در این مطلب از سلسله مصاحبه‌های محیط خیرخواهی، این بار با خانم معصومه فراهانی از مؤسسه نیکوکاری رعدالغدیر به گفت‌وگو نشسته‌ایم. این مصاحبه می‌تواند به شما در به دست آوردن دیدگاه‌های جدید درباره مسائل فضای نیکوکاری و مح-یط خیرخواهی ایران کمک کند. در ادامه با ما همراه باشید. 

فضای کلی نیکوکاری را از جنبه­‌های سیاسی اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و حقوقی چگونه ارزیابی می‌کنید؟

با توجه به سابقه 20 ساله فعاليتم در امور خيريه می‌توانم بگويم در دو دهه اخير فضای کار خيرخواهانه از نظر فرهنگی و اجتماعی نسبت به سال‌های قبل با يک تحول مواجه شده است.

 آگاهانه‌­تر و علمی‌تر شده ­است. ميزان استقبال عمومی و حضور مردم در کارهای داوطلبانه و مشارکت‌پذيری آن‌ها در رفع مشکلات همنوعان خود با گستردگی بيشتری در حال اجراست. فضا برای تولد خيريه‌ها متعددی ايجاد شده است که به صورت تخصصی در حال تلاش برای رفع موضوع يا معضل خاصی هستند.

ارتباطات توسعه يافته و بستر تسهيم منابع و به اشتراک گذاری خدمات فی ما بين بين خيريه‌ها و سازمان‌های مردم نهاد و دولت و مردم سيستماتيک‌تر شده است. تلاش برای جلب اعتماد سازی بيشتر و به تبع آن خدمات موثر‌تر باعث شده است تا خيريه‌ها و موسسات مردم نهاد به عنوان متوليان حقوقی در امور خير خواهانه بتوانند درصد بالايی از افراد و سرمايه‌های اجتماعی متخصص و نيمه متخصص و علاقمند را گرد خود آوردند و هر يک بر اساس ماموريت سازمانی نسبت به مطالبه نيازهای جامعه هدفش اقدام نمايد.

در امور حقوقي، با افزايش تعداد و تنوع و تخصص خيريه‌ها، سازمان‌های مردم نهاد، گروه‌های جهادی، فعالين مدنی و نخبگان اجتماعی در جامعه و تلاش‌های انجام شده و ارائه برون‌داد شفاف اثر بخشی اقدامات آن‌ها همراه با تعريف صحيح از حقوق انسانی جامعه هدف مورد حمايت آن‌ها، نه تنها باعث شده جايگاه واقعی و اجتماعی اين سازمان‌ها نسبت به قبل ارتقا يابد بلکه در فضای کلی امور خيرخواهانه با آگاهی دادن به مردم باعث تغيير تفکر و نگرش صحيح به ابعاد وجودی افراد تحت پوشش خود شده‌اند و مبدل به زبان گويايی شده‌اند که مطالبات جامعه هدف خود را مدافعه‌گری می‌نمايند.

برای مطالعه:

بررسی میزان فعالیت هر نسل در امور خیریه

در اين بين تشکيل شبکه‌های مختلف از گروه‌های تخصصی سمن به مرور باعث يک صدايی، رسميت بخشيدن بيشتر به موضوعات فعاليت آن‌ها و گاها وحدت رويه در تحقق نيازهای حقه و حقوقی موسسات عضو گرديده است.

کم شدن فاصله‌ها، تقويت فرصت‌های گفتمان و به اشتراک‌گذاری آسان انديشه‌ها و دغدغه‌ها بين بخش دولتی و موسسات مردم نهاد، خيريه‌ها و ساير فعالين مدنی از جمله تحولات رفتاری است که در سطح تعاملات بين بخشی دولت و جامعه مدنی اتفاق افتاده است در واقع فرهنگ ديالوگ جايگزين مونولوگ در تعامل بين ساختارهای دولتی و مردم نهاد شده است.  

از سوی ديگر مشارکت مردم نسبت به امور خیریه با بررسی و تحقيق بيشتری صورت می‌گيرد و من شخصا موافق اين رويه هستم. زيرا زمانی که برای انجام کار نيک پرس ­و جو می‌شود چندين اتفاق هم زمان در حال انجام است

  • يکی کسب آگاهی
  • بعد شناخت از موضوعی که می‌خواهيم به حل آن بپردازيم.
  • بعد تعمق روی اين موضوع که رفع اين مساله چقدر ضرورت دارد. چقدر اين روش حمايت من در مسير رفع واقعی مشکل موثر است؟ آيا راه حل بهتری هم وجود دارد؟
  • بعد انتخاب... انتخاب اينکه آيا تنهايی می‌توانم مساله را حل کنم يا بايد گروهی و يا در قالب شبکه‌ای از دوستان و سايرين برای رفع آن اقدام کنم.
  • بعد بررسی از اثر بخشی اقدام انجام شده در سطح خانواده و جامعه

کمک به توان یابان

در واقع هرچه آگاه‌­تر شویم در سازندگی موثرتر هستیم. من عقیده دارم برای انجام کار خیر باید مقتضیات هر دوره را هم در نظر گرفت. الان جامعه از جنبۀ مسائل اجتماعی و اقتصادی و اشتغال زايی در تنگنا قرار دارد و يکی از اولويت‌های ماموريت خیریه‌­ها قطعا تلاش برای کم کردن تبعات همین مسائل است. 

هر چقدر افراد سهم خودشان را در دستاوردهای جامعه راحت‌­تر و شفاف‌­تر ببینند مشارکت آن‌ها بيشتر افزایش می‌يابد. در گذشته اکثرا افراد ترجیح می­‌دادند فردی فعالیت کنند اما اکنون فعالیت­‌های جمعی در کار خیر بيشتر مطرح است.

تحولات حوزه فناوری‌های رسانه‌ای منبعث از رشد شبکه­‌های مجازی نیز نه تنها به اطلاع رسانی بلکه به شکل و ميزان مشارکت افراد کمک زیادی کرده‌­اند.

تا به اینجا دید نسبتا مثبتی در مورد فضای خیر داشتید. موانع این مسیر را چه می‌بینید؟ 

در پاسخ به اين سوال ترجيح من جايگزينی "مسائل" به جای "موانع" است. اينجا نقطه قوت از بعد ديگر همان نقطه ضعف است. اگر در نقطه قوت به توزيع عادلانه آگاهی اشاره کردم، نقطۀ ضعف آن هم عدم آگاهی و يا انتشار ضعيف آن است و اين منبعث از توليد محتوای صحيح و بهره‌مندی از توان رسانه است. ما در زمينه توليد محتوا در هر شکل ضعف داريم در به‌کارگيری حرفه‌ای از رسانه‌ها ضعف داريم، حالا چه از سمت خيريه‌ها و موسسات مردم نهاد چه از سوی رسانه.

از سمت رسانه که بخشی از آن به دليل بیگانگی متوليان حوزۀ رسانه با فعالیت‌­های اجتماعی حرفه‌ای است که توسط سازمان‌های مردم نهاد و خيريه‌ها در حال است.

 گهگاه کارهای خوب و يا در حد مناسبی تهيه شده است اما کافی نيست. در يک بخشی هم می‌شود اين را ديد که اهداف و اولويت‌های تهيه کنندگان و برنامه سازان پيدا کردن سوژه و داستان جالب برای جذب مخاطب حداکثری و يا کسب جايزه در فلان فستيوال فيلم درون يا برون مرزی است تا پرداختن به اصول واقعی رسانه که فرهنگ سازی و جريان سازی است. رسانه نقش مهمی در تغيير فرهنگ و نگرش دارد. مخصوصا رسانه‌های ديداری شنيداری. اين را نمی‌شود ناديده گرفت.

بحث دیگر خود خيريه‌ها و فعالين مدنی و سازمان‌‎­های مردم نهاد هستند. اینکه با چه بلوغی به مسائل اجتماعی نگاه می‌کنند. یک سازمان مردم ­نهاد باید در درجۀ اول به این باور رسیده باشد که هدف آن کنترل و کم­ کردن آسیب اجتماعی است پس نياز است با داشتن برنامه و پروژه‌های اثر بخش به حل مساله و کم‌تر شدن جامعه هدف نيازمند کمک کند.

فعاليت مبتنی بر دانش صحيح بين سازمان‌های مردم نهاد به عنوان مدل‌های موفق در کنترل و حل مسائل مردم  و پيوند آن با رسانه باعث افزايش ميزان مشارکت پذيری اجتماعی می‌شود .

يکی ديگر از مسائل موجود در فضای نيکوکاری حضور مخدوش و اکثرا کم رنگ بخش خصوصی در اجرای مسئوليت اجتماعی اثر بخش و پايدار در جامعه است که عمدتا مغفول مانده است. 

مشارکت همدلانه بخش دولتی در اعتماد به توان، دانش، قدرت اجرا و واگذاری منابع و فرصت‌های قابل برخورداری به سازمان‌های مردم نهاد و خيريه که متصديان حقوقی امور خير است در سرعت بخشيدن به بهبود مسائل جامعه هدف موثر است.

قدرت تغيير و استقبال از نوگرايی و به روز آوری سرويس‌های خدماتی مبتنی بر تغييرات روز دنيا در صنعت خيريه هم موضوعی است که برای رشد بيشتر ناگزير از پذيرش آن خواهيم بود. موسسه خيريه‌ای که توان به روزآوری خود را همسو با تحولات نداشته باشد در آينده‌ای نه چندان دور محکوم به فناست.

الان موضوع پايداری از مهمترين اصول بنيادی در هر فرآيند و سيستمی است. پيش‌بينی، تشخيص و کنترل خطر، مفاهيم کليدی است که توجه به آنها در آينده سازمان‌ها از هر جنسی و لو بخش خيريه موثر است. پيشگيري و حفظ پايداری در موسسات خيريه و مردم نهاد که يکی از ارکان متولی فضای خيريه است مواردی است که باید توسط بانيان آن‌ها به جد مورد توجه قرار گيرد.

در تحولات اقتصادی که منجر به افزايش تورم و بالتبع افزايش فقر و آسيب‌های ناشی از آن خواهد شد يکی از مهم‌ترين مساله‌ها تامين منابع در بخش اجرايی امور خيريه محسوب می‌شود. 

با بروز پديده‌های نوين در حوزه تامين منابع در فضای خير در دنيا، نياز به حرکت‌های جدی به سوی کار آفرينی اجتماعی، بازاريابی اجتماعی و شبکه سازی خواهيم بود تا ضمن ايجاد استقلال و خودکفايی مالی جامعه هدف بتوانيم پايداری موسسات مردم نهاد و خيريه را نيز تحکيم نمائيم.

کمک به معلولین

در جایی اشاره کردید که دولت سازمان­‌های مردم­ نهاد را در کنار خودش می‌بیند. می­‌خواهم بدانم تغییر دولت­‌ها در روند فعالیت سازمان‌های مردم ­نهاد چه نقشی داشته است؟

بله. صحبت من در اين باره نشات گرفته از مقایسه زمان حال نسبت به 20 سال گذشته است که من تازه پا به فعاليت در امور خيريه گذاشته بودم. الان که به گذشته نگاه می‌کنم و تحولات را رصد می‌کنم می‌توانم بگويم که پيشرفت خوبی در تعاملات و سطح همکاری‌ها بين بخش دولتی و مردم نهاد صورت گرفته است. 

يک زمانی ما شاهد نگاه بالا به پائين بوديم اما الان اين نگاه عمدتا تبديل به نگاه هم عرض شده است. البته که شرايط جامعه هم همين را می‌طلبد. الان همه بخش‌ها بايد برای بهتر شدن جامعه‌مان دست به دست هم دهيم.

بیشتر بخوانید:

 مصاحبه علیرضا آتشک

اگر بخواهیم به طور دقیق‌­تر در مورد چهار الی پنج سال گذشته صحبت کنیم چه اتفاقاتی در حوزه خیرخواهی افتاده است؟

قطعا که اتفاقات خوب بسياری شکل گرفته است که خيلي از اتفاقات خوب امروز نتيجه آن‌هاست. بخش اعظم اين اتفاقات در مسير توان افزايی موسسات و توانمند سازی مددجويان آن‌ها است. بخشی در جهت افزايش دانش و معلومات عمومی جامعه در امور خير در حال اجراست. امروزه اگر کسی بخواهد اقدام به تاسيس خيريه نمايد ده‌ها کتاب مناسب در اختيار دارد. سازمان‌هايی برای آموزش مديريت سازمان‌های مردم نهاد است که اصولی اين زمينه را تدريس می‌نمايند که می‌تواند از آن‌ها برخوردار باشد.

شبکه‌های اجتماعی فرصت‌های آشنايی و دسترسی را کوتاه نموده‌اند. ده‌ها اپليکيشن برای تسهيل کار خيرين در حوزۀ مشارکت‌ها در دسترس است تا حامی در کوتاه‌ترين زمان و بدون دردسر حمايت خود را انجام دهد. 

تغيير نگرش در امور خيريه و سوق يافتن جهت حمايت‌های خيرين به موضوع توانمند سازی جامعه هدف هم يکی از اين اتفاقات است. گذر از رويکرد صدقه پذيری و تزريق اعانه به رويکرد توانمند سازی مبتنی بر فرد و جامعه از جمله اين تغييرات است. 

فضای خیرخواهی را در پنج سال آینده دست‌خوش چه تغییراتی می‌­بینید؟

ما محکوم به اميدواری هستيم. ملزم به آينده سازي هستيم. چون انتخاب کرديم که مسئول باشيم نسبت به  جامعه هدفمان که  بخشي از همه مردم کشور هستند. قصدمان بهبود اوضاعشان است.  درست است که در حال حاضر شرايط جامعه، شرايط سختي است و حال عمومي جامعه خيلي خوب نيست. 

ما در چند سال اخیر با مسائل مختلفي مواجه شديم. شيوع بيماري کرونا و تشديد تحریم­ها که هر دو در سیاستگذاری ها کلان دولت در مديريت جامعه تاثيرگزار بوده است.

تحولات اقتصادي و گرانی­‌های منجر به افزايش سطح فقر و مشکلات معیشتی و دهها مساله و معضل ديگر شده است. آسيبهاي ناشي از اين اتفاقات در بلند مدت بايد مديريت شود. پس متوليان امور خير نيز باید با هوشمندی بیشتری برای پنج سال آینده سیاست­گذاری کنند که قرار است چه نقشی در حل مسائل پنج سال آینده ایفا کنند.

اگر بخواهید به یک سیاست مدار پیشنهاد کنید که فضای خیرخواهی را بهبود ببخشید چه موارد را مطرح می­کنید؟

در پاسخ به اين سوال خيلي صحبتی ندارم. می‌توانم پيشنهاد کنم فضای فرهنگی جامعه را بر اساس مسائل روز مديريت و تقويت کنند. و در تصميم‌گيری های خود نظرات فعالين حوزه امر خير را بيش از قبل بشنود و از مشورت آنها در برنامه‌ريزی‌ها استفاده نمايند.

اما در کل ما در کشورمان در فضای کار خير متولی و يا ساختار استاندارد و بومی تعريف شده‌ای براي ارزيابی و پايش حرفه‌ای کار خير و گريدبندی خيريه ها بر اساس ميزان موفقيت آن‌ها در کاهش و يا رفع مشکلات نداريم. به همين دليل عموما با شناخت و برداشت‌های مختلف و قضاوت‌ها سنجيده مي شويم ما نياز به گذر از نگاه سنتی امور خيريه به مدرن داريم. دراين تحول نياز به دانش بيشتر و استفاده از کسب تجارب موسسات موفق در عرصه بين المللی داريم . بخشی از اين قابليت‌ها تا حدی توسط برخی نو بنيان‌ها شکل گرفته است اما هنوز راه بسياری در پيش است.