تیم اطلس خیر ایران در ادامه پروژه «سیمای نیکوکاری شهر قزوین» با مدیرعامل مرکز نیکوکاری شهید عباس بابایی به گفتوگو پرداخته است.
پیشنهاد ما:
لطفاً معرفی مختصری از خود و فعالیتهایتان در مؤسسه خیریه شهید بابایی ارائه بفرمایید.
به نام خدا. بنده شاهینینیا هستم؛ از مؤسسه خیریه شهید عباس بابایی. ما در ابتدا بهصورت غیررسمی در این حوزه فعالیت میکردیم؛ تا اینکه به طریقی با کمیته امداد ارتباط گرفتیم و ایشان ما را تشویق کردند که ذیل کمیته امداد قرار بگیریم و فعالیت خود را رسمی کنیم تا بهتر بتوانیم فعالیت کنیم. بر این اساس از خرداد سال 98 این مرکز را افتتاح کردیم. فعالیتهای ما در اینجا معطوف به آزادی زندانیان بوده است. ما در ابتدا سعی کردهایم که اگر سرپرست یک خانواده در زندان است، آن فرد را به کمک خیرین آزاد کنیم تا به خانواده و زندگی خود برگردد. برای مثال از سال 1400 حدود 15 زندانی را آزاد کردهایم، که سرپرست خانوار بودهاند. در اولویت بعدی کارهای درمانی انجام میدهیم. به خانوادههایی که برای عمل جراحی به پول نیاز دارند کمک میکنیم. علاوه بر اینها فعالیتهایی در راستای تهیه بستههای معیشتی نیز داریم. حدوداً هر دو ماه یکبار این بستهها به افراد و خانوادهها اهدا میشود. در این کار ما از پوشش 50 خانوار شروع کردیم و الان حدود 250 خانواده را تحت پوشش داریم.
ممکن است عدهای، بهخاطر محل دفتر مجموعه، فکر کنند که ما به مناطق محروم رسیدگی نمیکنیم؛ درحالیکه اینچنین نیست و ما مناطق محرومی چون آبگیلک، اسماعیلآباد، حسنآباد و اکبرآباد را هم تحت پوشش داریم؛ و تمام هزینههای خانوادههایی را که سرپرست خانم دارند تقبل کردهایم (هزینه درمان، زندگی، فرزندان و...). خانوادههایی که به ما معرفی میشوند؛ ابتدا بازدید میشوند و بعد تحت پوشش ما قرار میگیرند. اخیراً هم تعداد بازدیدهایمان افزایش پیدا کرده است بهطوری که 250 خانوار ما دارد به 300 خانوار میرسد.
ما قبلاً در محله دیگری مستقر بودیم، اما یکی از گلههایی که به ما میشد این بود که مراجعان به در منزل میآمدند و همسایهها آنها را میدیدند و این خوشایند مراجعان نبود. بنابراین ما سعی کردیم در محله بازار کار کنیم تا به نظر بیاید بستههای خرید از فروشگاه به دست مراجعان رسیده است.
در حوزه آزادی زندانیان چه الگویی را پیاده کردهاید؟
ما الآن حدود دو سالی میشود که هر دو ماه یک زندانی متأهل را آزاد کردهایم. ما پول را مستقیم به خانواده زندانی نمیدهیم؛ بلکه به ستاد دیه میپردازیم و از آن طریق حکم آزادی صادر میشود. دلیل تأکید به کار در این حوزه هم خواست یکی از خیرین ما است، که بانی این کار است. ایشان کمکهایی ارسال میکند و تأکید دارد که در راستای آزادی زندانیان خانوادهدار هزینه شود.
شهر قزوین را برای یک غیر قزوینی چطور معرفی میکنید؟
من خودم شخصاً عاشق شهر قزوین هستم. قزوین یک شهر مهماندوست با فرهنگ بالاست. خانوادههای قزوینی با ما همراه و همقدماند. اگر وجود خیرین قزوینی نبودند، قطعاً ما هم اینجا نبودیم؛ چراکه ما تنها واسطهای هستیم بین خیرین و مددجویان. من هر جا هر کمکی نیاز داشتم خیرین قزوینی همیشه حاضر و آماده به کمک بودهاند.
مهمترین چالشها و مشکلات شهر قزوین را چه چیزی میدانید؟
بهطور کلی رسیدگی به شرایط فرهنگی یکی از چالشهای این شهر است. قزوین آثار باستانی بسیاری دارد؛ اما متأسفانه خوب شناخته نشده است همچنین برای مثال کسی نمیداند که شهید بابایی زاده قزوین است؛ نام این مجموعه هم به همین دلیل، یعنی برای شناساندن این چهره به مردم، بر این مجموعه گذاشته شده است. شهید بابایی فقط یک خلبان نبوده؛ بلکه یک خیر هم بوده است.
وضعیت محیط نیکوکاری را در قزوین چطور ارزیابی میکنید؟
تا آنجایی که بنده اطلاع دارم، حدود چهل و خوردهای مرکز نیکوکاری در قزوین افتتاح شده است. با این حساب به نظرم وضعیت حوزه خیر در قزوین خوب است.
اگر امروز خیری با قصد تأسیس یک خیریه نزد شما بیاید، شما توصیه خواهید کرد که در چه زمینهای فعالیت کند؟
من فکر میکنم حوزه فرهنگی ما امروزه نیاز بیشتری به توجه دارد. کارهای فرهنگی برای جوانان بهویژه در اولویت است. اگر بشود خودم هم تلاش میکنم کمککننده و پیشگام چنین مرکزی باشم.
طی این چندین سالی که در حوزه خیر فعال بودهاید، آیا با چالش خاصی مواجه شدهاید؟
شکر خدا نه. ما اصلاً چالشی نداشتهایم و کارها همیشه خیلی خوب پیش رفته است.
اگر میتوانستید در حوزه مدیریت مراکز خیریه تغییری جهت بهبود فضای خیر ایجاد کنید، چه میکردید؟
در حوزه مدیریتی اکثر مدیرانی که ما با آنها کار میکنیم عملکردی عالی دارند؛ اما بهطور کلی اگر امکانی برای همکاری و ارتباط بیشتر مدیران وجود داشت خیلی خوب میشد. همه ما داریم برای یک شهر تلاش میکنیم، و اگر مدیران در کنار یکدیگر بودند و از نظرات هم برای بهبود شرایط و پیشبرد بهتر کارها استفاده میکردند، خیلی خوب میشد.
آینده وضعیت خیر را چطور پیشبینی میکنید؟
من به آینده بسیار خوشبینم و امیدوارم که در آینده فعالیتهایمان را توسعه بدهیم. برای مثال این روزها من در حال راهاندازی یک کارگاه خیاطی هستم. یک عده خانم هستند که ما سرپرستی آنها را برعهده داریم؛ تلاش ما این است که با اشتغالزایی، این افراد را مستقل کنیم تا دیگر نیازمند کمک ما نباشند.
بیشتر بخوانید:
ارسال نظر