در قسمت اول مصاحبه با حوزه فعالیت دکتر نیری و تاریخچه و حیطه کار خیریه عترت فاطمی، آشنا شدیم. برای خواندن قسمت اول مصاحبه میتوانید آن را از طریق لینک زیر دنبال کنید:
به نظر شما در پنج سال گذشته چه رویدادها و اتفاقاتی بر فضای کار خیر تأثیر گذاشته است؟
فارغ از رویداد عالمگیر کرونا، یک چیزی که در ۴-۵ سال گذشته اتفاق افتاده و تأملبرانگیز است، حضور خیریههای عظیم دولتی در کنار خیریههای مردمی و تمامی تبعاتی است که به بار میآورد. از گذشته خیریههای دولتی بزرگ و مشخصی تحت عنوان کمیته امداد و سازمان بهزیستی وجود داشتند که در زمینه رسیدگی به محرومان و مستضعفان فعالیت میکردند.
در ادامه در کنار این مؤسسات مجموعههای دیگری مثل بنیاد برکت، بنیاد احسان، بنیاد علوی، ستاد توانمندسازی سپاه، ستاد حضرت رقیه، قرارگاه خاتمالانبیا، قرارگاه خاتمالاوصیا و... شکل گرفتند که وظایف و بودجه مشخصی دارند. مطرح شدن این مؤسسات عظیم دولتی در دامن خیریهها منجر میشود به اینکه آمار خیریههای مردمی پایینتر از خیریههای دولتی قرار بگیرد و در برخی موقعیتها آمارسازیهایی صورت بگیرد که درست نیست.
در وضعیت حاصل از پاندمی کرونا مردم در کارهای خیر مشارکت بسیار زیادی انجام دادند اما آنچه نمود پیدا کرد آمار این کارهای خیر مردمی نبود بلکه آمار سازمانهای عظیم دولتی مذکور بوده است. نگهداشتن خیر و حامی خیر خیلی سختتر از جذب آن است اما با نادیده گرفتن آنها این امر صورت نمیگیرد.
درست است که این سازمانها در بسیاری از مواقع فعالیتهای شایستهای انجام میدهند اما باید درخصوص حیطه کاری آنها یک مرزبندی مشخصی وجود داشته باشد که خیریههای کوچکتر و مردمی و خیرین از این حوزه رانده نشوند.
تأثیر تغییر دولت را بر فضای خیرخواهی چطور ارزیابی میکنید؟
من در این سالها فقط با وزارت کشور در ارتباط بودم که عزیزانی با رویکردهای متفاوتی به آن وارد شده و از آن خارج شدهاند. این عدم پایداری سیاستی که در سازمانهای دولتی وجود دارد معضلی بزرگی بوده و هست.
در حقیقت حتی اگر در زمان یک دولت، سیاست خوبی هم پیش گرفته شود، این امر امیدوارکننده نیست؛ چراکه میدانیم بعد از ۴ سال همه چیز دوباره تغییر میکند. این عدم تعهد گروهها به مصوبات گروه قبلی آسیبهای بسیار زیادی به کارهای خیریه میزند. بله؛ الآن تغییرات خوبی در زمینه خیریه مشاهده میشود اما میتوان بر این اساس به اوضاع امیدوار بود؟ خیر.
چشمانداز ۵ سال آیندهی حوزه نیکوکاری در جامعهی ایران را چگونه میبینید؟
من اساساً آدم خوشبینی هستم و معتقدم آینده میتواند بهتر باشد اما یک عزم جدی و همراهی و همدلی قوی میخواهد که تا الآن اتفاق نیفتاده است. باید افراد را مجاب کنیم به اصول پایبند باشند و نه به افراد و فضاها.
برای مطالعه:
از نظر شما مهمترین تغییراتی که باید در فضای خیر به وجود بیاید چیست؟
یک جای خالی بزرگ که در فضای خیریه وجود دارد، جایگاه علمی امر خیر است که از نظر من ۲ تعریف دارد. یکی آموزش احسان و نیکوکاری به فرزندان تحت عنوان مسئولیت اجتماعی و در مقاطع متفاوت (آموزش اجباری کار داوطلبانه در فضای مدرسه و در خلال دروس دانشگاهی) و دوم ایجاد رشتههای دانشگاهی مرتبط با خیریه و مدیریت اجتماعی و یا حسابداری خیریه که فقدان آن در کشور احساس میشود. در حال حاضر هیچ تربیت شخصی و اجتماعی و هیچ برنامهریزی علمیای در زمینهی کار خیر صورت نمیگیرد.
از طرف دیگر رفتن خیریهها به سمت شخصی شدن و حضور در بستر مجازی و به تبع آن خروج آنها از بعد فیزیکی باعث شده شکل خیریهها تغییر کند و ما باید برای چنین فضایی آمادگی داشته باشیم. اگر به کار خیر هم مثل یک کسبوکار –غیرانتفاعی- نگاه میکنیم، مهم است بدانیم که ادبیات این کار در حال تغییر است و باید خود را در این زمینه بهروز نگهداریم تا از این فضا خارج نشویم.
بهعنوان یک زن مدیرعامل خیریه، نقش زنان در خیریهها و نسبت حضور پایینتر آنان نسبت به مردان را چطور ارزیابی میکنید؟
در مورد زنان یک واقعیت وجود دارد و آن این مسئله است که که زنان و در فضایی که مردان زیاد هستند، به شدت درگیر اثبات خود هستند و شاید کمتر دیده شوند. در حوزه کار خیر نیز در بسیاری از مواقع زنان توانایی و عملکرد بیشتری نسبت به مردان دارند. شاید مردان جسارت قویتری داشته باشند اما زنان نیز انگیزههای قویتری دارند و برانگیزندههای بهتری هستند.
در بسیاری از مواقع انگیزهبخش اعمال خیریه مردان نیز زنان هستند. درحقیقت زنان اعمال حمایتی را با دقت و پشتکار بیشتری نسبت به مردان انجام میدهند و نمونه کارهای خیریه آنان زیاد است اما متأسفانه ثبت نمیشود.
اگر بخواهید در جایگاه یک سیاستمدار اقداماتی برای بهبود شرایط نیکوکاری در جامعه انجام دهید، چه نکاتی را لحاظ میکنید؟
قطعاً اولین نکته، همان بحث آموزش است که پیشتر هم به آن اشاره کردم. نکته بعدی ایجاد منزلت اجتماعی برای خیریه، خیرخواهی و بهطور کلی این چرخه است. امری که تاکنون در سیاستها مغفول مانده است؛ برای مثال در برنامه چهرهی ماندگار که چند دوره نیز اجرا شد، چهرهی خیر هیچ هویتی نداشت.
اما سادهتر از هر چیز تسهیلات و معافیت مالیاتیای است که میتوان برای خیرین قائل شد. نکته مهم بعدی هم ایجاد یک نظام رتبهبندی برای خیریهها، استانداردسازی و اعتباربخشی به آنهاست؛ تا افراد و خیرین بتوانند از میان خیریهها، خیریهی مدنظر خود را انتخاب کنند.
در این میان اصلیترین و بنیادیترین مشکل از نظر شما کدام است؟
همانطور که گفته شد، خیلی از مشکلات در این حوزه دخیل هستند. درواقع همه این موارد در جایگاه خود حائز اهمیتاند و در کنار هم میتوانند سطح کار خیر را ارتقا و یا تنزل دهند.
ارسال نظر