سرمایه مالی و انسانی و ویژگیهای جمعیت شناختی، شاخصههای ترکیبی بخشندگی فردی هستند.
برای آزمایش این فرضیه، محققان از نمونهای از بررسی معیار اجتماع سرمایه اجتماعی در سال 2000 استفاده کردند که شامل 1946 پاسخدهنده بود.
آنها بخشندگی مذهبی و فردی را به عنوان متغیرهای وابسته و سرمایه اجتماعی، شادی، کار داوطلبانه، دینداری، سرمایه انسانی و مالی و ویژگیهای جمعیت شناختی را به عنوان متغیرهای مستقل در نظر گرفتند.
محققان دریافتند که پشتیبانی قابل توجهی وجود دارد از این ایده وجود دارد که نشان میدهد سرمایهی اجتماعی احتمال بخشندگی خیریه را افزایش میدهد.
افرادی که اعتماد بیشتری به دیگران دارند همچین به احتمال بیشتری کمک به سازمانهای مذهبی دارند. اگر فردی تنوع در شبکههای اجتماعی خود را افزایش داده باشد، احتمال بیشتری میرود که به سازمانهای مذهبی و غیر مذهبی کمک مالی کند.
مولفان همچنین آشکار کردند که افرادی که در گروههای رسمی مشارکت میکنند، بیشتر به امور خیریه غیر مذهبی کمک میکنند. این رابطهای قوی را میان سرمایهی اجتماعی و بخشندگی خیریه نشان میدهد.
تاثیر نظرات افراد در مورد کمپینهای کمک مالی بر قابل اعتماد بودن سازمانهای غیرانتفاعی
این مقاله به قابل اعتماد بودن و چگونگی درک آن بر اساس نظرات در رسانههای اجتماعی در مورد یک کمپین سازمانی غیر انتفاعی در مقایسه با نظراتی که در مورد یک کمپین ساختگی میپردازد. ارتباطات با نقشی جداییناپذیر در جهان رسانههای اجتماعی ایفا میکند زیرا رسانهای را برای سازمان غیر انتفاعی فراهم میکند تا به مخاطبان بیشتری برای ایجاد پشتیبانی اقتصادی دست یابد.
همچنین نشان داده شده که نظرات در پستهای رسانههای اجتماعی میتواند باعث ایجاد اعتماد در یک سازمان یا از بین بردن آن شود زیرا نظرات عمومی هستند و با دیگران به اشتراک گذاشته میشوند. همهی اینها به توانایی اعتمادکننده و خواست او برای دیدن این که کمکهای مالیاش قرار است با قصد خودش استفاده شود و به نتیجهی مطلوب برسد.
اعتماد به رابطهای پایدارتر و تاثیرگذارتر میان سازمان غیر انتفاعی و افراد منجر میگردد. افرادی که اعتماد بیشتری دارند، بیشتر احتمال میرود که در مورد سازمان به صورت عمومی سخن بگویند و این عمومیت سخن گفتنشان با ایجاد اعتبار و اعتماد در سازمان غیر انتفاعی بر شبکههای آنها تاثیر میگذارد؛ در میان آنهایی که شک دارند یا در مورد سازمان اطلاعی ندارند.
مولفان باور دارند که میان آوازه و اعتماد همبستگی وجود دارد. آنها فرض میکنند که آوازه به قابل اعتماد بودن منجر خواهد شد. آوازه بر پایهی رفتارهای پیشین ساخته میشود، در حالی که اعتماد بر اساس توانایی سازمان در برآورده کردن ماموریت و ارزشهایش ایجاد میشود.
برای هدایت این فرضیه، محققان از نمونهای متشکل از 369 آلمانی استفاده کردند که به طور تصادفی به عنوان بخشی از گروه آزمایش انتخاب شدند. سپس پیمایشی به کار گرفته شد تا قابل اعتماد بودن درک شدهی شرکتکنندگان در سازمان فهمیده شود.
محققان دریافتند که نظرات منفی تاثیری معنادار بر قابل اعتماد بودن در آزمایش اول در مقایسه با گروه کنترل دارد. این مطالعه نشان داد که نظرات مثبت تأثیر چندانی بر درک قابل اعتماد بودن سازمان ندارد. سطح بالایی از اعتماد با سطح بالایی برای عمل مطابقت دارد که با احتمال بالای اهدا مرتبط است.
ادامه دارد...
ارسال نظر