در این گفتوگو با آقای داوود نیکی، مدیرعامل موسسه نیکوکاری مکسا به صحبت نشستهایم. ایشان کارشناس ارشد مدیریت خدمات بهداشت و درمان است و از سال 1393 در موسسه مکسا فعالیت دارد. در ادامه با ما همراه باشید تا متن مصاحبه با ایشان را بخوانیم.
به صورت کلی وضعیت محیط خیرخواهی یعنی مجموعه عوامل سیاسی، فرهنگی، مالیاتی، اجتماعی در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
در دنیایی که امروز زندگی میکنیم باید براساس اطلاعات و دادهها باید تصمیم گرفت. بر همین اساس نخست باید دانست که تعداد خیریهها در کشورمان به چه میزان است. متاسفانه آماری که از موسسات فعال و غیر فعالی که در کشور ثبت شدهاند توسط مراکز مختلف در حال حاضر ارائه میشود از ششهزار تا هفتاد و پنج هزار است.
این آمار نشان میدهد که یک کار علمی و قابل دفاع در این حوزه انجام نشده است البته باید کارهای خیری را که در منازل، هیئتها و جمعهای ۵ یا ۱۰ نفره که فعالیت انجام میدهند نیز به این آمار اضافه نمود.
مشکل اساسیای که این موسسات در کشور ما دارند، این است که متولی و قوانین شفافی در این زمینه وجود ندارد؛ هرچند به اعتقاد من مردم نسبت به کار خیر پیشقدم هستند. در روزهایی که کشور در مناسبتهایی مانند محرم، ماه رمضان، ایام نوروز و مناسبتهای دیگر قرار دارد، مردم بیشتر به فضای نیکوکاری و برگزاری مراسم روی میآورند.
اعتماد به یک مجموعه، با فرهنگسازی یا تبلیغات، با توجه به زمان و شرایط رخ میدهد و این بدان معناست که بستری برای کارهای خیرخواهانه فراهم است. مردم در این زمینه فعال هستند و کمکهای فراوانی انجام میدهند اما این که حاکمیت چه مقدار از این ظرفیت را بتواند به صورت سازمانیافته استفاده کند خیلی حائز اهمیت است.
به دلیل عدم سازماندهی، ممکن است تعداد زیادی خیریه برای یک موضوع فعالیت کنند، و یا ممکن است یک فرد برای رسیدن به یک هدف با چندین خیریه آشنا باشد و بتواند از تمامی خیریهها امکانات خودش را تأمین کند در صورتیکه یک فرد آبرومندی واقعی که نیازمند است، نتواند کمکی از خیریهها دریافت کند. تمامی این موارد نیاز به برنامهریزی و سازماندهی دارد که این برنامهریزی باید در بخش دولتی و یا خیریهها به صورت جدی پیگیری شود.
اعداد و ارقام نیز که در این زمینه مطرح میشود غیرقابل تصور و باور است. بهعنوان مثال این عددی که اعلام میکنم نقلقول است از جناب آقای دکتر ایازی که معاون اجتماعی وقت وزارت بهداشت و درمان بودند، ارائه شده که ۴۵ هزار میلیارد تومان، در سال ۱۳۹۴ جذب مشارکتهای مردمی در تمام ابعاد بودهایم البته دقت شود که در همان سال بوجه کل وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی 43 هزار میلیارد تومان بوده است.
مبلغ جذبی که مطرح شد فقط در حوزه بهداشت و درمان نبوده بلکه در همه امور خیریهها بوده مانند آستان امام معصوم، امامزادگان و موارد مختلف دیگر که کار خیر فعالیت میکنند را شامل میشود به همین دلیل هر چه سریعتر باید با برنامهریزی و قوانینی شفاف و روشن به این امر اساسی پرداخته شود. در اینجا این سوال شما بهتر خودنمایی میکند که عوامل سیاسی، فرهنگی اجتماعی چرا و چگونه باید هر چه سریعتر به این موضوع ورود پیدا کنند.
طی چند سال گذشته، یعنی از سال ۹۵ تا به الان، چه رخدادهای مهمی در حوزهی خیریه اتفاق افتاده است که این معضل، این محیط را تحت تأثیر خودش قرار داده است؟
به نظر من در این زمینه نه کمک و نه ممانعتی صورت گرفت، به عبارتی امر خیر رها شده بود. البته ارائۀ راهکار برای این موضوع، ممکن است اختلاف دیدگاه ایجاد بکند، بهطوریکه ممکن است از دیدگاه برخی مثبت تلقی شود و از دیدگاه برخی دیگر دیدگاه مناسبی نباشد. بهعنوان مثال در حوزه بهداشت و درمان، آقای دکتر ایازی توانست خیرین بسیار خوبی را فعال کند، هر چند برای انجام هر کاری قطعاً موافق و مخالفی دارد که این کاملاً طبیعی است. از نظر من فضای نیکوکاری در حوز بهداشت، با توجه به ظرفیتها، ارتباطات و علاقهمندیهای افرادی که در این هشت سال در دولت حضور داشتند، در چهار سال ابتدایی مقدار قابل توجهی کمک صورت گرفت.
هم چنین خیریهها از نظر کمی نیز افزایش پیدا کرد. خیریههایی که در دولت قبل سرعت بیشتری گرفته بودند ممانعت زیادی برایشان ایجاد نمیشد اما اینکه مجوزها رصد، ارزیابی و سازماندهی شوند از نظر کمی افزایش پیدا کرده ولی از نظر کیفی باید یک کار کارشناسی و پایش واقعی صورت پذیرد.
به عنوان یک فرد درگیر در فعالیتهای غیردولتی، در بازهی ۵ سالۀ پیش رو چه پیشرفتهایی را میتوانیم در محیط خیرخواهی ایران ببینیم؟
این بازه زمانی پنج سالهای که گذشت برای اظهار نظر خیلی کم است. در حال حاضر اگر بخواهم برای این دولت قضاوت کنم و نسبت به اقداماتی که صورت گرفته باید بگویم هیچ تفاوتی، حداقل در این مدت کوتاه، ندیدهام اما بهنظر میرسد امروزه تقریبا در دنیا سیستمهای دولتی و بخشهای خصوصی، رویکردها به سمت موسسات و خیریهها افزایش پیدا کرده است.
باید توانایی مسئولین کشور در این زمینه به سمتی هدایت بشود که بتوانند ظرفیتهای موجود در کشور را که ظرفیت بسیار بینظیری است، ساماندهی کنند و دغدغههای دیگری که اولویت دولت هم هست را هدفگذاری کنند. البته ممکن است این هدفگذاری اشکالاتی هم داشته باشد اما این که بدانیم با هدف و برنامهریزی پیش میرویم و مرحله به مرحله اصلاح میشود مهم است.
با وجود تکنولوژیهای مختلف، مواردی مانند نحوه جذب منابع و نحوه توزیع به راحتی امروز قابل رصد کردن و میتواند در دسترس باشد. هرچقدر هم دیرتر وارد این فضا بشویم بازنده خواهیم بود. در یک مدت زمانی باید از خیرین بخواهیم که در اصلاح این کار به دولت کمک کنند و برایش زمان بگذارند و نسبت به حاکمیت یا دولت حساسیت داشته باشند و بتوانند برای این امر مهم، کارگروه یا سازمان متولیای را بطور جدی مشخص کنند و بازهی زمانی مشخصی را برای رسیدن به اهداف در نظر بگیرند.
اگر ما هدفگذاری و برنامهریزی نکنیم و چشمانداز نداشته باشیم، به دلیل تغییر رویکرد در جذبها و ارائه خدمت به نظر میرسد با مشکلات جدی تری نسبت به مشکلات حال حاضر روبهرو خواهیم شد. در گذشته از روشهای خانگی، قلکها، صندوقها و ارتباطات رو در رو استفاده میشده است اما امروزه از تکنولوژی، فضاهای مجازی و شبکه های اجتماعی باید بیشتر از قبل استفاده شود.
آیا در نگاه شما تاثیر تکنولوژی در محیط نیکوکاری قابل توجه است؟
بله بسیار زیاد! سرعتش با اقداماتی که انجام میدهیم بسیار فاصله دارد. اگر یک خط موازی را در نظر بگیرید که همان سنتها، روشها و راهکارهاست، در یک مسیر بسیار آرام حرکت میکنیم اما تکنولوژی با سرعتی غیر قابل باور دارد حرکت میکند که فاصله درجه آن خیلی زیاد است. در اینجا باید برای آسیب ندیدن، فاصله را هر مقدار که میتوانیم کم کنیم، یعنی همهی این موارد بر مبنای آسیب دیدن و عقب ماندن از مولفههای متعدد تکنولوژی خواهد بود.
برای مطالعه:
هر پیشنهادی که برای بهبود وضعیت خیرخواهی در ایران بهنظرتان میرسد، هم بهصورت تیتروار و هم اگر شرح خاصی دارید، بگویید.
به عنوان تجربۀ اندکی که در این زمینه دارم، اولین مطلب این است که برای انجام هر کار و یا فعالیت و اقدامی که انجام میشود نیاز به قانونی شفاف، روشن و قابل اجرا وجود داشته باشد. در حال حاضر برای موسسات، خیریهها و سمنها قانون مدون، شفاف و دقیقی وجود ندارد.
بعضی از این قوانین مربوط به سال ۱۳۲۷ و برخی دیگر به سال ۱۳۳۴ برمیگردد، البته بعضی از اینها اصلاح شده است. بندهایی وجود دارد که روی آنها اصلاحات انجام گرفته و در نظام جمهوری اسلامی در دو مرحله بندهایی به آن اضافه شده و بر اساس مواردی که در قوانین موجود کشور دیدهام، پنج متولی برای اعطای مجوز وجود دارد.
به دلیل عدم وجود متولی واحد مجوزدهندگان، آماری روشن و شفاف و قابل استناد وجود ندارد. برای مثال فعالیتی که در حوزه بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و یا مرتبط با بهزیستی است، باید مجوز اصلیاش از وزارت کشور دریافت کند، فعالیتهای پراکنده و مجوزهای مختلفی وجود دارد، برای دستیابی به مدلهای نهادساز باید تغییر رویکرد ایجاد شود بدلیل اینکه امروزه مدلهای فعالیت نیز با گذشته بسیار متفاوت شده است. در همۀ بخشها این فعالیتها را میتوان اضافه کرد.
اولین موضوعمان بحث قانونمداری است که در این زمینه خلاء جدی وجود دارد. دومین بحث، سازماندهی وضع موجود پس از وضع قوانین است. در سومین مرحله ابتدا باید آمار و اطلاعات از روش سنتی به روش علمی و با استفاده از تکنولوژی کامل شود سپس بر مدار قانونی پیادهسازی و از مدلهای سنتی و ذهنی آرام آرام فاصله گرفته تا شرایطی فراهم نمود که خیریه ها تمامی اطلاعاتشان را در سیستم ثبت نمایند و دسترسی آن را برای همه بویژه وزارت کشور و قانونگذار قابل دسترس قرار داد.
بحث چهارم که به نظرم بسیار حائز اهمیت است، تغییر رویکرد است که بهترین آن در آثار تمدن اسلامی ما در گذشته وجود داشت و اقبال مردم و حاکمان در انجام کار خیر در گذشته بیشتر از امروز بوده ولی باید در امر خیر بدلیل تغییر مدل نیازمندیهای آموزشی افراد اثرگذار در حوزهی خیریه بصورت جدی مورد توجه قرار گیرد بهعنوان مثال باید بررسی اقدامات مالی، حسابرسی خیریهها با تمام بخش های دیگر متفاوت باشد، که این خود نیازمند آموزش است. تمام این موارد بحثهایی است که باید به عنوان بستر اولیه تعریف شود.
تفکر بسیاری در مورد وضعیت پرداخت مالیات در خیریهها این است که خیریهها معاف از مالیات هستند. در صورتی که این طور نیست، برای انجام هرگونه اقدامات در امور خیر باید مالیات پرداخته شود. با توجه به حاکم بودن قوانین وزارت کار و یا قانون تجارت کارکردن در خیریه و جذب نیروی کار باید بر مبنای قوانین کشور باشد، افراد داوطلب اگر در خیریه با شما همکاری نمایند حتی در مدت زمان کوتاه باید بیمه شوند.
برای تمام مواردی که گفته شد نیازمند آموزشهای خاص جهت جذب مشارکتهای مردمی، نحوه بکارگیری همکاران، ارائه خدمت، نوع فعالیت در موسسات خیریه لازم و ضروری به نظر میرسد.
یک مثال دیگر اجازه بدهید در خصوص جذب ارائه کنم. کاری که در مهرانه زنجان در خصوص جذب انجام میشود خیلی با ارزش و قابل توجه است. به نظر می رسد بیش از صد هزار نفر عضو این خیریه هستند. عضویت در این خیریه به این صورت است که افراد عضو میتوانند از 100 تا بیش یک میلیون تومان در ماه به صورت ثابت به این مجموعه کمک کنند. این امر باعث میشود خیریه در زنجان با پیشرفت بسیارخوب و بودجهای پایدار ارائه خدمت و شایستهای برای مردمش انجام بدهد.
بیشتر بخوانید:
حال میشود این موضوع را به عنوان الگو در استانهای دیگر بهکار بست. اگر بیمار مشکلی داشت، با اطمینانی کامل به خیریه، به دلیل عضویت در کار خداپسندانه مراجعه و یا دیگران را معرفی میکنند. میتوان این مدل را با آموزش در استانهای دیگر پیاده کرد. همچنین میتوان از تجربیات کشورهای دیگر در این حوزه استفاده نمود، البته در بسیاری از استانها موسسات و خیریهها موفق شدهاند اما بعضی جاها تجربههای ناموفقی برایشان رقم خورده است.
تأکید اصلی من بر قصد و نیت است؛ قصد و نیتی که در راه خداست. باید در قالب فقر زدایی، ایجاد رفاه و ممانعت از انباشت ثروت و ارتقاء ارزشهای الهی و معنوی قافل نشویم و برای رسیدن به این هدف شکی وجود ندارد و همچنین استفاده از تجربه مردم و موسسات خیریه هیچ منافاتی با این موضوع ندارد و میتوان برای کارهایی که انجام میدهیم، با توجه به جایگاه و در نظر گرفتن ظرفیت کشورهای مختلف، استفاده کرد.
ظرفیت بعدی که بر آن بسیار تأکید دارم، استفاده از ظرفیت خارج از کشور است که بعضی از خیریهها موفق بودند و با برنامهریزی هدفمند برای رسیدن به این کار امکان پذیر شده است.
ارسال نظر