مدرسه خیریه خانواده لیلی دانشگاه ایندیانا به رشد خیریه برای پیشرفت جهان از طریق آموزش و توانمندسازی دانش‌آموزان و متخصصان اختصاص داده شده تا به نوآوران و رهبرانی تبدیل شوند که تغییر مثبت و پایدار ایجاد کنند. 

این مدرسه رویکردی جامع به امور خیریه را از طریق تحقیقات دانشگاهی و برنامه‌های بین‌المللی خود و از طریق مدرسه‌ی جذب سرمایه، موسسه لِیک در مورد ایمان و بخشش، موسسه خانواده مِیز در مورد خیریه‌‌های گوناگون و موسسه خیریه زنان، به کار می‌گیرد. برای اطلاعات بیشتر به https://philanthropy.iupui.edu. مراجعه کنید. 

تیم پروژه‌ی مدرسه خیریه خانواده لیلی

تحلیلی که در این جا ارائه شده با کار افراد مختلفی فراهم شده است؛ از جمله تیم پروژه‌ی مدرسه خیریه خانواده لیلی دانشگاه ایندیانا:

اونا. او. اوسیلی؛ دکترا، دانشیار برای تحقیقات و برنامه‌های بین المللی.
کرسی افرویمسون در بشردوستی; همکار دین، موسسه خانواده میز در زمینه متنوع بشردوستی

شیوان شرستا؛ دانشیار پژوهشی مدعو

تونی ویویانو؛ دستیار دانشجوی تحصیلات تکمیلی

زویا بارکر؛ دستیار دانشجوی تحصیلات تکمیلی

ساشا زرینز؛ دانشجوی دکترای مطالعات بشردوستانه

آدرین دیویس کالوژیر؛ مدیر امور عمومی

محیط بخشنده: یک کتابشناسی حاشیه نویسی شده

تحقیق ارائه شده در این کتابشناسی حاشیه نویسی شده 5 مضمون کلیدی را که بر بخشش خیریه تاثیر می‌گذارند، توصیف و بر آن‌ها تمرکز می‌کند:

  1. درک اجتماع
  2. اعتماد
  3. اطلاعات و انتخاب
  4. شکل گیری عادت
  5. راه‌های بخشندگی فناوری و اخبار

ما هر کدام از این مضمون‌ها را در مجموعه‌های محیط بخشنده بررسی و آزمون می‌کنیم تا بفهمیم چگونه ایده‌ها و رفتارهای بخشندگی اجتماعی که در مضمون‌های بالا ارائه شدند، بر مشارکت و تصمیم‌ها در بخشندگی خیریه تاثیر می‌گذارند. در این بخش به بررسی مضمون درک اجتماع می پردازیم.

درک اجتماع

این بخش به چگونگی تاثیر اجتماع بر بخشش خیریه می‌پردازد. در اجتماعات خارج از ایالات متحده، حلقه‌های بخشندگی مشاهده شده‌اند که در آن‌ها اعضای گروهی خاص گرد هم می‌آیند تا وجوه خود را به منظور مشارکت در امور خیریه جمع کنند. این گروه‌ها از نظر ویژگی‌های جمعیت‌شناختی با یکدیگر تفاوت دارند؛ برخی گروه‌ها به طور کلی از متخصصان، کارکنان اداری جوان و دیگر حلقه‌های اجتماعی که می‌خواهند در بخشش خیریه شرکت کنند، تشکیل شده‌اند. 

کمک‌های مالی از چنین حلقه‌های بخشندگی بیشتر گرایش به سرازیر شدن به سازمان‌هایی در اجتماع محلی دارند تا سازمآن‌های ملی بزرگ‌تر. دریافت‌کنندگان اولیه‌، سازمآن‌های خیریه‌ی کوچک‌تر در اجتماعاتی هستند که اعضای حلقه‌ی بخشندگی در آن کار و زندگی می‌کنند. 

آوازه‌ی شخص در اجتماع نیز انگیزه‌ی بالقوه‌ی دیگری برای بخشش است. کمک به امور خیریه، رفتاری جامعه پسند است که سرمایه‌ی اجتماعی فرد را در میان گروه همسالانش افزایش می‌دهد. ما مکررا مشاهده کردیم که وقتی اعطاکنندگان وقتی با این دانش که دوستشان کمک مالی کرده است با او ملاقات می‌کنند، آن‌ها نیز به اعطای کمک مالی ترغیب می‌شوند. 

بسیاری از سازمآن‌ها دقیقا به همین دلیل حلقه‌های بخشندگی یا سطوح اعطا  دارند. وقتی اعطاکننده‌ای در سطحی خاص از بخشندگی مشارکت می‌کند، شکل‌های مختلفی از به رسمیت شناخته شدن دریافت می‌کند که به دستیابی آوازه یا افزایش آوازه‌اش در اجتماعات جامعه کمک می‌کند. 

تا حد زیادی شبیه به حلقه‌های بخشندگی، رسانه‌های اجتماعی به طور فزاینده‌ای به عنوان راهی ظاهر شده‌اند که از طریق آن اجتماع دیجیتال و گروه‌های بزرگی از افراد می‌توانند از یک امر خیریه حمایت کنند.
ما بسیاری از دانشگاه‌ها و موسسه‌های آموزشی را می‌بینیم که در حال به دست آوردن حضوری پررنگ در رسانه‌های اجتماعی هستند تا با فارغ التحصیلان خود ارتباط برقرار کنند. آن‌ها این کار را با به اشتراک گذاشتن تاثیر اهداهای خود انجام می‌دهند در حالی که همالان و فارغ‌التحصیلان را با یکدیگر و همچنین با جامعه‌ی آلما ماتر آشنا وصل می‌کنند. 

همچنین بسیاری مشاهدات وجود داشته است که نشان می‌دهد افرادی که بیشتر مذهبی هستند، حس اجتماعی بیشتری دارند و لذا با تکرار بیشتری در مقایسه با آن‌هایی که وابستگی یا زمینه‌ی مذهبی ندارند، اهدا می‌کنند و داوطلب می‌شوند.

برای مطالعه :

حضور خیریه‌ها و موسسات مردم نهاد در فضای آنلاین (قسمت چهارم)

رشد خیریه از طریق حلقه‌های بخشندگی

این مقاله به حلقه‌های بخشندگی در بریتانیای کبیر و ایرلند می‌پردازد که در پاسخ به تاکید فزاینده بر بخشندگی خیریه از راه تغییر سیاست‌ها توسعه یافتند. مولفان از طریق بررسی ادبیات موجود کشف کردند که صدها جامعه‌ی اعطاکننده مانند آن‌هایی که در ایالات متحده هستند، در کشورهای سراسر جهان وجود دارند. آن‌ها همچنین دریافتند که بسیاری از این حلقه‌های بخشندگی توسط متخصصان زن و جوانان احداث شده‌اند. 

در هنگام انجام شدن این تحقیق، حدود 80 حلقه‌ی بخشندگی در بریتانیا و ایرلند شناسایی شده‌اند. این تحقیق از طریق مصاحبه با اعضای بیش از 50 حلقه‌ی بخشندگی انجام شده‌ است.
حلقه‌های بخشندگی گروه‌ها و وابستگی‌های منطقه‌ای مختلفی را نمایندگی می‌کردند و از میان کسانی که با آن‌ها مصاحبه شده بود، 21 نفر داوطلب، 17 نفر کارکنان اداری و 9 نفر از دیگر کارکنان بودند.
دو سوم نمایندگان زن بودند. سوالات مصاحبه  ریشه‌های حلقه‌ی بخشنده، از جمله مزایا و چالش‌های آن و چگونگی عملکرد یا کارکرد آن را کاوش می‌کرد. این تحقیق جهت تعیین این سوال اجرا شد که آیا حلقه‌های بخشندگی برای خیریه سودمند هستند.

محققان دریافتند که مقادیر کمک مالی و ساعت‌های کار داوطلبانه به طور خاصی در میان افراد حاضر در حلقه‌ی بخشندگی افزایش می‌یابد. همچنین مشاهده شده که اعضا احساس تشویق شدگی و نیتمندی بیشتری با هدف مشارکت خود در سازمان داشته‌اند.
برخی از گروه‌ها انتظارات غیرواقع‌گرایآن‌های از آن چه که کمک‌های مالی‌شان می‌توانست در سازمآن‌های بزرگ‌تر انجام دهد داشتند که به همین علت بسیاری از حلقه‌ها به سازمآن‌های کوچک‌تر اهدا می‌کردند. 

برخی دیگر از مزایای حلقه‌های بخشندگی شخصی‌تر بودند؛ برای مثال استفاده از حلقه به مثابه‌ی مجمعی برای با دیگر افراد. مضمون شایع دیگر، توانمندسازی افراد از طریق فرایندهای تصمیم‌گیری و تعامل اجتماعی به مثابه‌ی یک گروه بود.
بر اساس پاسخ‌های مصاحبه‌ها، حلقه‌های بخشندگی نه تنها اهداهای خیریه را افزایش می‌دهند، بلکه همچنین آن‌ را از طریق کار داوطلبی و گفت‌وگوهای راهبردی برای کمک مالی با سازمآن‌ها گسترش می‌دهند.

نقش فارغ‌التحصیلان دانشگاه در کار داوطلبانه و امور خیریه

این تحقیق به طور خاص گروه‌های فارغ‌التحصیلان دانشگاه در فیس‌بوک و تاثیرات آن بر پیوندهای اجتماعی میان افراد را مشاهده می‌کند. تحقیق در دو بخش انجام شد. بخش اول شامل مصاحبه‌های اکتشافی و مشاهده‌های مشارکتی از 12 فارغ‌التحصیل از دانشگاهی در شمال شرقی ایالات متحده می‌شود.
محققان صفحات گروهی فیس‌بوک 3 فارغ‌التحصیل دانشگاه را با یکدیگر ترکیب کردند تا مشاهده و درک کنند که چگونه و چرا فارغ‌التحصیل از فیس‌بوک استفاده می‌کند و این چگونه بر روابط آن‌ها با دیگر فارغ‌التحصیلان و دانشگاه اثر می‌گذارد. بخش دوم از طریق پیمایشی برخط از 3085 فارغ‌التحصیل برای آزمون فرضیه انجام شد. 

مصاحبه‌ها نشان داد که کار داوطلبانه و کمک‌های مالی خیریه از فعالیت‌هایی اولیه‌ای هستند که از طریق آن‌ها یک فارغ‌التحصیل در مورد ارتباط خود با دانشگاه فکر می‌کند. همچین بسیاری اظهار داشتند که با ادامه نیافتن آدرس ایمیل دانشگاه، در ارتباط بودن با هم‌کلاسی‌ها از طریق صفحات رسانه‌های اجتماعی برای فارغ‌التحصیلان بسیار آسان‌تر شده است. 

محققان همچنین باور داشتند که بر اساس تحقیقات میدانی موجود، ارتباط ایجاد شده از طریق رسانه‌های اجتماعی به افزایش کار داوطلبانه و بخشندگی‌‌های خیریه منجر خواهد شد. آن‌ها برای آزمون فرضیه‌ی خود، از تحلیل ساختاریافته‌ی پاسخ‌های به‌دست آمده از پیمایش استفاده کردند. 

از طریق مطالعات، محققات دریافتند که شبکه‌های اجتماعی منبعی قابل اتکا برای ایجاد روابط مستحکم با دیگر فارغ‌التحصیلان است و همچنین دریافتند که نتایج هم‌راستا با آن چیزی است که مشاهدات پیشین در مطالعه در مورد شبکه‌های اجتماعی و امور خیریه کشف کرده بودند.
آن‌ها همچنین دریافتند که ارتباط بیشتر، کار داوطلبانه یا اهدای خیریه را پیش‌بینی نمی‌کند، اما شاخصی کلیدی در رفتار تعاملی است که با کار داوطلبانه و اهدای خیریه هم‌بستگی دارد. 

خیریه جمعی؛ شرح و مدل‌سازی اکولوژی اهدا

در این مقاله مولفان به دنبال درکی بهتر از چگونگی درخواست سازمآن‌ها برای کمک‌های مالی و استدلال مورد استفاده‌ی افراد برای تعیین مقدار کمک مالی خود بودند. آن‌ها داده‌های تجربی را برای تعیین توزیع توانی قدرت و قانون رفتار خیرمندانه آزمودند. آن‌ها از داده‌های هدیه ناشناس از شش سازمان در سراسر بخش غیرانتفاعی برای اجرای این آزمایش استفاده کردند. 

آن‌ها از طریق ارزیابی خود از داده‌های هدیه‌ی ناشناس، پیوندی ضعیف را میان قدرت و قانون در بین سازمآن‌ها تشخیص دادند و همچنین دریافتند که برخی سازمآن‌ها در سطوح مختلف هدیه مانند 1000 دلار تفاوتی نمی‌بینند.
با این‌حال مشاهده شد که برخی سازمآن‌ها موسسات آموزش عالی، به سطوح پایداری از کمک‌های مالی طی چندین دهه دست یافته‌اند. آن‌ها کشف کردند که سطوح بخشش در انواع سازمآن‌ها متفاوت است و این که برخی از این اختلافات به درآمد ارائه‌دهندگان کمک‌های مالی بستگی دارد. 

نویسندگان توصیه می‌کنند که وقتی سازمآن‌ها برای کمپین‌های سرمایه آماده می‌شوند، به 12 مشارکت‌کننده اصلی به عنوان کسانی که 65 درصد کمک‌های مالی جهت رسیدن به هدف مورد نیاز کمپین نگاه کنید.
تضمینی وجود ندارد که هر بار دقیقا عمل کند، اما اساس خوبی برای مخزن مورد انتظار فراهم می‌کند. آن‌ها همچنین با داده‌هایی که جمع‌آوری کردند، بینش‌هایی در مورد چگونگی تفسیر قانون 20/80 اخد کمک مالی، طوری که به میانه‌ی مقدار هدیه‌ها توسط سازمآن‌های مختلف ارائه دادند.

تاثیر حلقه‌های بخشندگی بر امور خیریه

این مقاله رفتار جامعه پسند متمرکز بر تصویر اجتماعی و به رسمیت شناخته شدن از طریق مشارکت در امور خیریه و الهام بخشی به افراد برای اهدا را بررسی می‌کند. همچنین این مقاله از طریق یک مطالعه‌ی ازمایشگاهی بررسی می‌کند که چگونه به رسمیت شناخته شدن و توانایی تاثیر گذاشتن بر دیگران به بخشندگی اثر می‌گذارد. 

آزمایش میدانی جامع، به وسیله‌ی تلفن از کسانی که قبلا به دانشگاه ییل و دوایت هال کمک مالی کرده بودند انجام شد. مطالعات اولیه نشان می‌دهد که اهدا کنندگان به واسطه‌ی تصویر اجتماعی که موقع عمومی شدن کمک‌های مالی‌شان به آن‌ها اضافه می‌شود، انگیزه پیدا می‌کنند.
برخی از اهدا کنندگان به این طریق با خودمحوری انگیزه می‌یابند، در حالی که آن‌هایی که نوع‌دوست‌تر هستند با این امید که دیگران نیز الهام بگیرند و به آنان در حمایت از امر خیریه بپیوندند، مشارکت می‌کنند. 

دوایت هال پیش از این سابقه‌ای در حلقه‌ی بخشش کمک‌های مالی در سطح 100 تا 500 دلار داشته است. بنابراین، محققان پاسخ اهداکنندگان بالقوه را برای درخواست کمک مالی در سطوح حلقه، برخلاف درخواست تمدید کنترل شده که به حلقه های ارائه اشاره ای نکرده است، بررسی کردند. 

13 درصد از آن‌هایی که مورد درخواست قرار گرفته بودند، به دوایت هال کمک‌های مالی با میانگین مبلغ هدیه 186 دلار رساندند.
آن‌ها دریافتند که در تمام متغیرهایی که آزمایش کرده‌اند، اهداکنندگان 2.7% بیشتر احتمال داشت که کمک مالی کنند. وقتی که در روزنامه اشاره می‌شد، اهداکنندگان حدود 2% بیشتر گرایش به اهدای کمک‌های مالی بیشتر یا برابر با 100 دلار داشتند، در حالی که احتمال کمک مالی بیشتر از 500 دلار زیر یک درصد بود. 

تاثیر هویت در بخشندگی‌های خیریه

این مقاله نقش هویت و چگونگی ارتباط آن با کالاهای خصوصی را بررسی می‌کند. محققان به این پرداخته‌اند که چگونه سازمآن‌ها می‌توانند از طریق درخواست‌های پستی به ویژگی‌های شخصیتی اهداکننده توسل جویند.
این تحقیق از دو تحقیق میدانی پیشین در مورد هویت نقشی مشتق شده که توسط صلیب سرخ آمریکا انجام شده بودند.
برای فراخواندن پاسخی از اهداکننده بر اساس پاسخی گروهی، مانند چگونه یک سازمان با اهداکننده‌های پیشین ارتباط برقرار می‌کند، از چارچوب نظری وجوه اولیه استفاده می‌شود. 

هنگام اولویت دادن به اهداکنندگان پیشین، باید واکنش مهم‌تری نسبت به غیراهداکنندگان ایجاد کند. داده‌های مورد استفاده برای این مطالعه از دو آزمایش کلان اجرا شده توسط صلیب سرخ که از درخواست‌های پستی استفاده کرده بودند، آمده است.
صلیب سرخ داده‌های درخواست‌های پستی را از تاریخ ژانویه 2006 تا اکتبر 2011 به اشتراک گذاشت. این داده‌ها در مورد افرادی بود که با عنوان اهداکنندگان غیر معمول دسته بندی شده بودند اما به سازمآن‌های جهانی برای توفان کاترینا، ریتا و سونامی آسیای جنوب شرقی کمک مالی کرده بودند. محققان پاسخ‌ها را بر اساس جمعیت هر درخواست پستی دسته بندی کردند.

درخواست 1در تاریخ 4 ژانویه 2010 به 17061 اهداکننده‌ی سابق ارسال شد که با عنوان منقضی شده (آن‌ها در 24 ماه گذشته هیچ اهدایی انجام نداده بودند) دسته‌بندی شدند. اهداکنندگان به یکی از این دو دسته‌ تقسیم شدند: یکی نامه‌هایی مبتنی بر هویت مشروط دریافت کرد که حاوی داده‌های اهدای قبلی بود، درحالی‌که گروه کنترل شامل اطلاعات مشروط نمی‌شد. 

درخواست 2 در تاریخ 2 نوامبر 2009برای 41104 فرد فرستاده شد که مجموعه‌ای از اهداکنندگان بالقوه بود که در آزمایش نخست مشمول نشده بودند. به این افراد یکی از 4 نوع درخواست اختصاص داده شده بود. شرایط شامل درخواست سالانه، درخواست زمستانه، درخواست دولتی و درخواست اجتماع می‌شد.
همه‌ی نامه‌های درخواست یکسان بودند اما شامل ذکر یک درخواست خاص بودند. این درخواست اشاره می‌کرد که همه‌ی کمک‌های مالی به صندوق عمومی واریز خواهند شد. 

درخواست 1 نشان داد که شامل کردن آخرین تاریخ اهدای اهداکننده، احتمال کمک خیریه را بیش از 20٪ افزایش می‌دهد. میانگین بخشش از سوی این پاسخ‌دهندگان نیز به میزان بیشتر از 4% افزایش یافت. این اثبات می‌کند که با اولویت‌بندی داده‌های آخرین اهدا در این درخواست، سازمان در حال درخواست از حس هویت اهداکننده، در این مورد به مثابه‌ی اهداکننده‌ی صلیب سرخ است. 

داده‌های درخواست 2 نشان می‌دهد که پاسخ‌های مربوط به درخواست دولت و درخواست اجتماع بیشتر از درخواست‌ سالانه و فصلی بوده است. این مشاهده نشان می‌دهد که اهداکنندگان نگران کمک‌های مالی استفاده شده در اجتماع خودشان هستند. 

به طور کلی، بیشتر از 5 درصد از پاسخ‌های اجتماع دریافت شدند در حالی که دو دسته‌ی دیگر نرخ پاسخی در حدود بین 3.8 درصد و کمی بیشتر از 4 درصد را نشان می‌دهند. همچنین مشاهده شد که اولویت دادن به هویت اهداکننده با محوریت اجتماع، به دریافت میانگین مقدار اهدایی منجر شد که 5 برابر بیشتر از دیگر کمپین‌ها بود. 

این مقاله اظهار و خاطرنشان کرد که افرادی که در اجتماعات کوچک‌تر زندگی می‌کنند، نسبت به کسانی که در اجتماع‌های بزرگ‌تر زندگی می‌کنند، حس هویت اجتماعی قوی‌تری دارند.
به طور کلی نتایج نشان داد که وقتی سازمآن‌ها درخواست‌ها را بر اساس هویت اهداکنندگان به‌خصوص اهداکنندگان سابق اولویت بندی می‌کنند، می‌توانند انتظار داشته باشند که این اهداکنندگان نرخ‌های بازگشت را افزایش دهند که اغلب به کسب و افزایش پول نیز می‌انجامد.
همچنین مشاهده شده است که اولویت‌بندی بر اساس اجتماع راهی برای افزایش کمک‌های مالی از افرادی است که حس اجتماعی بیشتری به خصوص در اجتماع‌های کوچک‌تر دارند. 

بیشتر بخوانید :

 روش بررسی داده‌های موسسات خیریه استرالیایی (قسمت پنجم) 

تأثیر شبکه‌های اجتماعی مذهبی بر مشارکت مدنی

این مقاله به بررسی شبکه‌های اجتماعی مبتنی بر مذهب پرداخته تا تعیین کند که آیا روابط مبتنی بر مذهب بر تعامل‌های مدنی مانند رای دادن، کار داوطلبانه و بخشش خیریه تاثیر می‌گذارد.
این مقاله از داده‌های پیمایش اولین پرتره‌های زندگی استفاده می‌کند که نمونه‌ای متشکل از 2610 نفر را شامل می‌شود. این پیمایش از طریق مصاحبه‌های رو در رو انجام شده است.

این تحقیق نشان می‌دهد که سطوح بالاتری از دینداری، افزایش‌های را در مشارکت اجتماعی رسمی و غیر رسمی نشان می‌دهد. در ایالات متحده مشاهده شده است که افرادی که بیشتر دیندارند، از افرادی که دینداری کمتری دارند بیشتر اهدا می‌کنند.
 به صورت مشابه ادبیات موجود نیز نشان می‌دهند که افرادی که بیشتر دیندار هستند نسبت به افراد کمتر دیندار، بیشتر تعاملات مدنی دارند و زمان بیشتری را صرف کارهای داوطلبانه می‌کنند. داده‌های پیمایش در مورد کار داوطلبانه و دینداری همچنین نشان می‌دهد که پیوندهایی به کار داوطلبانه‌ی غیرمذهبی وجود دارد. 

محققان بر این باورند که باورهای اخلاقی و نوع‌دوستانه‌ی یک شخص تو عامل اصلی هستند که افراد مذهبی را بیشتر مهربان می‌کنند و بنابراین آن‌ها احساس نیاز بیشتری به کمک کردن به دیگران می‌نمایند. به شکلی مشابه، جماعات به اعضای خود آموزش می‌دهند که چگونه در جلسات شرکت کنند و بخشی از گروه بزرگ‌تر باشند که این به پرورش رفتار ذهنیت مدنی می‌انجامد. 

روحانیت نیز با بخ اشتراک گذاشتن باورهای اجتماعی و سیاسی با جماعات، نقش خود را ایفا می‌کند. این مسئله در مذهب‌های مختلف متفاوت است، اما کاتولیک‌ها بیشترین نرخ کار داوطلبانه را در میان تمام مذاهب دارند. افراد از طریق شبکه‌های مذهبی و تعامل اجتماعی، با همالان خود پیوندهای اجتماعی برقرار می‌کنند. 

محققان باور دارند که این شبکه‌های مذهبی رفتار کمک‌کننده را از طریق حمایت اجتماعی و منابع بیشتر ترویج می‌کنند. شبکه‌های مذهبی همچنین شبکه‌های استخدام برای کار داوطلبانه و ایجاد فضایی برای افراد هستند تا آن دوستان خود را که به صورت اجتماعی و سیاسی درگیر شده‌اند را ملاقات کنند. 

این ادبیات نشان می‌دهد که چگونه شبکه‌های مذهبی تاثیری قوی بر تعامل مدنی دارند. همچنین کشف شده است که هر چه فرد اجتماعی‌تر باشد، بیشتر احتمال می‌رود که در کارهای خیریه‌ی رسمی یا غیررسمی شرکت کند. 

بخشش غیرپولی و غیرمتقابل کالاهای بی‌استفاده برای خانوارها

این مقاله به مصرف اشتراکی، بخشندگی جایگزین و هدیه دادن از نگاهی غیر متقابل و غیرپولی در عصر بازاریابی دیجیتال و موبایلی و رسانه‌های اجتماعی می‌پردازد.
بخشندگی جایگزین به لحاظ مفهومی از هدیه‌‌ی سنتی و اشتراک فرضی که معولا نیازمند هیچ تقابل و هیچ انتظاری برای این که هدیه چگونه باید استفاده شود، متفاوت است. 

رسانه‌های اجتماعی شرکت در بخشندگی جایگزین را بسیار آسان‌تر کرده است و طرفین را در جایی که هیچ عمل متقابل یا تبادل پولی مورد نیاز نیست، دور هم گرد آورده است. بسیاری باور دارند که این شکل جدیدی از تعامل مدنی است. 

محققان از اطلاعات عمومی منتشر شده از کاربران در freecycle.org از تاریخ سپتامبر 2012 تا مارس 2013 استفاده کرده‌اند که در اجتماع اورلاندو موجود بوده است. آن‌ها بیشتر از 7000 پست را بارگیری کرده اند که از میان آن‌ها 1200 پست برای مطالعه قابل استفاده بوده است. 

1070 پست مربوط به تقاضا و 225 پست پیشنهاد بخشندگی بودند. آن‌ها از طریق کدگذاری داده‌ها فهمیدند که رواجی برای برآورده کردن نیازهای یکتا وجود دارد که شامل پست‌هایی در مورد نیاز به کامپیوتر و پست‌هایی که درخواست کمک برای هدیه‌ی کریسمس به دلیل دشواری‌های اقتصادی داشتند و از این دست می‌شد. مشارکت‌کنندگان در این محیط قادر بودند که در بازار آزاد تبادل کالاها، ضدمصرف‌ها و کالاهایی که با خلاقیت بازیافت شده‌اند و در غیر این صورت به محل دفن زباله می‌رفتند، شرکت کنند. همچنین مشاهده شده که کاربران برای خرید بیش از حد برخی کالاها مانند شیر خشک انگیزه دارند.

سازمآن‌هایی مانند شبکه‌ی فریسایکل، درآمدی را مهیا می‌کنند که کاربران می‌توانند به اشتراک بگذارند و آزادانه کالا اهدا کنند و نگذارند کار برخی چیزها به محل دفن زباله ختم شود.
این بخشندگی جایگزین به کاربران اجازه می‌دهد تا موردی استفاده شده را به شخصی دیگر بدهند و چرخه‌ی استفاده را طولانی‌تر کنند. مشاهده شده که هم فرد اهدا کننده و هم فرد ذینفع، از مزایای جامعه پسند هدیه بخشیدن در این فضا بهره برده‌اند.

سرمایه‌ی اجتماعی و گسترش دامنه‌ی نتایج حامی محیط زیست

این مقاله به این موضوع می پردازد که چگونه می توان از سرمایه‌ی اجتماعی به عنوان ابزاری برای کاهش در اجتماعاتی استفاده کرد که در آن‌ها فشار برای نتایج طرفدار محیط زیست وجود دارد. اشاره شده است که چنان‌چه افراد بر کاهش ردپای کربنی خود تمرکز کنند، فعالیت‌هایی مانند رانندگی و مصرف انرژی آن‌ها کم می‌شود. 

محققان به طور خاص به چگونگی پیوندهای رابطه‌ای اجتماعی، سرمایه‌ی اجتماعی اجتماع و اعتماد تعمیم‌یافته می‌پردازند که بر سیاست‌های زیست‌محیطی و روندهای بخشندگی تاثیر می‌گذارند.
داده‌های مورد نیاز برای این تحقیق، از پیمایش عمومی اجتماعی در سال 2010 با تمرکز خاص بر سوالات محیط زیستی در آن به دست آمده‌اند.

پیوندهای رابطه‌ای اجتماعی به روابط فرد با دیگران ارجاع دارند که می‌توانند هم در دسته‌ی پیونددهنده و پل‌زننده دسته‌بندی شوند. روابط پیونددهنده، در میان افراد با سطح بالایی از قرابت و حمایت عاطفی مانند دوستان نزدیک و خانواده وجود دارد، که نقطه‌ی ضعف آن وجود رفتارهایی مورد انتظار در پیوند است که می‌تواند تفکرات و احساسات فرد را محدود کند و آن‌ها را به جهتی متفاوت هدایت نماید.  

پیوندهای پل‌زننده ما را با کسانی پیوند می‌دهند که ما به طور خاص با آن‌ها نزدیک نیستیم؛ مانند همسایگان یا دیگران در محیط تاثیر ما. شواهدی وجود دارد که نشان می‌دهد افراد زمانی که تمایل دارند هنجارهای خود را متناسب با یک گروه خاص، مانند انجام تلاش‌های حفاظتی اتخاذ کنند، بیشتر با همسایگان خود تعامل می‌کنند تا افرادی از حلقه‌های نزدیک. 

کار داوطلبانه، شرکت در کلاب‌ها، عضویت در انجمن‌ها و غیره، مثال‌هایی از سرمایه‌ی اجتماعی در اجتماع هستند. اشاره شده است که این می‌تواند با احساس ذهنیت مدنی و نمایندگی اجتماع مرتبط باشد. اعتماد تعمیم یافته، شکلی از اعتماد است که معمولا در گروه‌ها دیده می‌شود و از اعتماد جمعی در گروه توسط اعضایش ناشی می‌گردد.
این اعتماد همچنین با توجه به این که این اعضا درکی از خود و گروهشان و نفعی که به دیگر اعضای اجتماع به شدت با نوع‌دوستی در ارتباط است. 

مولفان نتایج مشاهدات و پاسخ‌های پیمایش خود را به سه دسته بر اساس فرضیه‌ی خود تقسیم کرده‌اند: سبک زندگی حامی محیط زیست، تمایل به فداکاری و پیش‌بینی عمل‌گرایی زیست محیطی. مشاهده شده که درک فرد از خود و آگاهی‌اش از خطر همراه با احساس آگاهی از محیط زیست، یک پیش‌بینی قوی را نشان می‌دهد که کمتر رانندگی می‌کنند، مصرف انرژی را کاهش می‌دهند و استفاده از محصولات غیر دوستدار محیط زیست را کاهش می‌دهند. 

یک کشف مهم دیگر این بود که گردهمایی‌های اجتماعی با همسایگان به عنوان عاملی رده بالا برای سرمایه‌ی اجتماعی رتبه‌بندی شده بود. در این گروه، مشاهده شد که با افزایش جمعیت، افزایشی در مالیات همراه با تمایل به تقلیل مصارف خاص ظهور پیدا می‌کرد. 

وقتی از سرمایه‌ی اجتماعی صحبت می‌شد، همه چیز در مورد اعتماد بود؛ آن‌هایی که مذهبی‌تر هستند مایل به پرداخت مالیات بیشتری هستند و آن‌هایی که زیاد تلویزیون می‌بینند، کمتر مورد اعتمادند.
همچنین مشخص شد که بخشندگی برای مسائل زیست‌محیطی به شدت به درآمد خانوار و آموزش وابسته است. به علاوه اشاره شده است که مردان مردان کمتر در فعالیت‌های زیست‌محیطی درگیر می‌شوند و افرادی که در شهر زندگی می‌کنند بیشتر محتمل است که در فعالیت‌های زیست‌محیطی درگیر شوند. 

در کل نتایج این مطالعه نشان می‌دهند که گردهمایی‌های اجتماعی با همسایگان اهمیت بالایی دارد که به این واقعیت مرتبط است که وقتی اطلاعات مصرف انرژی در محله به صورت عمومی منتشر می‌شود، باعث می‌شود که افراد مصرف خود را کاهش دهند تا اطلاعاتشان با همسایگان خود تطابق پیدا کند. 

تاثیر شبکه‌های اجتماعی در بخشندگی به امور خیریه

این مقاله به تاثیرات شبکه‌های اجتماعی در بخشندگی به امور خیریه می‌پردازد. محققان به دنبال تعیین این هستند که آیا رسانه‌های اجتماعی جای مناسبی برای اعطایی کمک‌های مالی برخط است.
این مقاله همچنین می‌آزماید که چگونه‌ آن‌هایی که ترجیح می‌‌دهند کمک مالی کنند و به‌صورت برخط درگیر شوند از آن‌هایی که ترجیح می‌دهند کمک مالی کنند و به صورت برون‌خط درگیر می‌شود، تفاوت دارند. علاوه بر این این مقاله رفتار تبادلی اجتماعی و جامعه‌پسند اهداکنندگان را می‌آزماید و همچنین فرضیه تنوع اجتماعی را می‌آزماید.

فرضیه‌ای که اظهار می‌دارد اینترنت به جای کاهش دادن تعاملات اجتماعی به آن‌ها می افزاید. رسانه‌های اجتماعی محلی را برای اهداکنندگان فراهم می‌کند تا با سازمآن‌ها تعامل کنند و سازمان‌هایی را انتخاب نمایند که می‌خواهند با آن‌ها درگیر شوند و در عین حال یادگیری در مورد امور اجتماعی خیریه را بسیار آسان‌تر می‌سازد.

افراد همچنین برای تنوع بخشیدن به شبکه‌های خود و ملاقات با دیگر افرادی که مانند آن‌ها فکر می‌کنند، به فضای برخط می‌روند. تاثیرات اجتماعی اقتصادی مشاهده‌شده‌ای از استقاده از اینترنت، به خصوص در میان نسل‌های پیرتر وجود دارد که با رسانه‌های اجتماعی و اینترنت بزرگ نشده‌اند. 

این مطالعه تحقیقاتی شامل 6270 نفر در ایالات متحده بود و از داده‌های اینترنت PEW و پروژه زندگی آمریکایی از همکاران تحقیقاتی پرینستون استفاده کرد. آن‌ها دریافتند که استفاده از اینترنت روابط برون‌خط را تمجید می‌کند اما جایگزین آن‌ها نمی‌شود. 

استفاده از اینترنت بر خلاف بخشندگی در فضای برخط، رابطه‌ای مثبت با بخشندگی در فضای برون‌خط بود؛ آن‌هایی که از اینترنت برای تعامل در گروه استفاده می‌کنند، بیشتر احتمال دارد که به صورت برخط مشارکت کنند. آن‌ها همچنین مشاهده کردند که آن‌هایی که مکررا در خانه یا محل کار از اینترنت استفاده می‌کنند، کمتر احتمال دارد که به صورت برخط کمک مالی اهدا کنند، بلکه همچنان از طریق راه‌های برون‌خط سنتی کمک مالی می‌کنند.

برای سازمان‌هایی که به لحاظ ایدئولوژیک با فرد اهداکننده همراستا هستند، تمایل برای مشارکت‌های برخط افزایش می‌یابد. آن‌ها دریافتند که گرایش‌های مشابهی میان درگیری برخط و برون‌خط افراد و سازمآن‌ها وجود دارد. 

تحلیل بخشندگی خیریه در محل کار عمومی

این تحقیق کمپین‌های بخشندگی کارکنان را با بررسی رفتارهای اهداکنندگی کارکنان دولت در یک دانشگاه عمومی را تحلیل می‌کند که کمپین‌های بخشندگی در محل کار دارد. هدف این مطالعه این است که به رفتارهای فردی در یک کمپین بخشندگی عمومی در محل کار در مقایسه با بخشندگی خصوصی نگاه کند. 

محل دیگری که این مقاله آن‌ را می‌کاود، خیریه در محل کار . استراتژی‌های مختلف فراخوان است که برای درخواست از کارکنان به کار می‌رود. آخرین محلی که مولفان ارزیابی می‌کنند، درک کارکنان از همکاری خیریه و تاثیر آن بر بخشش خیریه است. آن‌ها با نگاهی به سطح میکرو یا خیلی خرد، رویکرد سه‌گآن‌های را برای درک بهتر این موضوعات اتخاذ می‌کنند: 

رویکردهای ازدحام فردی، سطح میانی: 
مبتنی بر رابطه و رویکردهای سطح کلان. داده‌های این پیمایش از پیمایشی در سال 2008 گرفته می‌شد که در پایان کمپین اعطای ترکیبی دولت-کارمند مدیریت شده بود. 

این پیمایش منجر به 720 پاسخ قابل استفاده شد که برای تمامی اساتید و کارکنان دانشگاه ارسال شد. همه‌ی دانشگاه‌های دولتی و سازمآن‌های دولتی در این کمپین شرکت کرده بودند. اهداکنندگان از طریق کسر حقوق، وجه نقد و کارت اعتباری پرداخت کرده بودند. 

آن‌ها می‌توانستند که کمک‌های مالی خود را به اهداف خاص و نامحدود هدایت کنند. آن‌ها داده‌ها را در مورد تعداد کارکنان در هر سطح از ساختارهای سازمانی برای دانشکده و کارکنان و همچنین درصد کارکنان در هر سطحی که شرکت کرده بودند، جمع‌آوری کنند. 

مشاهدات سطح میکرو نشان‌ دادند که سطح ورودی و کارکنان ساعتی و دانشکده کمتر از آن‌هایی بخشیده‌اند که در جایگاه‌های ارشد کارکنان قرار داشته‌اند.
آن‌ها همچنین داده هایی نیاقتند که این ادعا را ثابت کند که کمک‌های مالی در محل کار بر بخشش‌های خصوصی تاثیر می‌گذارد. 

در واقع، آن‌ها دریافتند که کسانی که در محل کار اهدا می‌کنند، به به طور خصوصی مقادیر بیشتری را می‌بخشند. حدود 97 درصد از کارکنان رسمی، مقادیر زیادی را به‌طور خصوصی می‌بخشند.
افراد در جایگاه‌های ارشد و کارکنان غیررسمی نیز در نرخی مشابه اهدا می‌کردند. آن‌ها اشاره کردند که یافته‌ها برای سازمان بیشتر نشان دهنده سرمایه اجتماعی است تا سرمایه اقتصادی. 

داده های سطح میانی بسیار کیفی‌تر هستند زیرا از طریق پیمایش‌های باز جمع‌آوری می‌شوند. آن‌ها شواهدی پیدا کردند که این فرضیه را که کارکنان به خاطر روابط خود با دانشگاه می‌بخشند را پشتیبانی می‌کرد.

اهداکنندگان مردد گفتند که تنها دلیلی که آن‌ها اهدا کرده‌اند، این بوده که فکر کرده‌اند در غیر این صورت کارنامه‌ی آن‌ها اثر منفی خواهد دید.
همچنین شواهدی وجود داشت که نشان می‌داد کمپین‌های بخشندگی می‌توانند فضایی ایجاد کنند که در آن احتمال اعتراض کارکنان به سازمآن‌های مادر برای چیزهایی مانند اجازه ندادن به کارکنان به پارک کردن مجانی یا برگزاری کمپین در فصل عدم استخدام بیشتر می‌‌شود. 

اهداکنندگانی که در کمپین مشارکت کردند، اظهار داشتند که پیام‌رسانی از راه ایمیل و رسانه‌ی چاپی در اطراف دفتر، آن‌ها را به اهدا کردن تشویق کرد.
برخی از پاسخ‌دهندگان فکر می‌کردند که ایمیل‌ها بسیار مکرر ارسال می‌شده‌اند و تنها به این دلیل که از فهرست حذف شوند، کمک مالی کردند. 

یافته‌های در سطح کلان مشخص کردند که آوازه‌ی یونایتد وی در میان اهداکنندگان مورد مناقشه قرار گرفته بود و برخی از آن‌ها فکر می‌کردند که یونایتد وی بخشی از کمپین را از آغاز تا پایان اجرا می‌کرده است. پاسخ‌های این پیمایش نشان می‌داد که درک افراد از یونایتد وی بر بخشندگی‌های خیریه تاثیر داشته است. 

شبکه‌های اجتماعی، استخدام و کار داوطلبانه

این مقاله به تاثیرات پل‌زنی و پیوندزنی در شبکه‌های کار داوطلبانه و تاثیراتش بر استخدام و کار داوطلبانه می‌پردازد. نویسندگان سپس به این می‌پردازند که چگونه تنوع پیوندهای اجتماعی به تنوع شبکه‌ها می‌انجامد. مولفان اشاره می‌کنند که هیچ کمیت‌سنج خوبی برای زمان صرف شده با یک فرد برای آزمون پیوندهای پیوندزننده وجود ندارد. 

در عوض، شاخص‌های علت و معلولی که به پیوند میان افراد کمک می‌کنند. مقاله از تنوع پیوندهای اجتماعی برای بیان شکل پل‌زننده‌ی سرمایه‌ی اجتماعی استفاده می‌کند. در این‌جا تحقیق بر اساس این ایده استوار است که سرمایه‌ی اجتماعی و کار داوطلبانه مبتنی بر استخدام است. 

مولفان برای اهداف ارزیابانه، چنین فرض می‌کنند که مداخله‌ی مذهبی احتمال استخدام را افزایش می‌دهد؛ تنوع پیوندهای اجتماعی این احتمال که مداخله‌ی مذهبی به استخدام شدن منجر می‌شود را کاهش می‌دهد و تنوع ارتباط و پیوند اجتماعی احتمال داوطلب شدن و استخدام نشدن را افزایش می دهد. 

با استفاده از داده‌های پیمایش اهدا و کار داوطلبانه در ایالات متحده در سال 1999، این نمونه از جمعیت ایالات متحده شامل 2404 بزرگسال آمریکایی از خانوارهای نژادی و قومی مختلف بود که بیش از 70000 دلار درآمد داشتند. مشخص شد که از 50 درصد از پاسخ‌گویان در سال قبل درخواست شده که داوطلب شوند، در حالی که 67 درصد از کسانی که از آن‌ها خواسته شد داوطلب شوند، در مقایسه با 13 درصدی که اعلام کردند بدون استخدام داوطلب شده‌اند، در واقع داوطلب شدند.

 17 درصد از آن‌ها با هیچ پیوندی داوطلب شدند، در مقایسه با 23 درصد از آن‌هایی که دست کم با یک پیوند اجتماعی داوطلب می‌شدند. این داده‌ها از این مدعا پشتیبانی می‌کند که سرمایه‌ی اجتماعی پیوندزننده و پل‌زننده به کار داوطلبانه مرتبط هستند.
همچنین مشخص شد که مردان، آمریکایی‌های مسن‌تر و آن‌هایی که خانه اجاره می‌کنند، کمتر احتمال دارد که استخدام شوند یا کار داوطلبانه بکنند، در حالی که والدین بیشتر از همه محتمل بود که استخدام شوند یا کار داوطلبانه بکنند. درخواست برای داوطلب شدن به افزایش 40 درصدی این احتمال که یک شخص داوطلب شود خواهد انجامید. 

در مجموع، داده‌های این پیمایش از فرضیه‌های پژوهشگران در مورد رابطه بین استخدام و داوطلبی پشتیبانی می‌کند. آن‌ها دریافتند که افرادی که استخدام نشده‌اند تراکم اجتماعی بیشتری دارند و بیشتر گرایشات سرمایه‌ی اجتماعی پل‌زننده دارند تا سرمایه‌ی اجتماعی پیوندزننده.

مشارکت اجتماعی و بخشندگی خیریه: تحلیلی چندمتغیره

این مقاله جمع‌آوری داده‌های پیمایش را در توسعه و آزمایش یک مدل علیت متغیر چندگانه از عوامل تعیین‌کننده‌ی مختلف بخشندگی فردی را بازگو می‌کند که شامل عوامل اجتماعی، جمعیت‌شناختی و اقتصادی می‌شود. مقاله با مرور ادبیاتی از مشاهدات قوم‌نگارانه ساختار یافته است؛ بخش دوم  در مورد داده‌هایی از پیمایش است؛ بخش سوم به این می‌پردازد که آیا داده‌های کمی مدل پنج متغیره بر خانوارها اعمال می‌شود؛ بخش چهارم به عواملی می‌پردازد که بیشتر شاخص رفتار بخشندگی هستند. مولفان بر این باورند که مدل شناسایی به این دلیل که درک فرد از خود را با انگیزه‌ی بیشتری از گرایشات نوع‌دوستانه ارزیابی می‌کند، از مدل نوع‌دوستانه برتر است. مدل شناسایی نشان می‌دهد که طبیعت منفعت‌طلبانه‌ی شخص را برای عمل فداکارانه برای دیگران نشان می دهد.

مولفان تعیین کردند که عوامل جامعه پسندی وجود دارند که به استخدام منجر می‌شوند؛ مانند مانند پیوند به یک یا چند نفر در جنبش که به مشارکت کمک می‌کند و غیبت در شبکه‌های مخالف.
آن‌ها می‌گویند که 5 متغیر وجود دارند که از مدل شناسایی پشتیبانی می‌کنند و کشف کرده‌اند که اجتماعات مشارکت یا شبکه‌های رسمی یا غیررسمی که افراد در آن دخیل شده‌اند، بر رفتار خیرمندانه‌ی آنان تاثیر می‌گذارد.

چهارچوب‌های آگاهی عامل دوم در یک سازمان است که به افراد الهام می‌بخشد که کار داوطلبانه انجام دهند و بر اساس درک فرد از سودمندی، کمک مالی کنند. درخواست‌های مستقیم سومین متغیر است که به معنی درخواست واقعی برای کمک مالی یا درخواست از فرد برای انجام کار داوطلبانه است.
متغیر چهارم، مدل‌های جوانی فرد می‌گوید که تجربیات از جوانی یک فرد و اطرافیان او، بر کار داوطلبانه و رفتارهای اهداکننده در بزرگ‌سالی تاثیر می‌گذارد. آخرین متغیر در دسترس بودن وجوه اختیاری است که یعنی قدرت شخص برای اهدای پول بدون این که در سختی اقتصادی بیفتد.

این پنج متغیر با داده‌های پیمایشی یا عنوان کار داوطلبانه و بخشندگی در ایالات متحده که در سال 1992 توسط موسسه گالوپ اجرا شده بود، و نمونه‌ای تحلیل شدند. 

نمونه‌ی پیمایش گالوپ، نمونه‌ای مقطعی از جمعیت امریکا، متشکل از 2671 خانوار آمریکایی بود که پاسخ‌دهندگان پیمایش دست کم 18 سال داشتند. آن‌ها مجموعه داده‌ها را به 2065 خانوار محدود کردند که در آن‌ها پاسخ دهندگان، اغلب با همسرشان، در تصمیم‌گیری‌های خیریه شرکت داشتند. 

محققان مقاله ذکر شده کشف کردند کشواهدی وجود دارد که 5 متغیر ارزیابی شده به نحوی اغلب علت و معلولی با یکدیگر مرتبط هستند. همه‌ی متغیرها توانایی این را دارند که به فرد انگیزه بدهند تا پول و زمان برای سازمان‌های خیریه صرف کند.

چرا افراد مسن، علاقه‌ کمتری به امور خیریه دارند؟

این تحقیق به کند و کاو در مورد دلایلی می‌پردازد که چرا افراد مسن، علاقه‌ی کمتری به اهدای کمک مالی دارند. آن‌ها یک مطالعه طولی از 5 موج مطالعه سلامت و بازنشستگی ایالات متحده را از سال 1998 تا 2006 آزمایش کردند که شامل 85607 فرد بالای 50 سال است. مولفان فرض گرفته‌اند که دو دلیل اصلی برای نطوب در بخشندگی در سنین پیری وجود دارد: 

1. کاهش سلامت افراد 

2. کاهش توانایی‌های شناختی افراد در تصمیم‌گیری برای خودشان.

هنگامی که محققان به کاهش سلامتی نگاه کردند، مشاهده کردند که تقریباً 20 درصد از آمریکایی‌های 65 تا 74 ساله به سرطان مبتلا شده‌اند و این درصد همچنان با افزایش سن افزایش می‌یابد. این آمارها هنگامی که به افرادی با بیماری قلبی نگاه می‌کردند، بیشتر نیز می‌شد. 

با توجه به هزینه‌های مربوط به مراقبت‌های پزشکی، این می‌تواند توانایی فرد را برای کمک‌های خیریه کاهش دهد. بسیاری از کمک‌های خیریه توسط این گروه سنی، مانند بخشندگی مذهبی خارج از خانه انجام می‌شود و آن‌هایی که مشکلات سلامتی دارند کمتر احتمال می‌رود که از خانه خارج شوند تا بتوانند کمک مالی اهدا کنند. همچنین کاهشی در شبکه‌های خودمحور و افزایش در شبکه‌های خویشاوندی در ویژگی‌های جمعیت‌شناختی این سن که بسیاری در حال تنظیم وصیت‌نامه خود هستند، وجود دارد. 

محققان با پرداختن به کاهش ویژگی‌های شناختی، روانشناسی و چگونگی منجر شدن توانایی‌های شناختی به رفتارهای جامعه پسند پرداختند. تحقیقات شناختی نشان می‌دهد که افرادی که توانایی‌های شناختی بالایی دارند، توانایی بیشتری برای قرار دادن خود در جایگاه‌های دیگران دارند. وقتی افراد سالخورده می‌شوند، یا دیگر نمی‌خواهند امور مالی خود را کنترل کنند یا اینکه توانایی انجام این کار را ندارند. این توانایی افراد برای کمک مالی را محدود می‌سازد. 

از طریق نتایج 5 موج پیمایش، نویسندگان دریافتند که حضور در کلیسا عاملی است که کمک‌های خیریه را برای این گروه سنی هدایت می‌کند. از آنجایی که این افراد قادر به حضور در کلیسا نیستند، از آن‌ها خواسته می‌شود که کمتر بخشندگی کنند. همچنین اشاره شده که آن‌هایی که باور دارند سلامتشان به سرعت در حال نزول است، کمک‌های مالی مذهبی بیشتری انجام می‌دهند.

ادامه دارد...