در این قسمت از سری مصاحبه‌های محیط خیرخواهی به گفت‌وگو با هدایت بهاءالدینی از خیریه نرجس شیراز پرداختیم. این متن، بخش اول مصاحبه با ایشان است، در ادامه با ما همراه باشید تا با نظرات ایشان درباره محیط خیرخواهی شیراز آشنا شوید. 

لطفاً معرفی مختصری از خود و فعالیت‌هایتان در حوزه نیکوکاری و امور خیریه بیان کنید.

من، هدایت بهاءالدینی، در سال 1340 در شهر اردکان فارس از توابع (شهرستان سپیدان) متولد شدم و سال‌هاست که به شیراز نقل مکان کرده‌ام. از سال 1361، در سن 21 سالگی به سازمان بهزیستی استان فارس وارد و مشغول به خدمت شدم. در اوایل انقلاب، تعهد و تدین بیشتر از تخصص و تحصیل اهمیت داشت و مد نظر بود.

به بیان دیگر خوشنامی و اصالت خانوادگی باعث جذب افراد در سازمان‌ها و نهادهای دولتی می‌شد. من که در سال 1361 با جراحت از جبهه بازگشته بودم، بنا به تکلیف شرعی و با نظر امام جمعه و فرماندار وقت سپیدان، بدون اطلاعات تخصصی وارد سازمان بهزیستی استان فارس شدم. البته خانواده‌ام به‌نوعی مشوق من در انجام امور حمایتی و نیکوکاری بودند. کار خیر برای من لذت‌بخش بود بنا به تربیت خانوادگی و نگرش‌هایی که در جامعه آن زمان وجود داشت، من هم به سمت‌وسوی انجام چنین کار لذت بخشی سوق پیدا کردم.

 ابتدا تصورم نسبت به کار در بهزیستی، انجام وظایف درمانی بود؛ اما بعدها علاقه بیشتری به کار با نیازمندان پیدا کردم و همه این‌ها سبب شد با وجود همه مشکلات و کمبودهای اداری و سازمانی 28 سال به‌عنوان مدیر در اداره بهزیستی خدمت نموده و توانمندی‌های بیشتری کسب کنم. اگرچه احساس می‌کردم در وجودم توانایی‌های بسیار بیشتری برای کار در بهزیستی وجود دارد؛ اما هیچ‌گاه به حد مطلوب خود نزدیک نشدم و همواره راه بی‌پایانی را پیش روی خود می‌دیدم. 

برای مطالعه:

گزارش جهانی فناوری در سازمان‌های غیردولتی (سال 2018)

ما در سازمان بهزیستی برای خانواده‌های نیازمند و یا دارای فرد معلول کارهای مختلفی انجام می‌دادیم؛ اما از نظر خودم کافی نبود. تا پایان سال 1373 مراکز نگهداری معلولین، سالمندان و کودکان بی‌سرپرست صرفاً به‌صورت دولتی اداره می‌شد و بخش خصوصی به‌صورت رسمی نقشی در خدمات‌رسانی به این قشر از جامعه بر عهده نداشت اگرچه در تهران و برخی کلان‌شهرها برخی نیکوکاران به‌صورت محدود، خودجوش و غیررسمی تشکل‌هایی هیئت‌امنایی و خیریه‌ای برای حمایت از نیازمندان ایجاد کرده بودند. 

در اوایل سال 1374 هم‌زمان با آغاز بحث واگذاری و برون‌سپاری بخشی از خدمات دولتی به افراد حقیقی و حقوقی و بخش خصوصی، با توجه به تجربه شخصی و نیازسنجی علمی که انجام داده بودم با همکاری و همدلی تنی چند از دوستان نیک‌اندیش و خیر، جهت دریافت مجوز مؤسسه خیریه حمایت از کودکان معلول و بی‌سرپرست اقدام نموده و خیریه مردمی نرجس شیراز را به‌صورت هیئت‌امنایی راه‌اندازی و افتتاح نمودم.

از همان سال 1374 با همفکری دوستان نیک‌اندیش و اهل علم و تخصص که هریک در زمینه کاری خاصی صاحب‌نام و دانش بودند در جهت تخصصی‌کردن امور مرتبط با فعالیت مرکز خیریه مطالعه، بررسی و برنامه‌ریزی کرده، و از آنجایی که همگی معتقد بودیم «همه چیز را فقط همگان می‌دانند و همگان هم از مادر زاده نشده‌اند» بنابراین با استفاده از دانش متخصصین علوم اجتماعی و توان‌بخشی نیازسنجی کرده و از ابتدا بر اساس شاخص‌های علمی و منطقی شالودۀ کار را پی افکنده تا سررشته کار از دایره تدبیر خارج نشده و دچار تکرار و روزمرگی نشویم.

بیشتر بخوانید:

جدیدترین روش های بخشش در سنگاپور

به نظر من یکی از مهم‌ترین چالش‌های پیش روی جامعه، فقدان تخصص لازم در انجام امور و عدم نیازسنجی دقیق و کاربردی است. من در سال 1374 بنا به اطلاعات شخصی دریافتم که مهم‌ترین نیاز آن روز جامعه در بخش خدمات اجتماعی، ایجاد و تأسیس مرکز خیریه نگهداری و توان‌بخشی معلولین ذهنی و جسمی است چرا که در طول تقریباً 15 سال خدمت و مدیریتم در بهزیستی به این نکتۀ اساسی پی بردم که مشکل فرد معلول تنها به خودش خلاصه نمی‌شود؛ بلکه علاوه بر خود و خانواده‌اش، دامن‌گیر فامیل، آشنایان، همسایگان و نهایتاً کل جامعه می‌شود. اعضای خانواده‌ای که 1 یا چند فرد معلول داشته باشد، به لحاظ روانی، اجتماعی، اقتصادی، تحصیلی، فرهنگی و بهداشتی در وضعیت مناسبی به سر نخواهند برد. 

فرزندان این‌گونه خانواده‌ها امکان دسترسی به آموزش و تحصیل مناسب، ازدواج درست و موفق، ارتباطات اجتماعی مؤثر و اشتغال پایدار را ندارند و آمار ترک تحصیل به دلیل نداشتن فضای مناسب جهت مطالعه در آنان بالا است، همان گونه که به دلیل ترس عمومی ناشی از وجود فرد معلول در خانواده که به علت ناآگاهی فردی و اجتماعی صورت می‌گیرد، امکان ازدواج‌های به‌موقع برای پسران و دختران چنین خانواده‌هایی به‌شدت کاهش می‌یابد و آمار طلاق نیز در ازدواج‌های صورت‌گرفته بالا می‌رود. 

بیاید کمک کنیم

تمامی ملاحظات فوق مرا قانع کرد وجود مراکزی که بتواند در زمینه نگهداری و توان‌بخشی معلولین خانواده‌ها را یاری نماید و باری از دوش آنان بردارد بسیار ضروری است؛ بنابراین در سال 1374 پس از کسب مجوزهای لازم، ابتدا مکانی را به‌صورت استیجاری آماده نموده و با پذیرش 30 نفر از توان‌خواهان کار را آغاز کردم. 

طی  5 - 6 سال اولیۀ فعالیت به دلایل مختلف به‌ویژه ناهمخوانی فضای فیزیکی با شرایط استاندارد مراکز و اصولاً عدم وجود شاخص، الگو و استاندارد کشوری در این خصوص مجبور به تغییر مکان و جابه‌جایی‌های مکرر بودیم. حدود سال 81-1380  قطعه زمینی را از طریق شهرداری تهیه نموده، با استانداردسازی ابتکاری بر پایۀ علوم مهندسی عمران، نقشه‌های لازم تهیه عملیات اجرایی ساخت‌وساز تحت نظارت کامل مهندسین مشاور و ناظر فنی و با همکاری صمیمانه خیرین و نیکوکاران آغاز و در سال 1384 مرکز آماده بهره‌برداری و افتتاح شد. 

از همان زمان هیئت‌امنا و هیئت‌مدیرۀ مؤسسه به‌منظور اطمینان از استقلال مالی و تأمین پایدار هزینه تهیه نیازهای اولیه مؤسسه و توان‌خواهان اعم از اقلام غذایی، دارویی، بهداشتی، پوشاک و البسه و همچنین پرداخت حقوق و دستمزد نیروهای انسانی به‌ویژه در شرایط بیکاری، رکود، فشار اقتصادی و تورم عمومی، اصل را بر سرمایه‌گذاری‌های مطمئن و کم‌خطر قرار داده، در همین رابطه پس از جذب سرمایه‌های سرگردان در جامعه نیکوکاران و یا استقراض از بانک‌ها، سرمایه‌گذاری‌های مناسبی صورت گرفته، از طریق انجام چندین پروژه ساخت‌وساز مجتمع‌های مسکونی و نیمه تجاری و همچنین احداث و راه‌اندازی درمانگاه شبانه‌روزی که مطابق اساسنامه خیریه و اساسنامه درمانگاه کلیه درآمدهای ناشی از این سرمایه‌گذاری‌ها متعلق به معلولین تحت حضانت خیریه است.

 ظرف مدت 27 سالی که از عمر مؤسسه می‌گذرد، در حال حاضر بالغ بر 250 نفر از کودکان معلول وبی سرپرست را به‌صورت شبانه‌روزی با بهترین شرایط، نگهداری و سرپرستی می‌کند.

برای مطالعه:

بررسی نقش عادت در کمک‌ مالی افراد به خیریه‌ها

علاوه بر آن 700 خانوار با جمعیت تقریبی 3000 نفر را نیز تحت پوشش خود دارد و از سوی دیگر در شرایط دشوار اقتصادی پساجنگ و بعد از دوران دفاع مقدس و در دوره تحریم‌ها نیز توانسته برای بالغ بر 250 نفر از افراد جامعه که نان‌آور حدود 1000 نفر اعضاء خانواده‌های خود هستند، اشتغال پایدار با حقوق و دستمزد و بیمه فراهم سازد.

به همین خاطر هم حقیر تحت عنوان مدیرعامل مجموعه در جشنواره چهره‌های ماندگار مورد تشویق قرار گرفته و لوح تقدیر دریافت کرده‌ام. لازم به ذکر است درمانگاه تخصصی و فوق‌تخصصی شبانه‌روزی نرجس در حال حاضر با بهره‌گیری از حضور بیش از 60 نفر از پزشکان متخصص و حاذق، امر خدمت‌رسانی به آحاد جامعه را برعهده دارد و درآمد حاصل از فعالیت درمانگاه نقش مؤثری در تأمین بخشی از نیازهای توان‌خواهان دارد.

تاکنون بارها و بارها مقامات عالی‌رتبه کشوری، رؤسای وقت، مدیران، معاونین و کارشناسان سازمان بهزیستی کشور و بهزیستی استان فارس و سایر استان‌ها از مجموعۀ ما بازدید کرده‌، همگی از نحوۀ ارائۀ خدمت‌رسانی به توان‌خواهان و همچنین فراهم‌سازی شرایط اشتغال کارکنان ابراز رضایت نموده، مراتب امتنان و تقدیر خود را در قالب لوح تقدیر، ثبت خاطرات و یا مصاحبه با وسایل ارتباط‌جمعی اعلام داشته‌اند. 

جالب است بدانید در سال 1397 جمعی از دست‌اندرکاران مراکز خیریه و توان‌بخشی کشور آلمان به‌اتفاق مسئولین بهزیستی استان در سرای نرجس شیراز حضور یافته، تمام قسمت‌ها و بخش درمانی ما را به‌دقت بازدید کردند. پروفسوری آلمانی که سرپرستی گروه را به عهده داشت مرتب از وضعیت نگهداری توان‌خواهان اظهار رضایت و قدردانی می‌کرد به‌نحوی‌که مترجم ایشان به‌صراحت می‌گفت: مرکز شما حقیقتاً غرور ملی را در من زنده کرده است؛ چراکه آنچه این هیئت آلمانی در اینجا می‌بینند، برایشان باورکردنی نیست. 

خیرخواهی

البته در پاسخ به این بازدید از ما هم برای دیدن مراکز مشابه در آلمان دعوت به عمل آمد و طی بازدیدی که چندی بعد از آنجا داشتیم پی به این نکته بردیم که آنها شاید از نظر تکنولوژی و ابزار از ما جلوتر هستند، اما با وجود این، از نظر فرهنگ مراقبتی و شرایط انسانی حاکم بر مراکز نگهداری به‌هیچ‌وجه قابل‌مقایسه با ما نیستند وبا ما فاصلۀ فاحشی دارند که مورد اقرار خودشان هم بود. در آلمان از مجموعۀ مربوط به کودکان معلول ذهنی-حرکتی بازدیدی داشتیم، مدیران آنجا پس از ارائة مطالب خود، به ما گفتند شما با توجه به پشتوانة تاریخی و فرهنگی خود، می‌توانید خیلی بهتر از ما عمل کنید و به ما پیشنهاد تبادل علمی- فرهنگی دادند که مورد قبول واقع شد. 

یکی از موارد ویژه‌ای که در آلمان به آن توجه شده بود ساخت خانه‌های کوچک پناهگاهی است که تقریباً یک دهه است در ایران نیز الگوبرداری شده و با محوریت فضای صمیمی خانوادۀ ایرانی به مرحله اجرا درآمده است. به‌طورکلی توان‌خواهان تحت حضانت سرای نرجس و توان‌خواهان مقیم خانه‌های کوچک، با توجه به نوع مهارت‌هایی از قبیل تحصیلات کلاسیک در حد وتوان بهرۀ هوشی‌شان، کار با کامپیوتر و یادگیری زبان خارجی، آداب معاشرت، نظافت شخصی، حرفه‌آموزی و کسب درآمد، پخت‌وپز و آشپزی، برنامه‌های فرهنگی و هنری، برنامه‌های ورزشی و تفریحی و... که فرامی‌گیرند و برای ورود به جامعه آماده می‌شوند، نه‌تنها از توان‌خواهان آلمانی و غربی عقب نیستند؛ بلکه در برخی مهارت‌ها از آنها هم پیشی گرفته‌اند.

برای مطالعه:

چگونه و از چه راه‌هایی به خیریه‌ها کمک کنیم؟

متأسفانه تنگ‌نظری و ایجاد تفرقه بیشتر اوقات توانمندی‌هایمان را از ما می‌گیرد. در مؤسسه ما نیروهای داوطلب نیکوکار نیز حضور دارند؛ مردان و زنان نیکوکاری که در هفته یک الی دو روز به سرای نرجس می‌آیند و به روش‌های مختلف مؤسسه را در خدمت‌رسانی به توان‌خواهان یاری می‌نمایند. آقایان بیشتر در زمینه اصلاح و پیرایش توان‌خواهان، آموزش موسیقی و کامپیوتر، ورزش و آمادگی جسمانی پسران و همراهی توان‌خواهان در پیاده‌روی‌های روزانه در فضای مجموعه مساعدت می‌کنند. 

تعداد قابل‌توجهی از این نیکوکاران داوطلب نیز بانوان نیکوکاری هستند که در زمینۀ پاک کردن، شستن و خردکردن سبزی، تهیه مربا و ترشیجات، اصلاح و نظافت توان‌خواهان دختر، آموزش کارهای دستی دخترانه و آشپزی... با مؤسسه همکاری می‌کنند؛ البته متأسفانه بروز مشکلاتی مثل شیوع کرونا، حوادث حین کار و... ما را در بهره‌گیری از خدمات بی‌چشمداشت این عزیزان بسیار محدود کرده است.

قسمت دوم مصاحبه با هدایت بهاء‌الدینی را می‌توانید از طریق لینک زیر دنبال کنید: 

مصاحبه با هدایت بهاء‌الدینی (2)