تیم اطلس خیر ایران در ادامه پروژه «سیمای نیکوکاری شهر سنندج» با معاون اجرایی خیریه دارالاحسان به گفتوگو پرداخته است.
پیشنهاد ما:
لطفاً ابتدا خودتان را معرفی کنید و بفرمایید که از چه سالی فعالیتهای خود را در خیریه دارالاحسان آغاز کردید؟ مهمترین فعالیتهای مؤسسه چیست؟
بنده فرزاد رستمی هستم؛ کارشناس مددکاری اجتماعی. حدود 14 سال است که در مؤسسه خیریه دارالاحسان فعالیت میکنم. مؤسسه خیریه دارلاحسان کار خودش را رسماً از سال 1381 با نیت نگهداری از فرزندان بدسرپرست و بیسرپرست استان کردستان شروع کرد. در ابتدا یک مجمع عمومی ششنفری تشکیل داده شد؛ سپس از خیرین شهر دعوت شد تا به آنان بپیوندند. قشرهای مختلفی، با هر ایدهای و فکری، در هیئتامنای این مؤسسه شرکت داده شدند. خیریه دارالاحسان به هیچ جا، هیچ تفکر و هیچ نهادی وابسته نیست. بیشتر افراد نیز از اشخاص سرشناس و معتمد هستند. این شد که در روستای صلواتآباد سنندج خانهای را اجاره کردند و برای شروع ده کودک را از سازمان بهزیستی تحت پوشش خود قرار دادند. بعد از گذشت یک سال با کمک مردم به داخل شهر نقلمکان کردند. آن زمان بیشتر از ساختمانهایی استفاده میکردند که خیرین در اختیار مؤسسه قرار میدادند؛ مثل الان نبود که ساختمان برای خود مؤسسه باشد. تا اینکه مسئولان مؤسسه به این فکر افتادند که یک مکان ثابت برای مددجویان تأسیس کنند. بر همین اساس زمین همین ساختمان در سال 84 خریداری شد، در سال ۸۸ هم ۲ واحد آن افتتاح شد و بعدها یک مرکز دخترانه و یک مرکز پسرانه به دو مرکز دخترانه و دو مرکز پسرانه گسترش پیدا کرد. در ادامه، از آنجا که حمایت مردم بسیار خوب بود، مؤسسه تصمیم گرفت که بخشی از منابعش را صرف نیازمندیهای شهر کند. بنابراین یک واحد تأسیس کرد به اسم واحد حمایتی مؤسسه خیریه دارالاحسان، که از طریق آن میتوانست به افراد کمک کند؛ اولویتش هم با ایتام و زنان سرپرست خانوار بود و در مقام بعدی کمکهای پزشکی، ازدواج و مسکن قرار داشت. بعد از آن به فکر افتادند که یک واحد آسیب بینایی هم راهاندازی کنند و در بخش توانبخشی آن از افراد نابینا و کمبینای بیبضاعت نگهداری میکردند و به آنها آموزش میدادند.
بیشتر حوزه کاری مؤسسه در همین سه بخش خلاصه میشود: نگهداری از کودکان، حمایت از خانوادههای نیازمند سطح شهر و توانبخشی، نگهداری و آموزش افراد نابینا و کمبینای شدید. شکر خدا بزرگترین مجموعه نگهداری از بچههای غرب کشور را داریم و جزو ده مؤسسه برتر سطح کشور هستیم. لطف خدا، فعالیت بدون چشمداشت کارکنان و روحیه بخشندگی و خیر مردم استان موجبات این موفقیت و پیشرفت را برای ما به ارمغان آورده است.
اگر بخواهید شهر سنندج را برای یک فرد غیربومی توصیف کنید، چه میگویید؟
سنندج مشهور است به شهر موسیقی؛ مردم شاد و مهماننوازی دارد. این دو خصیصه مشهور سنندج است.
از نظر شما مهمترین مسائل شهر چیست؟
ما شنیدهایم استان کردستان جزو پنج استان محروم کشور است. متأسفانه اینجا بیکاری بیداد میکند و همین باعث شده که آمار طلاق بالا برود؛ آمار طلاق که بالا برود، فاجعه رخ میدهد، تعداد زنان روسپی و کودکان بیسرپرست و بدسرپرست بالا میرود. آمار دزدی بالا میرود. متأسفانه این مسائل در استان ما، بهنسبت خود استان، خیلی زیاد است.
بهنسبت استانهای دیگر چطور؟
بهنسبت استانهای دیگر خیلی زیاد است. در این شرایط به قشر متوسط جامعه فشار وارد میشود. قشر ثروتمند که زیاد کمک نمیکند، قشر پایین هم که ضعیف است و خود نیازمند کمک است؛ بنابراین بیشترین فشار به قشر متوسط وارد میشود.
الان میانگین کشوری هزینه ماهانه نگهداری از هر کودک پانزده و نیم تا هفده میلیون تومان است. ما الان از شصت کودک نگهداری میکنیم که هزینه نگهداری آنان ماهانه چیزی بالغ بر ششصد-هفتصد میلیون تومان تمام خواهد شد. خب این مبلغ را چه کسی تأمین میکند؟ بهزیستی که سرانه ناچیزی در حدود یک میلیون و چهارصد تا یک میلیون و هفتصد دارد؛ خب این اصلا قابل مقایسه نیست. متأسفانه دولت مدام میگوید که بودجه ندارد و نمیتواند کمک کند؛ در صورتی که ما میدانیم جزو ثروتمندترین کشورهای دنیا هستیم.
این منطقه سنندج که در حال حاضر در آن مستقر هستید، منطقه مرفه شهر محسوب میشود؟
تا حدودی بله؛ شهرک بهاران یک شهرک تازه تأسیس است. آنقدر مسکن مهر به اینجا آوردند که دیگر همه چیز قاطی شده و الان شما نمیتوانید بگویید اینجا یک شهرک مرفهنشین است. این مسکن مهرها باعث شده تا تعادل شهر بر هم بخورد. الان متأسفانه سنندج به لحاظ فرهنگی یکدست محسوب نمیشود؛ چراکه سنندج یک شهر مهاجرپذیر است. خب بیکاری در استان زیاد است و مرکز استان هم قاعدتاً از سایر شهرستانها امکانات بیشتری دارد؛ بنابراین طبیعی است که از سایر شهرها به آن مهاجرت کنند. در این میان این شهرکی ساختن مسکنها نظم و تعادل فرهنگی و ظاهری شهر را مختل میکند.
این مهاجران اغلب به چه کاری مشغولاند؟
دستفروشی و مسافرکشی. سنندج یکی از شهرهای پرترافیک است. سنندج، علاوه بر شهر هزار مسجد، به شهر تاکسیها هم مشهور است و معیشت مردمش غالباً از راه حملونقل میگذرد.
وضعیت خیریههای سنندج را چطور میبینید؟
متأسفانه مشکلات متعددی بر سر راه خیریهها قرار دارد. نهادهای متعددی متولی دادن مجوز به خیریهها هستند: نیروی انتظامی، استانداری، کمیته امداد، بهزیستی و خانه خیرین؛ هر یک از اینها جدا و با اصول خاص خود به خیریهها مجوز میدهند. این باعث شده که ما در حال حاضر نزدیک به پنجاه مؤسسه خیریه در شهر کوچک سنندج داشته باشیم. این باعث موازیکاری خیریهها و سردرگمی مردم شده است. پیش از این همه به چند خیریه مشخص کمک میکردند. الان این کمکها بین پنجاه مؤسسه خیریه تقسیم شده است و همین موضوع باعث کاهش آمار کمکهای مردمی شده است.
همه این پنجاه خیریه واقعاً فعالاند و کارشان ملموس است؟
همه فعالاند. حالا تعدادی مؤسسه خیریه هستند که بهخاطر ناتوانی در تأمین منابع مالی و علیرغم داشتن مجوز نمیتوانند فعالیت بکنند. من هم هیچ مؤسسهای در استان کردستان ندیدم که نیازمند کمک مردم نباشد. ما مؤسسه خیریهای نداریم که بتواند فعالیت اقتصادی داشته باشد و روی پای خودش بایستد. مؤسسات خیریه از چند جهت زیر ذرهبیناند و مجبورند دستبهعصا راه بروند. چون مردم درباره آنها قضاوت میکنند و همین قضاوتهاست که باعث مشود به یک مؤسسه کمک بکنند و به مؤسسه دیگر نه.
تا چند سال پیش، اوضاع خیلی خوب بود؛ اما اکنون شرایط بهگونهای است که صدای همه درآمده است. متأسفانه فشار اقتصادی بهگونهای است که الان همه دارند به شهرکهای اطراف شهر نقلمکان میکنند و حاشیهنشین میشوند. این مسائل به مؤسسات ضربه میزند و باعث کمرنگ شدن فعالیتشان میشود.
متوسط قیمت خرید مسکن در سنندج چقدر است؟
الان یک مسکن مهر بیکیفیت 65 متری، یک میلیارد و دویست میلیون تومان قیمت دارد. شاخص بیکاری استان کردستان خیلی بالاست و رتبه یک تورم کشور را نیز به دست آورده است. مواد غذایی در اینجا حتی از تهران هم گرانتر است.
در حال حاضر مهمترین اولویتهای کار خیر شهر را چه میدانید؟
بیشترین اولویت کار خیر در حال حاضر توانمندسازی خانوادههاست. کمکهای دیگری که انجام میدهیم شامل ارائه بستههای معیشتی، کمکهزینههای مسکن، کمکهای درمانی و پزشکی و مواردی از این دست است. اما بهطور کلی وقتی خانوادهها کسب درآمد داشته باشند، دیگر نیازمند کمک من و شما نیستند و این خیلی خوب است. اما توانمندسازی خانوادهها سرمایه بسیاری میخواهد که در اختیار خیریهها قرار ندارد.
با توجه به این شرایط آینده را چطور پیشبینی میکنید؟
از دو منظر میتوان به این موضوع نگاه کرد. در یک سو افزایش فقر و کاهش کمکهای مردمی به خیریهها قرار دارد که آیندهای نامعلوم را پیش روی خیریهها قرار داده است، سوی دیگر اما متوجه اعتقادات دینی ماست که طی آن ما میگوییم آینده را نمیتوانیم پیشبینی کنیم و همهچیز مطابق خواست خدا پیش خواهد رفت. اگر از این دید نگاه کنیم میتوانیم با امید به خدا حرکت کنیم و ضمن توکل به خدا از فعالیتهای ضروری خود نیز غافل نشویم. به نظر من این دیدگاه بهتری است.
این را هم برای نکته پایانی بگویم که شما میتوانید خیرین را راهنمایی کنید تا به استانهای نیازمند کشور فارغ از دین و مذهب و قومیتشان کمک کنند. شما کار خیلی خوبی را شروع کردید. به عنوان برادر کوچک شما آرزو میکنم که موفق باشید و انشاءالله که خدا هم کمکتان کند تا به نیتی که دارید برسید.
بیشتر بخوانید:
در صورت تمایل میتوانید کمک نقدی خود را به شماره کارت ۶۰۳۷۹۹۱۸۹۹۵۱۱۷۴۹ بهنام مؤسسه خیریه دارالاحسان واریز نمایید.
ارسال نظر