تیم اطلس خیر ایران در ادامه پروژه «سیمای نیکوکاری شهر سنندج» با رئیس هیئت مدیره خیریه مراد انصار به گفت‌و‌گو پرداخته است.

پیشنهاد ما:

«سیمای نیکوکاری شهر زنجان»


لطفاً در ابتدا هم خودتان را معرفی بفرمایید و هم در خصوص زمان تأسیس خیریه، اهدافی که در ابتدا داشته و مهم­ترین فعالیت­های آن توضیح دهید.

من اسعد بازشاهی هستم؛ رئیس هیئت‌ مدیره مؤسسه خیریه مراد انصار سنندج به‌شماره ثبت 69. این مؤسسه فعالیت رسمی خود را از سال 1380 آغاز کرده است. البته ما پیش از آن نیز از سال 1378 فعالیت داشتیم و در آن زمان هم به‌صورت غیررسمی به خانواده‌های نیازمند و تحت‌پوشش کمک می‌کردیم. در ابتدای تأسیس نیز با سازمان بهزیستی کردستان همکاری داشتیم. در کل سطح استان و 13 شهرستان نمایندگی داشتیم. از آنجا که در این مقطع تعداد مؤسسات خیریه خیلی کم بود، در مقام بازوی اصلی سازمان بهزیستی کردستان با تحت‌ پوشش قرار دادن قریب به 1800 مددجو فعالیتمان را آغاز کردیم. البته بعد از آنکه مؤسسات خیریه‌ای در خود شهرستان­ها شکل گرفت، این مسئولیت را برحسب وظیفه شرعی به خودشان واگذار کردیم و اکنون تمرکز عمده فعالیت‌هایمان در شهر سنندج است. در این شهر یک مرکز نگهداری از کودکان بی‌سرپرست (به ظرفیت سی نفر) داریم، که 25 کودک بی‌سرپرست را از سن 6 سالگی در آن تحت پوشش قرار دادیم. اکنون هرکدام از آن‌ها در موقعیت شغلی خودشان مشغول به کارند، اما کماکان امور زندگی و اهداف معنوی‌شان تحت پوشش مؤسسه است. در حال حاضر مؤسسه 200 خانواده را تحت پوشش دارد که علاوه بر رفع نیازمندی‌ها و ارائه سبد کالا (۴ مرتبه در سال) در زمینه اشتغال‌زایی و درآمدزایی آنان نیز تلاش می‌کنیم. با وجود این، تأمین معیشت اولویت اول را دارد. همچنین قبل از همه‌گیری کرونا یک کارگاه تولید سبزیجات و میو‌­جات، میوه خشک و سبزیجات خشک نیز برای زنان خودسرپرست، تأسیس و راه‌اندازی کردیم. درآمد این کارگاه صرف هزینه‌های خود آن می‌شود. اتفاقا سال اول نیز نزدیک به 37 میلیون تومان سود ویژه داشتیم که به‌کلی صرف اهداف خیریه شد. دفتر مرکزی مؤسسه در مرکز شهر قرار دارد و همین فعالیت‌هایی که برایتان عرض کردم (تحت پوشش قرار دادن خانواده‌ها، توزیع سبد و کارگاه) در آن صورت می‌گیرد.

یکی از فعالیت‌های بعدی ما مسئولیت سرای سالمندان سنندج است. در این زمینه مؤسسه خیریه مراد انصار، طی دو طرح، از 100 نفر سالمند به‌صورت شبانه‌روزی نگهداری می‌کند. به بیان دیگر در حال حاضر مؤسسه 215 سالمند دارد که 105 از نفر آنان مقیم شبانه‌روزی در سرای سالمندان و 110 نفر در طرح FBR مشمول خدمات هستند. چارت سازمانی سرای سالمندان شامل کادر مراقبت و نگهداری 50 نفره، 40 نفر مراقب، مسئول فنی، 5 نفر کادر پرستار، 2 پزشک عمومی، یک نفر کادر درمان و یک مدیر داخلی می‌شود.

طرح دیگری نیز داریم به نام طرح اس بی آر. طی این طرح کارهای روزانه خانواده‌های نیازمندی را که افراد سالمند یا معلولی در منزل دارند، تحت نظر مراقبانمان، در منزل برایشان انجام می‌دهیم. الحمدلله بازخورد اجتماعی خیلی خوبی هم برای خانواده‌ها داشته است. به هر حال طرحی است که در جلب مشارکت‌های مردمی کمک بسیاری می‌کند. این جلب مشارکت‌های مردمی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ خصوصاً در منطقه ما -کردستان- اهداف امور خیریه و نیات دینی، عرفی، شرعی و فرهنگی از ارزش بسیاری برخوردار است. به‌طور کلی وقتی که عملکرد درست باشد، خیری که با شما همراهی می‌کند دیگر رهایتان نمی‌کند. در این میان متأسفانه کمک‌های بخش دولتی بسیار ناچیز است. ما اینجا برای هر سالمند ماهی 4 میلیون تومان از دولت می‌گیریم که اصلاً کفاف هزینه‌های آنان را نمی‌دهد. مؤسسه ماهانه 500 میلیون تومان فقط حقوق و بیمه کارکنان را پرداخت می‌کند. علاوه بر این، هزینه‌های نگهداری ساختمان نیز وجود دارد و البته خیلی مسائل دیگر که تأمین کسری منابع عمدتاً از طریق مشارکت مردمی است.


اختلاف هزینه سرانه با هزینه واقعی چقدر است؟

خیلی زیاد. ما اینجا روزی 20 تا 25 میلیون تومان هزینه جاری داریم. شما حساب کنید با موارد پیش‌بینی نشده و تعمیرات و نگهداری ماهی 900 میلیون تومان می‌شود. در قبال دریافت یارانه دولتی رقم ناچیزی است. به هزینه نگهداری سالمندان باید هزینه استهلاک ساختمان و مبالغ این چنینی را نیز افزود. این هزینه‌های سربار و اضافی مشکلات را بیشتر می‌کند. ساختمانی که الان در آن مستقر هستیم کاملاً دولتی است؛ اما از ما ماهی 20 میلیون تومان بابت اجاره می‌گیرند. این را به هر خیری که می‌گوییم تعجب می‌کند. درست است که ارزش ساختمان بسیار بیشتر از این است؛ اما باز هم 20 میلیون تومان برای خیریه زیاد است. این تضادها کار را برای مؤسسات خیریه مشکل می‌کند.


در حال حاضر وضع شهر سنندج را چطور ارزیابی می‌کنید؟

الحمدلله؛ بد نیست. مؤسسات خیلی خوبی داریم که در حوزه‌ها و تخصص‌های مختلف کار می‌کنند و روزبه‌روز این بهتر می‌شود. برای مثال ما مؤسسه‌هایی داریم که به‌طور ویژه در مورد ام اس کار می‌کنند و چون کارش مشخص است، اهدافش محقق خواهد شد. همچنین مؤسساتی داریم که در زمینه امور دانش‌آموزی یا در زمینه‌های معیشتی و کاری و یا نگهداری بچه‌های بی‌سرپرست فعالیت می‌کنند. این خیلی خوب است.


به‌طور کلی چالش‌های پیش‌روی خیریه‌ها را چه می‌دانید؟

یکی از این چالش‌ها ساختار اداری دست‌وپاگیر است. ما الان برای اعمال برخی تغییرات در اعضای هیئت‌ امنا، باید مراحل متعددی را طی کنیم که مسلماً دست‌وپاگیر است و روند کار را مختل می‌کند. به قول معروف تعریف NGO در ایران یک مقدار ضعیف است. ما الان چیزی تحت‌عنوان NGO نداریم. همه تحت پوشش و تحت نظارتیم.

نکته‌ دیگر آموزش کارکنان مؤسسات خیریه است. برای مثال خود ما یکی از اهدافمان این است که با حمایت خیرین یک سرای سالمندان خیلی خوب تأسیس کنیم که شایسته‌ی سالمندان باشد. اما در غالب مراکز این‌چنینی مراقبان و کادر نگهداری هیچ آموزشی ندیده‌اند. مراقبی که هشت ساعت کار مراقبتی سالمند را انجام می‌دهد (کارهایی که خیلی از ما برای پدر و مادر خودمان نمی‌توانیم انجام دهیم) به آموزش روحی و روانی نیاز دارد. اگر خطا کند شدیداً با او برخورد می‌شود. در چنین مراکزی سالمندان دچار بیماری‌های مختلفی هستند؛ از آلزایمر و ام اس گرفته تا معلولیت و افسردگی. یک مراقب باید آموزش ببیند که با هرکدام از این‌ها چه نوع برخوردی داشته باشد. دستگاه نظارتی، بدون توجه به این موارد و بدون در نظر گرفتن سختی کار، وقتی می‌شنود یک سالمند از تخت‌افتاده یک مرکز را زیر سؤال می‌برد و با وجود زحمات یک‌ساله یک مراقب، درخواست اخراج او را می‌دهد.

از همه مهم­تر این است که در سرای سالمندان، آسیب‌شناسی تأمین اوقات فراغت سالمند و نیز آسیب‌شناسی نحوه توان‌بخشی سالمند را نداریم. چنین مواردی در انجام شرح وظایف و فرایند نتیجه‌گیری مشکل ایجاد می‌کند.

از سوی دیگر همه ما مؤسسات خیریه نیازمند آموزش و تبادل تجربه با مؤسسات دیگر هستیم. ارتباط نداشتن خیریه‌ها با یکدیگر یک مشکل اساسی است. ببینید در حال حاضر سازمان­های متعددی برای مؤسسات خیریه مجوز صادر می‌کنند و این اصلاً درست نیست. در حال حاضر بهزیستی، امور اجتماعی استانداری، وزارت ارشاد اسلامی و کمیته امداد همگی مجوز صادر می‌کنند. همین مسئله روند ثبت، ارزیابی و نظارت بر خیریه‌ها و نیز برقراری ارتباط میان آن‌ها را دچار اختلال می‌کند و باعث موازی‌کاری می‌شود.

خود بنده در مؤسسه مراد انصار یکی از افرادی بودم که همیشه سخت از درستی صرف هزینه‌ها دفاع کردم. اعضای هیئت‌ امنای مؤسسه موظف‌اند ماهی 200 هزار تومان برای کارها اهدا کنند. یک قسمت از ساختمان را به تأمین منابع مالی اختصاص داده‌ایم که هزینه‌های اداری-تشکیلاتی و حقوق کارکنان را از آن محل تأمین می‌کنیم. البته هیچ‌یک از اعضای هیئت‌ امنا، حتی مدیرعامل، هیچ‌گونه حق­الزحمه‌ای دریافت نمی‌کنند. ولی خب این روند مؤسسه ماست. سایر مؤسسات با تعاریفی که دارند روند پرداخت خودشان را تعیین کردند و خود آن‌ها نیز باید جوابگو باشند.


با توجه به این وضعیت آینده را چطور می‌بینید؟

بخشی از مشکلات ناشی از وضعیت اقتصادی و اجتماعی‌ موجود است که موجب افزایش نیازها و درخواست‌ها به بیش از حد معمول شده است. قسمتی از این مشکلات با تمهیدات و تصمیم­گیری‌های حاکمیتی قابل‌ حل است و اصلاً نیازی نیست ما به سمت آن‌ها برویم. ما اصلاً وارد این مباحث نمی‌شویم.

بخشی از مشکلات نیز مربوط به نیازمندی‌ها و طبقه‌بندی سطح اجتماعی است که مستلزم حضور مؤسسات خیریه است -چه در تأمین نیازهای اساسی و نیازهایی که خارج از عهده خانواده‌هاست و چه نیازهای متعالی‌تر مانند کمک به تحصیل یا اشتغال‌زایی و درآمدزایی برای خانواده‌های نیازمند. اگه چنین کارهایی در قبال خانواده‌ها انجام ندهیم باید همان‌ها را در بحث معیشتی تحت پوشش خود قرار دهیم. بنابراین اگر کارها درست انجام شوند و از اصول، استراتژی و اهداف مناسب برخوردار باشد، حوزه خیر بسیار بهینه‌تر فعالیت خود را ادامه خواهد داد.

بیشتر بخوانید:

مصاحبه با فرهاد احمدی، مدیرعامل خیریه عدالت و برابری کردستان