ما در این مصاحبه به گفت‌وگو با دکتر قهرمانی درباره وضعیت خیرخواهی در ایران به‌طور ویژه استان فارس پرداختیم؛ در این مصاحبه تلاش شده تا نظرات ایشان درباره ویژگی‌های محیط خیرخواهی شیراز و چالش‌های آن در سال‌های اخیر مورد سؤال واقع شوند. 

به‌طورکلی وضعیت محیط خیرخواهی در ایران به‌ویژه استان فارس را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

استان فارس از نظر نیروی انسانی کارآمد به‌عنوان قلهٔ کشور محسوب می‌شود. صرف‌نظر از تعصبات قومی و نژادی باید بگویم بسیاری از نخبگان و مسئولین مطرح کشوری نیز که من با ایشان صحبت کردم؛ ریشه‌ی زیستی در استان فارس داشتند. به قول بزرگان افتخار داریم در فضایی تنفس می‌کنیم که صدرای شیرازی، با نظریه حرکت جوهری، زندگی و تنفس می‌کرده است.

دومین خصیصه‌ی استان فارس پس از بحث کارآمدی نیروی انسانی، بحث فرهنگی و هنری آن است. شیراز به قله‌ی ادبی ایران معروف است. وجود و حضور شاعران اصیل پارسی‌گوی ایرانی که زبانزد نه‌تنها ایران، بلکه منطقه و جهان هستند از دلایل آن است. درحقیقت شیراز یکی از اصلی‌ترین شیرازه‌های فرهنگ و هنر ایران است. شیراز از نظر ایده، اجرا و استفاده از نهایت ظرفیت موجود زبانزد است. 

برای مطالعه:

مصاحبه با زهرا بهروزآذر

به‌عنوان‌مثال شیراز در حوزه‌ی سلامت پیشتاز استفاده از ظرفیت خیرین سلامت بود؛ بنا به قول رهبری من بسیار خرسند و خوشبختم که این حرکت مبارک در شیراز پایه‌گذاری و شروع شد. در استان فارس ایده‌های موجود پس از مطرح‌شدن به مرحله‌ی اجرا می‌رسند. مهم‌ترین ایده که به مقام اجرا رسید، استفاده از ظرفیت خیرین در حوزه‌ی سلامت بود. 

مجمع خیرین نخبه‌پرور، مجمع خیرین آب‌رسان، مجمع خیرین فرهنگ‌ساز و مجمع خیرین شهرساز ازجمله خیرین فعال در شیراز هستند. مرز‌های کار خیر از اعطای بسته‌های معیشتی به سمت تمرکز بر انسان و دانش رفته است. فکر و ایده‌های نو به سیستم تراوش می‌کند و پویایی خاص خود را برقرار می‌سازد.

مهم‌ترین ضعف و چالش پیش روی استان فارس، معرفی مناسب استعدادها و ظرفیت‌ها و عملکرد این استان در حوزه‌های مختلف کاری به دیگران است. استان فارس در معرفی خود به دیگران مظلوم واقع شده است، درصورتی‌که به لحاظ ظرفیتی و توانایی استفاده از ظرفیت موجود در ردهٔ بالایی قرار دارد. 

از سوی دیگر استان فارس در جذب منابع ملی در حوزه‌های متفاوت اقتصادی، فرهنگی و سیاسی نیز ناموفق بوده است. این در صورتی است که استان اصفهان در مورد جذب منابع ملی برعکس استان فارس عمل کرده و بسیار موفق بوده است، به‌طوری که زمانی که حرف از جذب منابع ملی به نفع استان اصفهان می‌شود، همه جناح‌ها و احزاب مختلف با دیدگاه‌های کاملاً متفاوت و بعضاً متضاد در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند. 

درصورتی‌که در استان فارس افراد بسیار مظلوم و خویشتن‌دارند؛ البته این صفات بسیار ارزشمندند؛ اما درصورتی‌که مانعی مهم در برابر معرفی‌کردن خود، جذب منابع ملی و شرکت در فعالیت اجتماعی باشند، دیگر نمی‌توان آن‌ها را فضیلت به‌حساب آورد.

استان فارس در زمینه‌ی خیرخواهی در وضعیت مطلوبی به سر می‌برد. ما در میان خیریه‌ها، خیرین و موارد مربوط به این حوزه مشکل و ضعفی نداریم. البته اگر همه ظرفیت‌ها و پتانسیل‌های در حوزه خیرین در استان فارس بالفعل نشده است باز هم به دلیل ضعف سیستمی و مدیریتی در استفاده بهینه از این نوع استعدادهاست. 

استان فارس به لحاظ تنوع و تکثر فعالیت‌های خیرخواهانه رشد بسیاری داشته است؛ اما به سمت راهبری امر خیر نرفته است. به‌عنوان‌مثال در وضعیت کرونا هزینه‌های الزامی‌تر و توان خیرین صرف خرید بسته‌های غذایی، بسته‌بندی و مواردی ازاین‌دست شد؛ درصورتی‌که می‌توانست صرف هزینه‌های الزامی شود.

 در این دوران شاهد غیبت ظرفیت بخش خصوصی در کنار بخش دولتی بودیم. ما به یک بخش فرماندهی مرکزی نیاز داریم. وظیفهٔ مرکز نیز نیازسنجی، اولویت‌بندی، بسیج‌کردن ظرفیت‌ها و تعیین راهبردهای است. هزاران پروژه‌ی عمرانی نیمه‌کاره به ما معرفی می‌شود که اگر از ظرفیت خیرین در راستای آن‌ها استفاده می‌شد، امروز وضعیت مطلوب‌تری را شاهد بودیم.

ساختن جامعه به کمک هم

چه عواملی را طی پنج سال گذشته بر فضای خیرخواهی در ایران مؤثر می‌دانید؟

استان فارس رتبه‌ی بالایی در آمار مربوط به خودکشی دارد. این استان به دلیل داشتن روحیه‌ای درون‌گرا، خصوصیات افرادی ساکن را نیز تحت‌تأثیر خود قرار می‌دهد و ازاین‌رو افرادی درون‌گرا تربیت می‌کند. 

استان فارس علاوه بر خودکشی رتبه بالایی نیز در اعتیاد و طلاق دارد که این موارد نیز با ویژگی‌های درون‌گرایی در استان فارس مرتبط‌اند. به قول آقای دکتر جلایی‌پور در کتاب جامعه‌شناسی بدقواره، یک زمانی می‌گویند اعتیاد معلول مدرن‌شدن و همسایگی با مرز کشورهای اعتیادخیزی مانند افغانستان است.

 درصورتی‌که مالزی زودتر از ما مدرن شده؛ اما درصد اعتیاد پایین‌تری نسبت به ما دارد. دال و دلیل اصلی موارد دیگری هستند؛ آقای جلایی‌پور اشاره می‌کنند نخبگان فکری و اجرایی جامعه درصورتی‌که امکان بروز استعداد‌های خود را در ساحت فردی و اجتماعی نداشته باشند، در فضای فردی خود جذب می‌شوند و فضای فردی بستری مناسب برای اعتیاد و استفاده از مواد مخدر است. به همین ترتیب باید گفت، استانی که درون‌گرا شود، بستری مناسب را برای خودکشی، طلاق و اعتیاد درون خود پدید می‌آورد.

همچنین بحث بیکاری در استان فارس آزاردهنده است. استان فارس از استان‌های صنعتی محسوب نمی‌شود و برعکس استان‌های هم‌جوار مانند یزد، توانایی و ظرفیت لازم برای صنعتی‌شدن را ندارد. همین امر سبب می‌شود که بیکاری در این استان سرمنشأ هزاران آسیب دیگر شود.

متأسفانه، ویژگی مثبت فارسی‌ها در مهمانوازی و غریب‌نوازی بلای جان خودشان است و این موضوع دلیلی بر افزایش مهاجرت از استان‌های دیگر به استان فارس است. از دیگر سو عدم یکپارچگی و وحدت قومی در بحث مدیریت ارشد استانی نتایجی مانند چندپارگی و مهاجرت را به دنبال دارد.

پیشنهاد اطلس خیر ایران:

ایمیل مارکتینگ به کمک خیریه ها می آید!

مهاجرت به استان فارس دو نوع است. یکی مهاجرت زیستی است که طی آن افراد برای زندگی‌کردن از مناطق دیگر به استان فارس می‌آیند. مهاجران با چشم‌انداز استفاده از امکانات کاری به استان فارس می‌آیند. دیگری مربوط به بحث مدیریتی است. زمانی استان فارس به استان‌های هم‌جوار مانند کهگیلویه و بویراحمد و بوشهر مدیر صادر می‌کرده درصورتی‌که در دهه‌ی اخیر بیشترین مدیر را از بوشهر، هرمزگان، کهگیلویه و بویراحمد و... وارد کرده است.

من به‌شخصه مهاجرپذیری استان فارس را معلول رویکرد مدیریتی استان می‌دانم. شیراز درهای خود را به روی مدیران غیربومی باز گذاشته است. زمانی که این نوع نگاه مدیریتی در میان مدیران استان فارس شیوع پیدا کرد، مردم نیز همین نگاه را دنبال می‌کنند و مطلوب می‌دانند؛ چراکه «الناس علی دین ملوکهم».

تاریخ هر استان، یکی از منابع هویتی و شناسنامه‌‌ای آن است. تاریخ هر استان مانند چراغ فروزنده‌ای است که راه پیش روی خیرین را روشن می‌کند و برای کارهای خیر انگیزه ایجاد می‌کند. مرحوم نمازی جزو اولین پایه‌گذاران سیستم لوله‌کشی آب بهداشتی در شیراز است. استان فارس چنین نیرو و ظرفیتی که موقوفات و کمک‌‌های خیرینی چون نمازی را داشته، به همراه داشته است. 

افرادی چون نمازی و پستچی مانند یک دایه دلسوز با مردم شیراز برخورد کرده‌اند. چنین پیشینه و تاریخی چون نوری در دل افراد روشن می‌شود؛ یعنی مردم می‌گویند اگر من در این حوزه‌ی خیر ورود نکنم، دین خود را نسبت به گذشتگانم انجام نداده‌ام. مردم استان فارس به شکرانه‌ی چنین گذشته‌ای کارهای خیر انجام می‌دهند. استان فارس به لحاظ تعداد و تکثر موقوفات با هیچ استانی قابل‌مقایسه نیست. 

خیرین این استان همواره دیدی بلند، حمایتی و پوششی به همنوعان خودشان داشته‌اند. تمام بیمارستان امیر که در بهترین نقطه‌ی شهر قرار دارد، مایملک شخصی بود که خانه‌اش را وقف کوکان بیمار سرطانی کرد. خیر این بیمارستان گوشه‌ای از آن زندگی کرد و بعد در اواخر عمر آن بخش کوچک را نیز در اختیار بیماران قرار داده تا مدیریت بیمارستان را در آن دایر کنند و برای ادامه زندگی خود خانه‌ای را در شهر رهن کرد.

سوابق درخشان در زمینه‌ی کار خیر عامل اثرگذار بر نسل جدید و آیندگان این استان بوده تا آنان را هم به‌سوی کار خیر بیاورد. اما در کنار این نکات مثبت، باید به وجود برخی عوامل تضعیف کنند سرمایه اجتماعی که بر اعتماد عمومی مشارکت‌های خیرخواهانه و خدمات داوطلبانه تأثیر منفی دارد؛ مانند کج‌سلیقگی‌های سیاسی تورم و نقدینگی افسارگسیخته تضعیف بنیان اقتصادی خانوارها و ... اشاره کنیم.

البته بر اساس یک پژوهشی که چندساله پیش انجام شد خوشبختانه اعتماد عمومی به برخی دستگاه‌ها مانند یک نهاد بشردوستانه مانند جمعیت هلال‌احمر در مقایسه با بسیاری از سازمان‌های رسمی و مؤسسات خیریه وضعیت رضایت‌بخشی را نشان می‌داد.

کمک به دیگران در جامعه

ضمن این که از سال‌های 96-97 جریان شبکه‌های اجتماعی و فضای مجازی در مدیریت افکار عمومی نیز مؤثر بوده است. بعضاً اخبار کاذبی چون دستگیری مدیران فاسد و یا اهل رانت‌خواری و شائبه‌هایی چون پول‌شویی در برخی خیریه‌ها نیز میزان اعتماد اجتماعی را دستخوش تغییر و جایگاه حامیان حقوقی و سازمان‌های حمایتی به‌مثابه‌ی وکیل مردم برای انجام امور خیر را کم‌رنگ‌تر نمود و کارهای خیر به سمت فردی شدن پیش رفت.

یک نگاه مهم برای انجام کار خیر این است که فرد خیر اثر ملموس و محسوس کار خیرخواهانه خود را ببیند. در کشورهایی چون کانادا و انگلستان این طرح و مدل پیاده شده است؛ کاری که بعضاً کمیته امداد نیز انجام می‌دهد و زمینه ارتباط‌های موردی و مناسبتی کودکان تحت حضانت را با خیرین به‌صورت مستقیم فراهم می‌کند. 

خیرین حتی به جشن تولد کودک نیز دعوت می‌شوند تا خودشان هدیه‌ای را برای کودک تهیه کنند. مردم لذت کار خیر را می‌چشند که عاملی مهم در گرایش مثبت آنان به کار خیر است.

ضمن اینکه عدم طبقه‌بندی خیریه‌ها متناسب با رسته کاری و تخصص خود و عدم اعلان و انتشار بیلان مالی و عملکرد سالانه و نبود شفافیت‌های مالیاتی برخی مؤسسات خیریه نیز در فردی شدن فعالیت‌های عام‌المنفعه تأثیر داشته است.

خیریه

به نظر شما دولت‌های متفاوت رویکردهای متفاوتی به جامعه مدنی داشتند؟

یکی از مهم‌ترین حوزه‌های عمومی که از دولت هفتم به بعد به آن توجه ویژه‌تر شد، جامعه مدنی با محوریت سازمان‌های مردم‌نهاد بود‌. این نوع نگاه در یک یا دو سال ابتدایی دولت آقای احمدی‌نژاد نیز دنبال شد؛ اما بعدها به سمت‌وسوی حرکات سطحی‌تر رفت. 

متأسفانه در کشور‌های جهان سوم گفتگوی دولت - ملت رخ نداده و سایه‌ی سنگین دولت بر تمامی حوزه‌ها وجود دارد. در سال اخیر هم نگاه‌های نظارتی بر سازمان‌های مردم‌نهاد پررنگ‌تر شده است. به‌عنوان‌مثال در پیش‌نویس قانون تشکل‌های اجتماعی به حضور و نقش‌آفرینی نمایندگان مردمی کار اشاره شده است و باز هم تمرکز و تأکید مدیران دولتی، سیاسی و نظارتی بوده‌اند. درمجموع اما با رشد فضای ارتباطی از اواسط دهه‌ی نود به بعد، نگاه به خیریه‌ها و سمن‌ها بهبود پیدا کرد.

در کشورهای درحال‌توسعه به علت ساختار‌های شکننده‌ای که دارند، آزمون و خطاها زیاد است. تجربه‌‌ی سازمان‌های مردم‌نهاد تجربه‌‌ی خوبی بوده است؛ اما حلقه واسط میان جامعه و حاکمیت احساس کردند که کار به‌درستی انجام نمی‌گیرد. آن‌ها احساس کردند سازمان‌های مردم‌نهاد تحت‌تأثیر نگاه نظارتی، در پیچ‌وخم نگاه دولت مانده‌اند؛ بنابراین گروه‌های موازی سومی در کنار بخش دولتی و سازمان‌های مردم‌نهاد با نام گروه‌های جهادی شکل گرفتند. گروه‌های جهادی تنها به‌واسطه‌ی نیازسنجی میدانی، بسیج منابع و عملکرد معطوف به هدف به پیش رفتند.

 این نوع گروه‌ها نیز در دهه 90 احساس کردند دولت، سازمانی ناکارآمد است. گروه‌های جهادی در واکنش به وجود چنین خلایی به وجود آمدند؛ یعنی خلایی که نه با دولت و نه با سمن‌های موجود مرتفع نمی‌شد. به‌تازگی گروه‌های جهادی نیز قصد تشکیل دبیرخانه را دارند. 

در صورتی سعی در بروکراتیک کردن و تشکیل دبیرخانه برای گروه‌های جهادی شده است که نگاه‌ گروه‌های جهادی بروکراسی ستیز است. در دولت آقای رئیس نیز بر اهمیت احیای جهاد سازندگی تأکید ویژه‌ای شد. به‌طورکلی جهان سوم مداوم در حال فربه‌تر کردن دولت است. تولید ساختار موازی ازجمله چالش‌هایی است که در این زمینه با آن درگیر هستیم.

بیشتر بخوانید:

مدیریت سفیران مهربانی در موسسات خیریه

فضای خیرخواهی ایران را طی پنج سال آینده چطور ارزیابی می‌کنید؟

شبکه مجمع خیرین استان فارس  با این نگاه ایجاد شده است که راهبری خیریه‌ها را بر عهده گیرد و مخرج مشترک نیازها و مطالبات خیریه‌ها باشد. ازجمله وظایف آن می‌توان به اطلس کار خیر، شناسایی اولویت‌ها، چالش‌ها، بانک اطلاعاتی و ترسیم دورنما و مسیر کار خیر اشاره کرد. 

پیگیری‌هایی نیز انجام‌گرفته که در خصوص مسائل و مشکلات مبتلا به تمام خیریه‌ها مانند ثبت مجوز، تمدید مجوز، معافیت‌های مالیاتی است. از این منظر،  نامه‌های دارای بند‌ها و مفاد متنوع به مدیرکل امور اجتماعی استانداری تحویل شده است که در اختیار رئیس سازمان‌ امور اجتماعی وزارت کشور قرار گیرد تا ایشان نیز بتوانند نامه را به مجلس برده و قانونی در خصوص تشکل‌ها و خیریه‌ها به تثبیت برسانند.

اگر بخواهید به‌عنوان یک سیاست‌گذار پیشنهاد‌هایی را برای بهبود فضای خیرخواهی در ایران ارائه دهید، آن پیشنهاد‌ها چه خواهند بود؟

دولت اگر کوچک نشود و از دخالت‌های افراطی و تصدی‌گری آن  در تمامی حوزه‌ها جلوگیری به عمل نیاید، مانعی بر سر راه ایجاد حوزه عمومی و تسهیل‌گیری اجتماعی مانند خیریه‌ها به وجود می‌آید. دولت نباید به‌عنوان مانع پیش روی کار خیر قرار گیرد؛ بلکه باید کار خیر را تسهیل کند.