تیم اطلس خیر ایران در ادامهی پروژهی «سیمای نیکوکاری شهر اصفهان» با مدیرعامل مرکز مشاورهی ویژهی سلامت زنان مهر به گفتوگو پرداخته است.
پیشنهاد ما:
در ابتدا لطفاً خودتان را معرفی کنید و بگویید فعالیت مؤسسهی خیریهی خود را از چه زمانی و با چه اهدافی شروع کردهاید و عمده فعالیتتان تا به امروز در چه زمینهای بوده است؟
من مهرناز داورنیا هستم. دارای مدرک کارشناسی مددکاری اجتماعی و کارشناسی ارشد مشاوره. مرکز مشاورهی ویژهی زنان آسیبپذیر مهر فعالیت خود را در سال 1389 آغاز کرد. رسالت اصلی مرکز مشاورهی ما پیشگیری از بیماریهایی است که زنان آسیبدیده و آسیبپذیر در معرض ابتلا به آن هستند؛ مثل ایدز، هپاتیت، بیماریهای مقاربتی، اعتیاد و غیره. مرکز مشاورهی ما به سه دسته از خانمها خدمات بهداشتی-درمانی رایگان ارائه میدهد: خانمهای تنفروش، خانمهای دارای اعتیاد و خانمهایی که شریکشان مشکلاتی اعم از زندانی بودن، اعتیاد و غیره را دارند. خدماتی که مرکز ما در قالب یک پکیج کامل به آنها ارائه میدهد شامل آزمایش، معاینات، مشاوره، درمان اعتیاد، اشتغال، درمان، تشخیص و پیشگیری از بیماریها و مواردی از این دست است. در واقع ما از هر دستآویزی که بتوانیم برای ارائهی خدمات بهداشتی-درمانی استفاده میکنیم تا این افراد تحت پوشش ما قرار بگیرند و از شیوع بیماری آنها به دیگر افراد جامعه جلوگیری شود. درخصوص کارکنان مرکز مشاوره باید بگویم که ما 5 نفر پرسنل اصلی داریم (ماما، پزشک زنان و...). علاوه بر آن یک گروه سیار هم داریم که از اهرمهای قوی مرکز است. این گروه خانمهای دارای چنین مشکلاتی را در پاتوقهای مختلف شناسایی میکند و خدمات سیار بهداشتی-درمانی مرکز را به آنان ارائه میدهد. تعداد این خانمهایی که به آنها خدمات سیار میدهیم از افرادی که در مرکز تحت پوشش داریم خیلی بیشتر است. خب این افراد به دلایل مختلف تمایلی برای بیرون آمدن از پاتوقهای خود ندارند؛ پس ما به آنها مراجعه میکنیم. محدودهی فعالیت مرکز مشاورهی ما شمال و شمال شرق اصفهان (حصه، ملکشهر، زینبیه و...) است، ولی محدودیتی برای خدماترسانی درمانی نداریم و افراد از هرکجا میتوانند به ما مراجعه کنند.
منبع درآمد مرکز مشاوره شما از کجا تأمین میشود؟
درآمد ما در وهلهی اول بودجهای است که دانشگاه در اختیار ما قرار میدهد و این بودجه برای حقوق پرسنل و بیمه هزینه میشود. در واقع ما در مقام پیمانکار از دانشگاه کار میگیریم و هر ساله آن را تمدید میکنیم. بودجهای را که به ما میدهند، صرف حقوق کارکنان و مخارج بیمه میکنیم و کارهای اداری مرکز را با آن پیش میبریم.
ولی منبع درآمد دیگری هم داریم که از سوی خیرین تأمین میشود که صرف اموری بهجز کار مرکز مشاوره میشود. برای مثال ممکن است خانمی برای درمان یا ثبتنام فرزند خود دچار مشکل شود یا اینکه وسیلهی منزل نداشته باشد. ما کمک این خیرین را صرف این خدمات روزمرهی زندگی نیازمندان میکنیم. سایر منابع، به غیر از خدمات بهداشتی و درمانی مرکز و کمک این خیرین، غالباً برای فرزندان این خانمهای آسیبدیده صرف میشود.
بیشتر بخوانید:
گفتوگو با خانم ریحانه سادات جزایری، مدیرعامل مرکز نیکوکاری نفس
شهر اصفهان و این منطقه را با توجه به شاخصهای مختلف برای یک فرد غیربومی چگونه توصیف میکنید؟
همانطور که واقف هستید در این منطقه (شمال اصفهان) خیریههای بسیاری وجود دارد. اگر منطقهی زینبیه را مثال بزنیم، در آن چند قشر وجود دارند که برخی از آنها واقعاً نیازمندند و از این خیریهها کمک دریافت میکنند. با وجود این یک گروهی هم هستند که آنچنان به کمک نیاز ندارند ولی به اشتباه از طرف خیریهها کمک دریافت میکنند و این موجب شده افراد این منطقه به این باور برسند که بدون تلاش و کار کردن میتوان به رزق و روزی دست پیدا کرد. در واقع قصد دارم بگویم خیریههای واقع در منطقهی زینبیه از یکدیگر و از افراد تحت پوشش خود اطلاعات کافی ندارند. برخی از آنها حتی در جلسات همگانیای که آقای هاشمینژاد میدهد نیز حضور نمییابند. تقریباً بخشی از این خیریهها ناملموساند و کار آموزشی و فرهنگی انجام نمیدهند. البته به این دلیل که حامی ندارند؛ وگرنه در زمینهی توزیع مواد غذایی و لباس و... چون حامی دارند، فعالیتهایی انجام میدهند. در واقع پیدا کردن حامی و مکان مناسب برای کار آموزش و درمان و مواردی از این دست بسیار سخت است. ازاینرو بیشتر خیریهها این کار را انجام نمیدهند. در نتیجه کمک سودبخشی جهت طریقهی زندگی نیازمندان با استفاده از متخصصان ارائه نمیدهند و به همان توزیع غذا و لباس که نهایتاً نیاز فیزیکی یک ماه افراد را مرتفع میکند، اکتفا میکنند. نکتهی دیگر این است که گروه هدف همهی خیریهها زنان هستند و همین امر زمینهساز آسیب زنان از سوی پدر، برادر و یا همسرانشان میشود. در کل خیریههای منطقهی شمال اصفهان در برخی موارد بهخاطر مالیات تأسیس میشوند و در بسیاری از موارد دیگر نیز موازیکاری میکنند و اطلاعی از هم ندارند. بنابراین ضرورت وجود ارگانی که همهی این مؤسسات را به یکدیگر پیوند دهد بیش از پیش احساس میشود. اینگونه هر خیریهای بخشی از نیاز مراجعان را مرتفع میسازد؛ نه اینکه همه برای مثال فقط نیاز به گوشت و مرغ مددجو را تأمین کنند. همچنین باید توجه کرد که بهخاطر اوضاع نابسامان اقتصادی، خیرین ما به اندازهی قبل قادر به کمک نیستند. به همین دلیل ما باید تمرکز اصلی خود را بر افراد واقعاً نیازمند بگذاریم.
نسبت بین خیریهها و حاکمیت را چگونه ارزیابی میکنید؟
باید بگویم که ما از طرف ارگانهای حکومتی (مثل شهرداری و یا استانداری) کمک و خدماتی دریافت نمیکنیم. آنها نهایتاً میخواهند کار پیشپاافتاده و ناقصی را انجام دهند تا مراجعان را از سرخود باز کنند. بدتر اینکه افراد حکومتی خود منکر مکانها و افراد آسیبدیده هستند. برای مثال خود من بودجهی حساب شده و قابل اتکایی ندارم تا به کار خود قدرت و گستردگی بیشتر ببخشم و در این میان چندان حمایتی هم دریافت نمیکنم. همچنین درک این نکته ضروری است که ما باید توجه صرف خود را از زینبیه و حصه به کل جامعه ارجاع دهیم. چون ما مراجعانی از سطح مرفه هم داریم که درون خانواده آسیب دیدهاند؛ یعنی میخواهم بگویم آسیب صرفاً مختص این منطقه و افراد فقیر نیست.
وضعیت آیندهی مراکز خیریه، منطقهی زینبیه و بهطور کلی شهر اصفهان را چگونه ارزیابی میکنید؟
بنده متأسفانه وضعیت بدی را متصور هستم. مخصوصاً که با بدتر شدن اوضاع اقتصادی کار ما هم بسیار متزلزل شده و دانشگاه هم بودجهی اهدایی خود را به تعویق انداخته و حقوق کارکنان به تأخیر افتاده است. همچنین انواع آزمایشها و خدمات درمانی (آزمایش پاپاسمیر) بسیار هزینهبر شده و الان برای ما حدوداً یک میلیون تومان هزینه دارد و همین امر باعث میشود خدمات محدودتری را بتوانیم ارائه دهیم. خیرین هم هزینهی این آزمایشها و داروها را متقبل نمیشوند؛ زیرا فکر میکنند چون مرکز ما تحت نظر وزارت علوم است، تمام هزینههایی ازایندست را از این آن دریافت میکند.
در پایان اگر صحبتی دارید بفرمایید.
در آخر باید بگویم در صورت آموزش درست است که میتوانیم جلوی آسیب را بگیریم. باید آگاهیسازی کنیم؛ نه اینکه صرفاً محدودیت ایجاد کنیم.
بیشتر بخوانید:
ارسال نظر