تیم اطلس خیر ایران در ادامهی پروژهی «سیمای نیکوکاری شهر اصفهان» با آقای کمال نصیریفرد، خبرنگار و فعال اجتماعی به گفتوگو پرداخته است.
پیشنهاد ما:
در ابتدا خودتان را معرفی کنید و بگویید فعالیت رسانهای خیریهی خود را از چه زمانی و با چه اهدافی شروع کردهاید و عمده فعالیتتان تا به امروز در چه زمینهای بوده است؟
بنده کمال نصیری هستم. ما از سال 1387 به بعد وارد فضای رسانهای شهر شدیم و فعالیت خود را با خبرنگاری آغاز کردیم؛ در ادامه نیز با آمدن تلگرام در یک دسته کانال خبری فعالیت میکردیم؛ تا اینکه کمکم با اقبال عمومی مردم روبهرو شدیم و بیشتر شناخته شدیم.
اصفهان را برای یک فرد غیربومی چگونه توصیف میکنید؟
اصفهان در سالهای اخیر، بهخاطر معضلاتی که داشته، سرمایهگریز شده است. حتی خیلی از مردم اصفهان خانههای خود را فروختهاند و در شمال به خریداری خانه مشغول شدهاند. به هر حال ما با پدیدههایی مثل خشکسالی، ریزگردها، کمآبی و مواردی از این دست روبهرو بودیم و همین امر تأثیر بسزایی در سرمایهگریزی داشته است.
از جهت دیگر ما مهاجرپذیر هم هستیم؛ افراد زیادی از خوزستان و شهرهای مرزی و اتباع خارجی (افغانستانیها) به اصفهان مهاجرت میکنند و همین امر موجب بروز معضلاتی در اصفهان میشود. برای مثال طبق قانون هر شخصی برای خرید نان باید از کارت خود استفاده کند تا سهمیهی هر شخص مشخص شود؛ ولی در پایینشهر ما اتباع خارجی را داریم که اغلب کارت ندارند. حال اگر به آنها نان نفروشند یک مشکلی است و اگر بفروشند هم یک مشکل دیگر؛ چراکه در تعداد فروش نان اشتباه رخ میدهد. همچنین ما با مشکلاتی از قبیل گرانی مسکن و ناتوانی در پرداخت اجارهخانه مواجهایم که سبب شده خیلی از افراد به حاشیهنشینی روی بیاورند. از دیگر معضلات میتوان به ناتوانی در تأمین نیازهای بهداشتی و درمانی اشاره کرد (هزینهی دندانپزشکی، دارو و...). بیشتر افراد جزو قشر متوسط روبهپایین هستند و یک حقوق اداری کاری دریافت میکنند که تنها میشود با آن نیازهای بسیار ابتدایی، مثل تأمین خوراک را مرتفع ساخت. برخلاف تصور مردم ایران در خصوص شهر اصفهان که گمان میکنند شهری برخوردار و مرفه است، در زیر پوست شهر معضلات فراوانی وجود دارد. در واقع در شهر اصفهان هم طبق قانون بیست هشتاد، تنها 20 درصد جمعیت دارای 80 درصد سرمایه هستند و آن 80 درصد دیگر فقط 20 درصد سرمایه را در اختیار دارند. این نگاه متناقض به اصفهان اما بعد از انقلاب اسلامی و بهعلت وجود مسئولان اصفهانی زیاد در دستگاههای حاکمیتی و وارد کردن بخشی از صنایع مهم به این شهر شکل گرفته است.
بیشتر بخوانید:
وضعیت منطقهی 14 را چگونه ارزیابی میکنید؟
در این منطقه به علت نبود آموزش و تخصص، شاهد فقر اقتصادی هستیم. چون افرادی که تخصصی ندارند اغلب به یک کار عادی، فصلی و ردهپایین مشغول میشوند (نگهبانی و کارگری) و طبق اخبار، درآمد خانوادههای فقیر اغلب غیرشغلی است؛ یعنی از راه فروش مواد مخدر و کارهایی ازایندست که سود زیادی هم به دست میدهد. یک عده هم که متدینترند تحتپوشش خیریهها قرار میگیرند و مشکلات خود را حل میکنند.
از نظر شما مهمترین چالشها و مسائل منطقهی 14 چیست؟
از جمله مشکلاتی که در ادامهی چالشهای اقتصادی پیش آمده، مشکلات اجتماعی است؛ مثل اعتیاد و یا فروش مواد مخدر (مثلاً در منطقهی ارزنان و حصه افراد در معرض عموم مواد مصرف میکنند و شما بهراحتی میتوانید در این منطقه مواد مخدر تهیه کنید). بیکاری معضل دیگری است که اگر حل شود، خیلی از مسائل حل خواهد شد. در واقع نیاز اصلی افراد مستمند شغل خوب است؛ نه صدقه گرفتن. یکی دیگر از چالشهای این مناطق فقیرنشین هم فقدان ارزیابی و تحقیق درست خیریهها و کمکهای معیشتی صرف به مددجویان است که موجب شده آنها دیگر تمایلی به کار کردن نداشته باشند. این امر موجب شده تا ما شاهد موارد عجیب دیگری نیز باشیم. برای مثال کرایهی برخی از خانههای این مناطق گرانتر است؛ چون ناهار دارد. چراکه قبلاً خانوادهی فقیری اینجا زندگی میکردند و از طرف خیریه به آنها کمکهای معیشتی تعلق میگرفته و با اینکه آن خانوادهی فقیر رفتند، هنوز آن کمک ادامه دارد. از چالشهای فرهنگی این منطقه نیز میتوانم به تنوع قومیتی اشاره کنم. البته تغییر دادن فرهنگ افراد و یکپارچه کردن آن مشکل است. اما اگر بخواهم راهحلی ارائه کنم، پیشنهاد میکنم افراد یکی از این محلهها را انتخاب کنیم و به آنان آموزش دهیم و سپس کار نظارت و مدیریت آن محله را به همین افراد که متعلق به آن هستند، بسپاریم. اینگونه دیگر درگیری کمتر اتفاق میافتد؛ چون آن افراد به لحاظ گفتار و رفتار و آداب و مکان زندگی با افراد زیر دست خود اشتراک دارند. این کار را میتوانیم برای باقی قومیتها هم انجام دهیم.
فضای خیریهها و تشکلهای جهادی و انجمنهای شهر اصفهان را چگونه ارزیابی میکنید؟
ما خیلی از این گروههای جهادی و خیریهها را داریم که واقعاً در زمینهی خیررسانی تلاش میکنند و خیلی از معضلات این منطقه را مرتفع کردند؛ بدون اینکه شهرت یا اسم و رسم خاصی داشته باشند (گروههای جهادی واقع در مهدیه و خیابان ابوریحان). این گروهها حتی گاهی با اعتبار و نفوذ زیادی که بین مردم دارند، به مناطق دیگر هم کمکرسانی انجام میدهند (مانند کمک برای لوازمالتحریر در جاسک)؛ ولی در مقابل یکرشته خیریههایی هم هستند که صرفاً اسم و رسم دارند و بودجه دریافت میکنند؛ اما کار مثبتی در زمینهی کمکرسانی انجام نمیدهند.
مشکلات و ضعفهای خیریهها را چه میدانید؟
یکی از مشکلات خیریهها گداپروری است؛ چراکه بسیاری از مؤسسات، در واقع بدون تحقیق درست دربارهی افراد تحت پوشش، آنها را مورد حمایت قرار میدهند؛ فارغ از اینکه بدانند شخص واقعاً نیازمند است یا نه. حرف من این است که خیریهها باید به تهیهی آموزش، توانمندسازی و در نهایت اشتغالزایی این افراد بپردازند (البته بهجز موارد خاصی که این امکان را ندارند)؛ نه اینکه صرفاً بدون تحقیق غذا یا پوشاک و پول رایگان در اختیار آنها قرار دهند.
از نظر شما صنایع بزرگ اصفهان مسئولیتهای اجتماعی خود را به عمل میآورند یا خیر؟
متأسفانه بودجههایی که این صنایع باید خرج مسائل اجتماعی و فرهنگی کنند، صرف بازیهای سیاسی و باج دادن به نهادهای سیاسی، انتخابات، تبلیغات و... میشود. آنها صرفاً بهطور نمادین مسئولیت خود را اجرا میکنند و در عمل کاری نمیکنند و میبینیم که سودآوری و نتیجهی مثبتی در زمینههای اجتماعی و فرهنگی حاصل نشده است. اگر برعکس بود، نخبههای ورزشی و تحصیلی و هنری ما الان هریک به جایگاه اجتماعی سازندهای رسیده بودند.
آیندهی شهر اصفهان را به لحاظ فرهنگی و اجتماعی چگونه میبینید؟
اگر مسئولانی برای شهر اصفهان انتخاب شوند که دغدغهمند و کاردرست باشند و به افراد متخصص و بااستعداد بها بدهند، اتفاقات خوبی خواهد افتاد. اگر منصفانه نگاه کنیم، من با بیست درصد فعالیتهای شورای شهر موافق هستم؛ برای مثال بازیکدهای در حصه تأسیس شد که پروژهی خاص و اثربخشی بود، یا دفاتر تسهیلگری که تأسیس کردند و فعالیتهای ارزندهای انجام دادند. در نتیجه هرچه پیشروی کنیم، با وجود مشکلات فراوان و سرعت پایین، فضا برای فعالیت بهتر خواهد شد. من به بهبود بیشتر اوضاع فرهنگی و اجتماعی امیدوارم.
بیشتر بخوانید:
ارسال نظر