تیم اطلس خیر ایران در ادامه‌ی پروژه‌ی «سیمای نیکوکاری شهر اصفهان» با مدیرعامل مؤسسه‌ی فرهنگی قرآن و عترت مهر تابان مهدوی به گفت‌و‌گو پرداخته است.

پیشنهاد ما:

«سیمای نیکوکاری شهر سنندج»


در ابتدا خودتان را معرفی کنید و بگویید فعالیت خیریه‌ی خود را از چه زمان و با چه اهدافی آغاز کرده‌اید و عمده فعالیتتان تا به امروز در چه زمینه‌ای بوده است؟

بنده حمیدرضا تاجی هستم؛ مدیر‌عامل مؤسسه‌ی قرآن و عترت مهر تابان مهدوی. قالب اصلی مؤسسۀ ما فرهنگی است و خیریه محسوب نمی‌شود؛ گرچه شاید کارهایی انجام دهیم که با کار خیر تناسب داشته باشد. هدف اصلی مؤسسه خدمت به امام عصر علیه اسلام و تربیت خدمتگزار تعریف شده است. ذیل این هدف کلان دو راهبرد فرعی نیز تعریف شده: 1-نشر و ترویج فرهنگ قرآن و عترت 2- دفاع و مرزبانی از حریم قرآن و عترت (مربوط به بحث‌های کلامی و درون ساختاری است که ما خیلی به آن ورود نمی‌کنیم). فعالیت رایج ما نشر و ترویج فرهنگ قرآن و عترت است و برای گروه‌های سنی مختلف برنامه‌هایی داریم؛ ولی تفاوتی که کار ما با فعالیت مؤسسات قرآنی دیگر دارد این است که سعی کردیم از بحث آموزش فراتر برویم و به تربیت افراد، برای خدمتگزاری، بپردازیم؛ به همین دلیل نوع طراحی و قالب‌بندی آموزشی ما متفاوت است و آن بخشی از کار ما که به فعالیت خیریه‌ای شباهت دارد بدین شرح است: ما از چهار سال پیش‌ طرحی را شروع کردیم با عنوان (نذر وقت برای خدمت به امام عصر علیه‌السلام)، که در طی این برنامه افراد بخشی از زمان خود در هفته را نذر خدمتگزاری به امام عصر می‌کنند و افراد مراجعه‌کننده بعد از گذراندن ثبت‌نام و مصاحبه، طبق توانایی‌هایی که دارند، در گروه‌های مختلف تقسیم‌بندی می‌شوند. نوع خدمت این افراد فی سبیل اللهی است و در پروژه‌های فرهنگی بزرگی در سطح شهر خدمت می‌کنند در واقع می‌توان گفت مجموعه‌ی مهر تابان خیریه‌ای است که مردم در آن وقت خود را نذر می‌کنند. خروجی پروژه‌های فرهنگی محصولی است که به‌صورت رایگان در اختیار شهروندان قرار می‌گیرد و چرخه‌ای ایجاد می‌شود تا تعامل خدمت صورت می‌گیرد. این تعاملات خدمت ما به‌صورت کمک برای درمان، معیشت و... هم هست؛ ولی غالب خدمت‌رسانی ما فرهنگی-عقیدتی است.

بیشتر بخوانید:

گفت‌وگو با خانم بنفشه خاموشیان، مدیرعامل انجمن خیریه‌ی حمایت از کودکان بهشت


شهر اصفهان را از منظر شاخص‌های مختلف برای یک فرد غیربومی چگونه توصیف می‌کنید؟

اصفهان مهد انسان‌های نوع‌دوست است و از طرفی مهد فرقه‌ها و گرایش‌های مختلف نیز هست؛ شاید حتی بیشتر از تهران. همچنین آسیب‌های فرهنگی-عقیدتی آن (مانند کشف حجاب) نیز نسبت به شهر‌های دیگر بسیار زیاد است. درواقع تحول فرهنگی‌ای که در اصفهان اتفاق افتاده جنبه‌ی منفی دارد، نه مثبت؛ مثلاً حضور فرقه‌های صوفیگری، فرقه‌ی یمانی، مسیحیت تبشیری و... و خروجی این گروه‌ها  که بی‌بندوباری است. ولی نهاد‌های فرهنگی به این مسائل توجه نمی‌کنند و ریشه‌یابی نمی‌کنند.


اگر یک سیاستگذار از شما برای اجرای یک رویه و نهله‌ی جدید مشورت بخواهد، چه پیشنهادی می‌دهید؟

پیشنهاد دادن بسیار سخت است و ساده‌انگارانه است که گمان کنیم با یک الی دو طرح همه چیز حل می‌شود. در واقع ما باید نیرو‌های انسانی و فرهنگی کشور را به‌طورجدی تقویت کنیم و اگر از همین ‌الان شروع کنیم شاید 15 سال دیگر به نقطه‌ی مطلوبی برسیم. بخشی از این هدف مستلزم یک برنامه‌ی خوب  است، که در بطن آن نیز یک محتوا و کادر خوب قرار داشته باشد، که فاقد آن هستیم. مشکل دیگر جداسازی مرز بین فرهنگ و سیاست است که تفکیک‌ناپذیر شده و بسیاری از کلک‌های سیاسی با برچسب کار فرهنگی اجرا می‌شود و رفع آن نیاز به زمان و تغییر ماهوی طولانی دارد. من برای کار خودم یک سری اصول و برای خدمتگزاری نیز یک مبنای فرهنگی دارم. این سیاست ماست، که آن را تحت یک روایتی از معصومین و این ساختار در مؤسسه اجرا کردیم؛ ولی اگر بخواهم آن را، در قالب یک سیاست، به کل جامعه تعمیم دهم به این راحتی‌ها نخواهد بود؛ حوزۀ سیاست‌گذاری بسیار سخت و دشوار است و واقعیت‌های پنهانی در بطن اجتماع وجود دارد.


وضعیت تشکل‌های اجتماعی-فرهنگی شهر اصفهان را چگونه می‌بینید؟

مثل باقی زمینه‌ها، در انجام کار فرهنگی و اجتماعی نیز در اصفهان با مشکل فقدان شبکه‌سازی و همکاری درست مواجهیم و بسیاری از خیریه‌هایی که می‌بینیم همکاری سازنده ندارند. البته در کل نگاه عمده‌ی خیریه‌ها اجتماعی است و خیلی جنبه سیاسی ندارند؛ ولی جدال گروه‌های فرهنگی با مذاق سیاسی متفاوت مشکل‌ساز شده و همین باعث می‌شود دو طرف یکدیگر را قبول نداشته باشند و ارتباط نگیرند.


از نظر شما نسبت دولت با تشکل‌های اجتماعی-فرهنگی چیست؟

اگر دولت در جایگاه سیاست‌گذاری خود درست عمل کند، اتفاق خوبی خواهد افتاد؛ ولی متأسفانه در زمینه‌ی اجرایی با مردم مشارکت نمی‌کند و اعتمادی بین دولت و تشکل‌ها وجود ندارد؛ برای مثال ما سال‌هاست درخواست کردیم آموزش‌وپرورش بحث آموزش قرآن مدارس را در اختیار مراکز قرآنی بگذارد و تمام هزینه‌ها را هم مراکز متقبل ‌شوند؛ ولی موافقت نمی‌کنند. پتانسیل‌های عظیمی در این تشکل‌ها و مؤسسات وجود دارد؛ ولی توجهی نمی‌شود. امیدوارم روزی مردم جای خود بنشینند و دولت نیز برجای خود.


آینده‌ی شهر اصفهان و حوزه‌های فرهنگی-اجتماعی را چگونه می‌بینید؟

اگر با همین روند حاضر پیش برویم، آینده خوبی را نمی‌بینم و گمان می‌کنم روزبه‌روز بر مشکلات ما افزوده خواهد شد؛ مگر اینکه تغییری اساسی در سیستم مدیریتی و اجرایی و در تفکر مدیران ما اتفاق بیفتد و به ایده‌های جدید نسل جوان میدان بدهند؛ مانند ما، که در مرکز خود اکثر فعالیت‌ها را به دست بچه‌های زیر دیپلم سپردیم ( مواردی چون انجام بازی و تهیه‌ی کلیپ‌ها و تصاویر سایت). در حال حاضر آمار مراکز مذهبی و قرآنی و مدارس مذهبی ما بسیار افت کرده است. یک روزی مراکز قرآنی ما 300 مدرسه را برای آموزش در خود جای می‌دادند؛ ولی در حال حاضر حتی خود مراکز هم دانش‌آموز ندارند.

بیشتر بخوانید:

«سیمای نیکوکاری شهر زنجان»