شواهد تاریخی صدر اسلام و روایات عصر ظهور، حاکی از امکانپذیری وقوع تعادل میان عرضه و تقاضای وجوه تکافلی و بلکه امکان وجود مازاد عرضه بهعنوان وضعیت مطلوب، در این بخش است. در مقابل، مطالعهی وضعیت موجود کشور، حاکی از وجود عدم تعادل و بلکه وجود مازاد تقاضا این وجوه است. مسئلهی این مقاله، بررسی چگونگی اصلاح و بهبود وضعیت موجود بخش خیریهی ایران و معرفی راهبردهایی برای دستیابی به وضعیت مطلوب است.
برای آگاهی بیشتر:
مقدمه
امروزه از ناکامی دولتها و بخش خصوصی در درمان فقر و محرومیت، نقش بخش غیرانتفاعی یا بخش سوم اقتصاد بهصورت روزافزونی موردتوجه قرار گرفته است (طغياني، 1395، ص 40). در حال حاضر تعداد مراکز خیریه در کشور به بیش از ۱۵ هزار رسیده است. باتوجهبه روحیهی خیرخواهانهی مردم و فعالیت تعداد زیاد مراکز خیریه در کشور انتظار میرود روزبهروز از تعداد نیازمندان کم شود. بااینحال این مراکز نتوانسته آنگونه که بایدوشاید مرهمی بر زخمهای نیازمندان باشند؛ زیرا سازوکار مشخصی برای شفاف عملکردن مراکز خیریه در کشور تعریف نشده است، مدیریت یکپارچه بر آنها نظارت نمیکند و مجوز آنها از سوی دستگاههای متعددی چون سازمان اوقاف، سازمان بهزیستی، نیروی انتظامی و استانداریها صادر میشود. در حال حاضر بر تعداد زیادی از مراکز خیریه هیچ نظارتی وجود ندارد نظارت ناکافی بر مؤسسههای خیریه موجب شده تعدادی از آنها تحت پوشش فعالیتهای خیرخواهانه به سودجویی بپردازند ازاینرو مردم در شناسایی مؤسسههای خیریهی قانونی دچار مشکل هستند. همچنین این امر موجب موازیکاری بین آنها و ضایعشدن حق نیازمندان واقعی شده است؛ زیرا تعدادی از فرصتطلبان با مراجعه به تعداد زیادی از مؤسسههای خیریه از حمایتهای آنها استفاده میکنند.
در جامعهی اسلامی ایران با وجود فعالیت مراکز مردمنهاد در زمینهی اشاعه کارهای خیر و فعالیت نهادهای دولتی و نیمهدولتی همچون کمیته امداد، بهزیستی، صندوقهای قرضالحسنه، وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی هنوز سیمای زشت فقر و تکدیگری و بیکاری از چهرهی شهرها بهخصوص کلانشهرها زدوده نشده است؛ ازاینرو بررسی اینکه وضعیت موجود کشور در عرضه و تقاضای وجوه خیر چگونه است؟ وضعیت آرمانی و مطلوب عرضه و تقاضا در بخش خیرخواهی چه توصیفاتی دارد؟ با اتخاذ چه راهبردهایی میتوان فاصلهی وضعیت موجود و وضعیت مطلوب را کاهش داد و برای عملیاتیکردن این راهبردها چه راهکارهایی را باید دنبال نمود؟ حائز اهمیت بسیاری است که این مقاله تلاش میکند تا برای آنها پاسخی مناسب بیابد.
وضعیت مطلوب در بخش خیریه
باتوجهبه مستندات تاریخی و روایی، رسیدن به وضعیت مطلوب در بخش خیریه به معنای برابری عرضه و تقاضای وجوه خیر، بلکه فزونی عرضه بر تقاضا دورازذهن نیست. در اینجا پیش از ارائهی گزارشی از وضعیت موجود سعی میشود تا وضعیت مطلوب مورد انتظار اسلام از لحاظ کمی و کیفی موردبحث و بررسی قرار گیرد تا بتوان با مقایسهی این دو وضعیت راهبردها و راهکارهایی برای کاهش فاصله بین وضعیت مطلوب و وضعیت موجود ارائه کرد.
وضعیت مطلوب به لحاظ کیفی: بر اساس آموزههای قرآن و حدیث بیش و پیش از آنکه کمیت بخشش موردتوجه قرار گیرد باید کیفیت آن موردتوجه قرار گیرد. قرآن تأکید میکند که بر اثر عواملی مانند بیایمانی، منتگذاری و ریا (بقره: 264)، تمامی اجر و بهرهی معنوی انفاق از بین خواهد رفت.
وضعیت مطلوب به لحاظ کمی: بر اساس آموزههای اسلامی وضعیت مطلوب رفاهی در جامعهی اسلامی با تأمین حد کفاف معیشت برای آحاد مردم و فراهمشدن شرایط حیات طیبه اجتماعی و زمینهی رشد فضایل اخلاقی و تکامل معنوی آحاد جامعه تحقق پیدا میکند. فقر و محرومیت از موانع عمدهی چنین وضعیتی است که باید از چهرهی جامعهی اسلامی زدوده شود.
برای آگاهی بیشتر:
وضعیت موجود عرضه و تقاضای وجوه خیریه در کشور
تحلیل عرضه و تقاضای وجوه خیریه در کشور حاکی از این است که در کشور مازاد تقاضا وجود داشته و تعادلبخشی به عرضه و تقاضا در گرو کاهش تقاضا و افزایش عرضه خواهد بود. باتوجهبه فقدان اطلاعات در خصوص آمار مرتبط به این حوزه نمیتوان تحلیل دقیق و تبیین روشنی از عرضه و تقاضای وجوه خیر در کشور ارائه داد.
الف) عرضهی وجوه خیر: در عرضهی وجوه خیر اگرچه آمار دقیق و قابل استنادی که تمامی این بخش را در بر بگیرد وجود ندارد؛ اما شواهد موجود حاکی از کمبود عرضه در بخش خیرخواهی است. تحقیقات انجامگرفته برای ۱۶ کشور منتخب حاکی از این است که متوسط جهانی سهم بخش سوم اقتصاد در تولید ناخالص داخلی (GDP) برای این کشورها معادل 5/4 درصد است. در مقالهی جهانیان سهم بخش غیرانتفاعی از (GDP) در وضعیت مطلوب ۱۰ درصد است و سهم بخشش به نیازمندان حدود ۲ درصد تخمین زده شده است. برآوردهای صندوق ۲۰۱۷ میلادی اقتصاد ایران معادل ۴۳۱ میلیارد و ۹۲۰ میلیون دلار است که با نرخ دلار ۴۱,۷۹۰ معادل 18,049،936،800،000،000 ریال خواهد بود. اگر متوسط ۲ درصد برای ایران نیز نسبتی منطقی و قابلقبول باشد آنگاه در ایران در وضعیت مطلوب باید سهم بخشش به نیازمندان به طور متوسط معادل ۳۶۰۰۰ میلیارد تومان باشد. درحالیکه شواهد موجود حاکی از این است که عرضهی وجوه خیر در ایران با این عدد فاصلهی زیادی دارد و دراینخصوص چارهاندیشیهای مناسبی باید توسط مسئولان انجامپذیر گیرد.
به گفتهی کارشناسان سهم کمیته امداد امام خمینی بزرگترین و فعالترین نهاد خیریهی شبهدولتی، از کل عرضهی وجوه خیریه در کشور تنها ۱۵ درصد است و ۸۵ درصد باقیمانده سهم مؤسسات خیریهی دیگر است. گر این نسبت را صحیح تلقی کنیم میتوان ادعا کرد باتوجهبه اینکه مبالغ اعطا شده به کمیته امداد امام خمینی در سال ۱۳۹۷ معادل ۳۰۰۰ میلیارد تومان بوده است این مبلغ برای سایر مؤسسات خیریه حدود ۱۷ هزار میلیارد تومان است و سرجمع میزان بخشش در کشور حدود ۲۰ هزار میلیارد خواهد بود.
بنیاد کمکهای خیریه (CAF) هر ساله گزارش شاخص جهانی بخشش را با نگرشی کلی به روندهای بخشش منتشر میکند. این شاخص با ۳ معیار بخشش به غریبهها، بخشش پولی و بخشش زمان و با روش نمونهگیری تصادفی، کشورهای مختلف را هر سال از نظر میزان بخشندگی رتبهبندی میکند. جدول ۱، از مطالعهی مجموعه کتابهای منتشر شده از سال ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۸ بهدستآمده است و حاکی از این است ایران در طی این سالها نتوانسته جایگاه مناسبی را در زمینهی بخشندگی کسب کند، اگرچه بخشی از این ضعف رتبه ناشی از فقدان شفافیت اطلاعات بخشندگی در ایران است اما میتواند بر کمبود عرضه در بخش خیرخواهی شهادت دهد.
برای آگاهی بیشتر:
ارسال نظر