تیم اطلس خیر ایران در ادامهی پروژهی «سیمای نیکوکاری شهر اصفهان» با مدیرعامل مرکز نیکوکاری نفس به گفتوگو پرداخته است.
پیشنهاد ما:
در ابتدا خودتان را معرفی کنید و بگویید فعالیت مؤسسهی خیریهی خود را از چه زمانی شروع کردهاید و عمده فعالیتتان تا به امروز در چه زمینهای بوده است؟
من ریحانه سادات جزایری هستم؛ مسئول و مدیر مرکز نیکوکاری نفس که از تیرماه سال ۱۴۰۱ فعالیت خود را آغاز کرده است. این مرکز در زمینهی پیشگیری از سقط جنین فعالیت میکند. ما در این مرکز ۳۰۰ پرونده از افراد نیازمند داریم که نیازمندیهای آن ها را تحتپوشش قرار دادهایم. اما کار تخصصی ما درخصوص مادران بارداری است که به دلایل مختلف قصد دارند سقط جنین انجام دهند؛ چراکه این کار گناه و قتل محسوب میشود. ما در جلسات اول وضعیت این مادران را شناسایی و آنها را از سقط جنین منصرف میکنیم. سپس آنها را مورد حمایت قرار میدهیم و پس از آن برایشان فرهنگسازی میکنیم. حمایت ما شامل حمایتهای پزشکی، حقوقی، مشاورهی خانوادگی، مالی، اشتغال (خود مادر یا همسر)، پیگیری مشکل اعتیاد و در واقع حل هر شرایطی است که موجب شده این افراد به سقط جنین خود فکر کنند. ما یک مرکز مشاورهی تخصصی برای مشاوره دادن به این خانوادهها راه انداختیم. ولی همانطور که گفتم، در کنار این پروندههای دیگری هم داریم. چون مرکز ما مرکز نیکوکاری است. به همین خاطر خانوادههایی را که تحت پوشش ما هستند به لحاظ دهک دستهبندی میکنیم. سپس هر نیازی که داشته باشند، بررسی و رفع میکنیم. یکی از علل کار مرکز ما برای جلوگیری از سقط جنین همین بحث بحران رشد جمعیت کشورمان است. ما تمام تلاشمان را برای جلوگیری از این عمل گناه انجام میدهیم. ما در ساختمانی که شهرداری در اختیارمان گذاشته، علاوه بر مشاوره به خانوادهها، بحث سلامتی مادر را هم پیگیری میکنیم و در این خصوص فعالیتهایی انجام میدهیم. ازجمله برگزاری کارگاهها و ورزشهایی برای سلامتی مادران، آگاهیرسانی دربارهی نحوهی زایمان و رفع مشکلات بارداری، کارگاههای ازدواج و مواردی از این قبیل. محدودهی فعالیت ما در منطقهی ۱۰ است. ولی در منطقهی خاصی تمرکز نداریم و کل اصفهان را پوشش میدهیم. ما تنها مرکز تخصصی سقط در اصفهان هستیم.
وضعیت باروری در اصفهان نسبت به استانهای دیگر چگونه است؟
استان اصفهان به لحاظ کاهش باروری در رتبهی ۴ قرار دارد و به لحاظ آمار سقط رتبهی ۳ کشور را دارد که اگر از آن پیشگیری نشود، این آمار افزایش مییابد. طبق آمار بین ۳۵۰ تا 500 هزار سقط در سال انجام میشود.
مددجوهای شما عموماً از چه قشری هستند؟
مددجوهای ما دو قسمتاند. یک سری نیازمندانی هستند که از سوی کمیتهی امداد معرفی میشود و باقی نیز کسانی که قصد سقط چنین دارند. طبق بررسی ما مددجوها بهخاطر مشکلات اقتصادی و فرهنگی اقدام به سقط میکنند. ولی در کل ۵ الی ۶ عامل در انجام سقط دخیلاند و در این میان غلبه با عامل فرهنگی است؛ نه صرفاً اقتصادی و اجتماعی. ما سه نوع سقط داریم: سقط قانونی، سقط غیرقانونی و سقط خودبهخودی.
با چالشهای این حوزه، ازجمله بارداری نامشروع و ناخواسته، چگونه برخورد میکنید؟
ما بهغیراز ۲ الی ۳ مورد، سقط نامشروع نداشتیم. آن چند مورد هم طوری بوده که طرفین همدیگر را دوست داشتند و صیغه خوانده بودند، حال در این دوران خانم باردار شده و سپس مدت صیغه تمام شده است و دادگاه مهر نامشروعی بر آن بچه میزند. خب این یک مشکل حقوقی است. ولی به لحاظ شرعی مشکلی ندارد. بنابراین ما سعی میکنیم با قضات صحبت کنیم تا این مسائل هم حل شود. برای روند انصراف خانوادهها، ما به مدت دو الی سه ماه هر روز با آنها در تماس هستیم و مرتب مشکلات آنها را بررسی کنیم. حتی تا یک سالگی کودک آنها را مورد حمایت قرار میدهیم (مثلاً اگر کسی مشکل مالی داشته باشد، نصف هزینههای درمان و مراقبت کودک را حساب میکنیم). ما با به دنیا آمدن بچهها بسیار خوشحال میشویم. اگر حمایتهای کافی انجام شود، میتوانیم از حدود ۷۰ درصد سقطها جلوگیری کنیم. الان نیز در حال پیگیری هستیم تا مرکز خود را در شهرستانها گسترش دهیم.
بیشتر بخوانید:
تاکنون با حاکمیت و سایر خیریهها چه چالشهایی داشتهاید؟
در وهلهی اول باید به روند تشکیل مؤسسه اشاره کنم. برای مثال ما برای راهاندازی این مرکز خیلی تلاش کردیم و با حمایت مرکز کمیتهی اصفهان، واقع در منطقهی ۱، مرکز خود را تأسیس کردیم. ولی خود کمیته هم به لحاظ بودجه و مسائل اقتصادی مشکل دارد و نمیتواند آنگونه که باید به ما کمک مالی برساند. در واقع ما با چالشهای اقتصادی مواجهیم.
یکی از مشکلات دیگر نیز دیدگاه منفیای است که نسبت به مؤسسههای مردمنهاد وجود دارد و باید اصلاح شود. به بیان دیگر یکی بحث شناخت این مؤسسههای مردمنهاد است و دیگری پیچیدگی و پایداری آنهاست. ما یک زمانی ۳ مرحله داشتیم؛ یک برهه قبل از انقلاب بود که مردم مذهبی بودند و دید سبز و مثبتی داشتند، سپس در دوران جنگ تحمیلی مردم کمکهای شایانی برای هم انجام میدادند. ولی الان که برهۀ سوم است ما با جنگ ادراکی و رسانهای روبهرو هستیم و کسی زیاد مایل به کمک نیست. حتی خیرین نیز در حوزههایی ورود میکنند که برایشان نفع و مقام و منصب داشته باشد. الان برخلاف دورهی قبل حکوکت اسلامی است، ولی شناخت کافی از کار خیر وجود ندارد و دید بدی نسبت به خیریههای مردمنهاد بهوجود آمده است. خیلی از این مؤسسهها هم به دلیل پایدار بودن کارشان تا حدودی از مسیر درست خود خارج میشوند. حال چه کسی باید به پایداری این مؤسسات کمک کند؟ تنها با مجوز دادن کار حل نمیشود. باید با ایجاد اتاقهای فکر کار این مؤسسهها را تسهیل کنند تا به راه کج کشیده نشوند. اعضای کادر ما همه جهادیاند و فقط در حد کرایه دادن به آنها هزینه میدهیم. ولی هرچه پیش میرویم به اعضای ثابتی نیاز پیدا میکنیم که اغلب بیکار باشند و این افراد هم نیاز به حقوق دارند. در این میان دولت باید حمایت کند که نمیکند.
وضعیت اصفهان را برای یک فرد غیربومی چگونه توصیف میکنید؟
به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی همهی نیروهای مردمی و سازمانها بهخوبی در اصفهان فعالیت میکنند و در هر قسمتی، حتی بهصورت غیررسمی، ورود میکنند. اصفهان چالشهای زیاد دارد. چون دستههای سیاسی آن متفاوتاند و متحد نیستند. بحث دیگر تأثیر نفوذ اشخاص است که باعث میشود قانون به حاشیه رانده شود. مشکل دیگر بحث شایستهسالاری است که در نظر گرفته نمیشود. مسئلهی دیگر این است که تا منصب اجتماعی مطرحی نداشته باشید، دیگران همکاری لازم را به عمل نمیآورند و کسی که شناخته شده نباشد معمولاً سخت میتواند کار کند. کار کردن در اصفهان بهخاطر تنگنظری سخت است. چالش دیگری هم که داریم بحث پیشگیری از سقط است، که در این راستا سعی کردهایم خانوادهها را به لحاظ فکری، فرهنگی و اجتماعی، توانمند کنیم. چون مشکل این خانوادهها همین فقدان آگاهی و توانایی است. طبق آمار، اغلب مادران، بهخاطر اینکه بچه نمیخواستند، سقط انجام دادند و این زنگ خطری است برای ما. علت بعدی سقط مادران نیز فاصلهی کم بین بارداری اول و دوم بوده؛ چون حوصله یا وقت نداشتند. دلیل مادران نیز بهخاطر مسائل اقتصادی سقط انجام دادند و مسائل سلامتی، طلاق و بارداری نامشروع عوامل بعدی بودهاند. گاهی ما مواردی داشتیم که بچه احتمال داشته ۲ الی ۳ درصد مشکل داشته باشد و به این خاطر والدین تصمیم به سقط گرفته بودند. ولی ما با مشاوره و تحت نظر متخصصان آنها را منصرف کردیم و بچه هم سالم به دنیا آمد. متأسفانه ما برخلاف کشورهای خارجی، به لحاظ اعتقادی بسیار ضعیف هستیم و فرهنگسازی صحیحی نداریم.
با این اوصاف، آیندهی خیریههای شهر اصفهان را چگونه میبینید؟
اگر حمایت دریافت کنیم، آینده روشن و عالی است.
بیشتر بخوانید:
نظرات کاربران
ز عبدی مدیرخیریه طهورا
سلام من از مطالب شما خیلی استفاده می کنم بسیار عالی کاش در مورد موسسات تهران و اطلاعات جامع آنها گزارش تهیه کنید
ارسال پاسخ