در این مصاحبه ما به گفتوگو با خانم دکتر نیری پیرامون وضعیت خیرخواهی ایران و فعالیتهای ایشان در مؤسسه خیریه عترت فاطمی نشستهایم. مؤسسه خیریه عترت فاطمی، سازمانی غیردولتی و غیرانتفاعی با هدف ارائه خدمات مادی و معنوی به سادات در چارچوب اصول اسلامی و انسانی با استفاده از کلیه ظرفیتها است. برای کسب اطلاعات دقیقتر درباره این خیریه میتوانید صفحه بانک اطلاعاتی آن را از طریق لینک زیر دنبال کنید:
اگر ممکن است یک تاریخچه کوتاه از مجموعهی خود بیان کنید. این مجموعه از کجا شروع به کار کرده، امروزه در چه حالی است و افق ترسیمشده برای فردای آن کجاست؟
مؤسسه «عترت فاطمی» یکی از یادگارهای ارزشمند مرحوم پدر من «سید رضا نیری» است. ایشان یکی از چهرههای ماندگار حوزه خیر در ایران بودند؛ نهتنها بهواسطه فعالیتشان در کمیته امداد بلکه بهجهت فعالیتهایی که از دوران جوانی در این حوزه داشتهاند.
سال ۱۳۷۸ اولین صحبتها برای تأسیس این مجموعه صورت گرفت و مقدمات آن توسط هیئت مؤسسی متشکل از چند سادات (پدرم، حاج آقا پورهاشمی و آقای سید محمدتقی هاشمی) انجام شد. در ادامه، سال ۱۳۷۹ مجموعه «عطرت فاطمی» بهطور رسمی و با گسترهی ملی در وزارت کشور ثبت شد.
نیت و هدف پدرم از تأسیس این مجموعه، ایجاد یک شبکه اجتماعی از سادات در سراسر دنیا بود؛ درحقیقت ابتدا بنا نبود فعالیتهای این مجموعه محدود به ایران باشد. حتی در این خصوص به نهادهایی نظیر ثبتاحوال کشور هم مراجعه شد؛ اما به جهت مسالح سیاسی و اجتماعی و پارهای از دلایل دیگر این کار متوقف شده و حیطه عملکرد مؤسسه، به حالت فعلی منحصر شد.
اینگونه بود که مؤسسه ما با بدنهای جوان و عقبهای باتجربه تأسیس شد. از همان آغاز کار و بعد از تصویب اساسنامهی مجموعه در وزارت کشور، همگی از جانب پدرم ملزم شدیم که وظایف قانونی و سازمانی خود را به روشی نظاممند رعایت کنیم؛ مواردی چون داشتن ناظر مالیاتی، پروندهی مالیاتی، حسابرس رسمی، پرونده بیمه، پرونده وزارت کشور و... .
تأکید پدرم بر این بود که باید بهعنوان یک مجموعه، شفاف عمل کنیم. درحقیقت این شفافیت دو ذینفع مهم دارد: یکی حاکمیت و نظام نظارتی و دیگری بدنه خیرین مرتبط با سازمان.
مأموریت این مجموعه، برآوردن نیازهای سادات در کل کشور است. اولویت با ایتام است؛ در غیر این صورت فرزندان فاقد سرپرست مؤثر، خانوادههای زنسرپرست و بهطور کلی سادات نیازمند. خدمات مجموعه هم از جنس خدمات حمایتی است؛ شامل کمکهزینه معیشتی، جهیزیه، درمان، تحصیل، ساختوساز مسکن، نیازهای ضروری زندگی، مشاورههای روانشناختی و مواردی از این قبیل.
نقطه مثبت این خدمات، ایجاد امید در کودکان سادات است. خدا را شکر تا اینجا اتفاقات خوبی هم در بین بچهها صورت گرفته و حتی تعدادی از آنها بهعنوان حامی و خیر در کنار مؤسسه قرار گرفتهاند.
تاکنون تعداد فرزندانی که در این سالها تحت حمایت داشتیم چیزی در حدود ۴-۵ هزار نفر در کل کشور است که در روستاهای دورافتاده و شهرهای مختلف از ۳۲ استان کشور ساکن هستند. البته بهواسطه این فرزندان چیزی حدود ۲۴ هزار نفر دیگر نیز –که شامل خانوادههای آنها میشود- از خدمات ما بهرهمند شدند.
همچنین در کنار این خدمات، صندوق قرضالحسنهای هم در تهران داریم که برای سادات، وام بدون کارمزد و بدون نیاز به معرف ارائه میدهد. تمهیداتی صورت گرفته که در سایر استانها هم این طرح اجزا شود و آمار و ارقامی نیز در این خصوص جمعآوری شده است.
بخشی که قرار است بهعنوان فعالیت جدید -بعد از یک بلوغ ۲۲ ساله- به مؤسسه اضافه شود، و شش ماه است که مقدمات مطالعاتی و پژوهشی آن نیز صورت گرفته، ایجاد شغل و شناسایی مهارتهای سادات با هدف درآمدزایی است. چشمانداز بعدی نیز نگاهی بینالمللی است مبنی بر حضور خیریهی مسلمانان شیعهي مختص سادات در دنیا.
طی این سالها اقبال عمومی نسبت به این خیریهی اختصاصی سادات چطور بوده است؟
بسیار عالی بوده است؛ هم از سمت مردم و هم از سمت مقامات دولتی. ما در زمان پدرم نزد بسیاری از مراجع رفتیم و گزارش کار دادیم؛ همگی از این عملکرد بسیار خوشحال شدند و حتی برخی به ما مجوز سهم سادات هم دادند. مردم هم بر خلاف آنچه بهعنوان دینگریزی در جامعه پررنگ شده، از این جریان استقبال کرده و نسبت به فرزندان حضرت زهرا احساس دین میکنند.
راجع به شیوههای تأمین مالی مؤسسه بیشتر توضیح بدهید. آیا منابع صرفاً از خیرین تأمین میشود؟
بودجهبندیای که هر سال در سازمان انجام میشود درحقیقت شامل ۲ بخش است. یکی مصارف داخلی، اداری، اجرایی سازمان و دیگری بودجهی حمایتی که صرف انجام اهداف ما میشود. این دو بودجه همیشه جدا از هم تعریف میشوند و هر قسمت منبع تأمین جداگانهای دارد. منبع اولی هیئتمدیره است و منبع دومی مردم و خیرین.
دفتر مؤسسه صرفاً همین یک دفتر است. شاید بارها در پی ایجاد نمایندگی در استانهای مختلف بودیم اما به دلایلی محقق نشده است. اما اینکه چطور با وجود یک نمایندگی در تهران در گستره کشور فعالیت میکنیم از ارتباط مطمئن ما با کمیتههای امداد نشأت میگیرد؛ چراکه بچههای سادات نیازمند، غالباً تحت پوشش کمیته امداد هستند و ما از طریق کمیتهی امداد گزارشها و لیست اقلام مورد نیاز آنها را دریافت میکنیم. در کنار این، با خیریههای معتبر سطح کشور هم همکاری داریم.
اگر ممکن است در رابطه با ترکیب کارمندان هم توضیحی بدهید. چقدر از نیروهای جوان استفاده کردهاید و چقدر از نیروهای پختهتر؟
ما درخصوص چینش کارمندان خیلی قائل به پیر و جوان نیستیم. هرچند نیروی جوان خوشفکرتر و منعطفتر است اما معیار انتخاب ما، فارغ از سن، تواناییها و شایستگیهای افراد است.
درخصوص ترکیب جنسی کارکنان چطور؟ غلبهی خاصی در سازمان وجود ندارد؟
نه؛ اینطور نیست. هرچند در بخشهایی از کار چون زمینهی ارتباط ما با مادران است و آنها در خیلی از مواقع با مردان ارتباط برقرار نمیکنند، موقعیت ایجاب میکند که از نیروهای زن برای ارتباط با آنها استفاده کنیم؛ اما در بسیاری از فرایندهای دیگر نیز مردان کارکردهای بسیار مفیدی دارند. در کل در گزینش افراد این سازمان نگاه جنسیتی حاکم نیست.
برای مطالعه:
با توجه به عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی، وضعیت محیط خیرخواهی در ایران را چگونه ارزیابی میکنید؟
وضعیت خیرخواهی در کشور میتواند خوب باشد به شرطی که سیاستگذاران آن افراد مناسبی باشند. در حال حاضر وضع خیرخواهی در کشور خوب نیست و این تأسفبار است؛ هم به لحاظ اعتبار و ارزشگذاری داخل کشور نسبت به خیریهها و خیرین و هم به لحاظ بازتاب وضعیت خیرخواهی به خارج از کشور.
از نظر شما فضای نیکوکاری ایران با چه چالشهایی مواجه است؟
وجود نهادهای متعدد در جایگاه نهاد بالادستی خیریهها باعث ابهامات و سردرگمیهای بسیاری شده است. در این زمینه به بازنگریهای بسیاری نیاز است؛ اما حتی بازنگریها و قانوننویسیهای حال حاضر هم از دیدگاه حکومت صورت میگیرد نه از نگاه خیریهها. تعداد نمایندگان سازمانهای مردمنهاد در میان اعضای شورای عالی اجتماعی نیز انگشتشمار است و تازه مشخص هم نیست چقدر از این سازمانهای مردمنهاد بر کار خیریهها ناظر باشند.
بر موضوعات خیریهها و انجام خدمات خاص در منطقه هیچ نظارتی صورت نمیگیرد. برخی از خدمات اشباعشده در مناطق مجدداً ارائه میشوند در صورتی که خدمات مورد نیاز واقعی بیپاسخ باقی میمانند؛ علتش هم این است که ما هیچ اتحادیه، صنف یا شبکهی واحد و مشخصی –با کارکرد و شرح وظیفه و اختیارات مشخص- نداریم.
البته لزوماً نیازی هم به شبکهای رسمی از خیریهها نداریم. در بسیاری از مواقع خیریهها میتوانند داخل شبکهی مردمی و سازمانی با یکدیگر تعامل داشته باشند و با تبدیل خواستهها به مطالبات جمعی به پیگیری آنها بپردازند.
نهادهای بسیاری در زمینهی خیریه خود را صاحبنظر میدانند و برخی از سازمانهای وابسته به دولت نیز در بسیاری از مواقع خود را تحت عنوان خیریه معرفی میکنند. این مسائل بسیار چالشبرانگیز و آسیبزا هستند.
شیوهی نظارت دولت بر کار خیریهها و هویت آنها در جامعه اهمیت دارد. برای این موارد هیچ تعریفی ارائه نشده است. خیریهها سرمایههای اجتماعی کشور هستند. باید به این سازمانها در کنار نظارتی که صورت میگیرد انگیزه داده شود، از فعالیتهایشان حمایت شده و برای انجام امور آنها فضایی امن مهیا شود.
در حال حاضر بسیاری از خیرین و خیریهها با سازمان مالیاتی به مشکل برخوردهاند. مگر نه اینکه سازمان مالیاتی میخواهد با بخشی از اموال افراد به اموری مانند جادهسازی، مسجدسازی، مدرسهسازی، کمک به فقرا و... بپردازد؟! خب خیرین نیز با مال خود همین کار را انجام میدهند؛ اما علاوه بر آن باید مالیات هم پرداخت کنند.
هیچیک از سازمانهای دولتی حمایت مطلوبی از خیریهها به عمل نمیآورند. سازمان صداوسیما کوچکترین استثنائی برای تبلیغ خیریهها قائل نمیشود. حتی درمواردی ساطمانهای بینالمللی هم حمایت خود را از خیریهها دریغ میکنند؛ برای مثال خود بنده که بهجهت داشتن برچسب شیعه در خیریهام، در سازمان ملل به مشکل بر میخورم.
یکی از چالشهای مهم دیگر این منبع تأمین درآمد خیریهها و حقوق کارمندان آنها است. فرض کنید یک خیریه بخواهد برای دستیابی به این مهم، وارد خدمات و اعمال اقتصادی شود؛ در چنین شرایطی دولت باید در کنار نظارتهای قوی خود تسهیلاتی نیز برای این خیریه در نظر بگیرد. در مجموع این چالشها و هرجومرجهای داخلی در حوزهی خیر باعث شده آمار متقن و معتبری از فعالیتهای خیر در کشور شکل نگیرد و نتوان بازتابی بیرونی از این حوزه ارائه داد.
ارسال نظر